دختر خاندان گات 3/ دختر خاندان گات و لولوی بلندی‌های بادگیر

54,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش می‌خوانیم

در عین این‌که بقیه مات مانده بودند و نگاه می‌کردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلول‌ها را در‌آورد و شلیک کرد؛ یک‌بار، دو‌بار، چهار‌بار، هشت‌بار..

با هر شلیک مرگ‌بار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچی‌ها از بین می‌رفت.

فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فرو‌کرد و شمشیر مبارزه‌ی دندانه‌داری از کمربندش بیرون کشید.

«پیش به‌سوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدم‌های بلند روی پشت‌بام به طرف دودکش‌ها رفت اما سرجایش بی‌حرکت ماند. غرید: «این چیه؟»

پایین پایش یک‌عالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکش‌های یک‌کم دورتر بیرون آمد.

سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکش‌های دور و برش بقیه اعضای کلوب زیر‌شیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند.

روبی خدمت‌کارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانه‌هایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود.

کینگزلیِ دودکش‌پاک‌کن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلد‌مَنِ پات‌نِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش می‌کرد.

فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را می‌خواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر می‌پرید و شمشیرش را دیوانه‌وار حرکت می‌داد و روی پشت‌بام پیش می‌رفت.

صدای خوش‌نواز و آرامی که کمی ته‌لهجه داشت به گوش رسید که می‌گفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

دختر خاندان گات 3/ دختر خاندان گات و لولوی بلندی‌های بادگیر

نویسنده
کریس ریدل
مترجم
 شبنم سعادت
نوبت چاپ
تعداد صفحات 232
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222043094
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دختر خاندان گات 3/ دختر خاندان گات و لولوی بلندی‌های بادگیر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هیمالایا، غول قاتل

25,000 تومان
آیا غول این کتاب واقعاً قاتل است؟
چه کسی را کشته؟
آیا غول موجود خبیثی است یا ناخواسته این اتفاق برایش پیش آمده است؟
گاهی اتفاقی می‌تواند زندگی آدم را برای همیشه عوض کند. داستان پیچیده‌ی زندگی هر کدام از ما در «کلاه زندگی»مان بافته شده است! هر کدام از ما همین‌که به دنیا می‌آییم «کلاه زندگی» خودمان را بر سرمان می‌گذاریم. کلاه زندگی هر کس هم یک‌جور متفاوتی است. معلوم نیست در کارگاه کلاه‌بافی زندگی، کلاه ما چه شکلی بافته شده است! اگر می‌خواهید ارتباطِ داستان غولِ تنها و بدشانس با زندگی دختر خوش‌قلب و مغازه‌ای جادویی را که کلاه زندگی می‌فروشد بدانید، چاره‌ای ندارید جز اینکه کتاب را بخوانید!
سفارش:0
باقی مانده:1

عجوزک و عیاران: قصه‌ای برگرفته از هزار و یک شب، شب‌های 699 تا 719

34,000 تومان

معرفی کتاب عجوزک و عیاران

هزار و یک شب یکی از متون ادبی چند ملیتی است که زنان در آن نقشی فعال و پر رنگ دارند.
قهرمان قصه ها زنی با تدبیر و باهوشیار است که با نقل قصه هایی هوشمندانه ، پادشاهی خودکامه و مستبد را به پایگاه خودآگاهی می رساند. هزار و یک شب نامی است که از زمان ترجمه طسوجی در دوره قاجار شهرت یافته و نام قدیم آن «هزار افسان» بوده است.
نخستین ترجمه هزار و یک شب به زبان‌های اروپایی در قرن شانزدهم میلادی به دست آنتوان گالان به فرانسوی بوده است بورخس همه آثارش را مدیون هزار و یک‌ شب می‌دانست و تاثیر آن بر بسیاری از نویسندگان معروف جهان از جمله جیمز جویس انکارناپذیر است.
روند قصّه‌گویی شهرزاد در طی هزار و یک شب و مقایسه مضامین قصّه‌ها با توجه به ریخت‌شناسی و اجزای سازای آن‌ها نشان می‌دهد که وی در اجرای این حرکت بشر دوستانه و ایثار در جهت نجات جان خواهران سرزمینش کاملا هوشمندانه قدم گذاشته است.
بدیهی است که قصه های هزار و یک شب هنجارهای هزار و یک شبی دارد. آنچه در قصه های هزار و یک شب مهم است همانا اصل و ذات روایت گری است که ذهن و خیال خواننده را جذب خود می کند که یعنی بیا همراه خیالپردازی هایم با من همسفر شو.

پیش از آن‌که قهوه سرد شود

250,000 تومان

معرفی کتاب پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود

اگر می‌توانستید به گذشته‌تان سفر کنید چه کسی را ملاقات می‌کردید؟ کتاب پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود به قلم توشیکازو کاواگوچی، داستان تامل برانگیز و فانتزی کافه‌ای در توکیو را به تصویر می‌کشد که با قوانینی خاص می‌تواند انسان‌ها را به گذشته‌شان برگرداند.

درباره‌ی کتاب پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود:

کافه‌ای قدیمی در یکی از محلات کوچک توکیو، با تمام کافه‌های دنیا فرق دارد. این کافه‌ی منحصر به فرد قهوه‌ای ویژه سرو می‌کند که مشتریان با آن می‌توانند سفر در زمان را تجربه کنند. بازگشت به گذشته یکی از حسرت‌هایی‌ست که به نوعی همه‌ی انسان‌ها در دوره‌ای از زندگیشان تجربه می‌کنند؛ حالا در توکیو کافه‌ای وجود دارد که این رویا را محقق می‌کند، اما با قوانین خودش! قوانین کافه این است که مشتریان وقتی به گذشته برمی‌گردنند، نمی‌توانند از اتفاقی جلوگیری کنند یا همه مشکلات در گذشته را حل کنند، آن‌ها تنها به اندازه‌ی زمان سرد شدن قهوه‌ی مخصوصشان فرصت دارند و زمانی که قهوه سرد شود به زمان حال برمی‌گردند. در این فرصت محدود آن‌ها می‌توانند هر کسی را که می‌خواهند ملاقات کنند اما هیچ کدام از کارهایی که در این سفر انجام می‌دهند، آینده‌شان را تغییر نمی‌دهد. پس با وجود این قوانین چرا باید به گذشته برگشت؟ این پرسشی‌ست که احتمالاً برایتان مطرح شده است. این سفر فرصتی ویژه محسوب می‌شود تا مشتریان بتوانند یکبار دیگر برای آخرین بار با هر کسی که می‌خواهند دیدار کنند. توشیکازو کاواگوچی (Toshikazu Kawaguchi) با داستان جالب کتاب پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود (Before the Coffee Gets Cold) پرسشی تفکربرانگیز در ذهن همه‌ی ما ایجاد می‌کند؛ اگر هر کدام از ما به جای مشتریان کافه بودیم و تنها یک بار فرصت داشتیم تا برای چند دقیقه فردی در گذشته‌مان را ببنیم به ملاقات چه کسی می‌رفتیم؟ کتاب حاضر یکی از رمان‌های جذاب در ژانر فانتزی و تخیلی محسوب می‌شود که در آن شخصیت‌پردازی‌ها و فضای داستان مملموس و باورپذیر است و هر چهار شخصیت داستان به زیبایی داستان رمان را پیش می‌برند. کتاب پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود مجموعه‌ای از چهار داستان تکان دهنده، غم‌انگیز و گاه خنده‌دار را دربردارد که به خوبی احساسات ما را با خود همراه می‌کنند و لذت خواندن رمانی لذت‌بخش را برای ما به ارمغان می‌آورند.
سفارش:1
باقی مانده:2

مرگ نور

195,000 تومان

معرفی کتاب مرگ نور اثر طاهر بن جلون

رمان مرگ نور، اثری از یک رمان نویس برنده ی جایزه ی گنکور است و داستانش در اردو گاه های کار اجباری واقع در بیابان های مراکش اتفاق می افتد. طاهر بن جلون در رمان مرگ نور که بلافاصله پس از انتشار به فروشی بالا دست یافت و مورد تحسین و تمجید منتقدین قرار گرفت، شرحی از اتفاقات واقعی و دلهره آور را به اثری داستانی تبدیل کرده است.
رمان مرگ نور، داستان اردو گاه های کار اجباری را روایت می کند؛ زندان هایی در مراکش که پادشاه حسن دوم از آن ها برای حصر دشمنان سیاسی خود در سلول های زیرزمینی تنگ و تاریک استفاده می کرد. اسیران در این اردوگاه ها، فقط به اندازه ای غذا و آب دریافت می کردند که نه مرگشان فرا برسد و نه احساس زنده بودن کنند
اوضاع به همین منوال می گذشت تا این که در سپتامبر 1991، رژیم حسن تحت فشار های بین المللی، مجبور به گشودن این دخمه های جهنمی شد.
تعداد اندکی از جان به در بردگان [مردگانی متحرک که حدود سی سانتی متر از قدشان کوتاه شده بود] پس از ده ها سال از سلول های زیرزمینی بسیار کوچک خود بیرون می آیند.
بن جلون، با پیگیری داستان یکی از این نجات یافتگان با زبانی بسیار ساده و صریح، رمانی شوکه کننده به مخاطب عرضه می کند؛ رمانی که مرز های نامحدود بی رحمی و ستم، و قدرت باورنکردنی اراده را به تصویر می کشد.
سفارش:0
باقی مانده:1

احمق بانمک 3/ بالنی با دو بلیط اضافه

115,000 تومان

این‌جا هم خیلی می‌خندید و هم خیلی حرص می‌خورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا می‌کنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش، کلوئه و کوین، حسابشان را می‌رسد.

در ضمن آنژل عاشق لباس صورتی، آب‌نبات، ماست لیمویی و مَشویو، عروسک شیرش، است و از دوستی با کوین لذت می‌برد، البته اگر برادرهای وحشی‌اش بگذارند!

آنژل شامبر دشمنان قسم‌خورده‌ای دارد، دشمنانی که حتی وقتی می‌خواهد یک کادوی تولد خشک‌وخالی به دوستش بدهد هم ولش نمی‌کنند، حتی ممکن است از طرف او برای دوستش کوین نامه بفرستند و رفاقتشان را خراب کنند.

به‌جز برادرهای ترسناکش، آیا آنژل دشمن دیگری هم دارد؟

فعلاً معلوم نیست. اما به‌محض این‌که یواشکی خرگوشی را به اتاقش می‌برد، باز هم دارودسته‌ی خراب‌کارها برایش دردسر تازه‌ای درست می‌کنند.

البته داشتن یک مادربزرگ باحال همیشه به آنژل کمک می‌کند، حتی وقتی پای دو برادر خراب‌کار وسط باشد.

حالا باید دید تعطیلات کنار ساحل و بالن‌سواری با نقشه‌های هر دو طرف دعوا کارش به کجا می‌کشد.

سفارش:0
باقی مانده:1

طاعون

260,000 تومان

در بخشی از کتاب طاعون می‌خوانیم:

بعضی‌های‌مان اما لجاجت به خرج می‌دادند و از نامه نوشتن دست نمی‌کشیدند و یک‌بند در جست‌وجوی ترفندهایی برای ارتباط با دنیای بیرون بودند، که همواره آخرسر خیال باطل از آب درمی‌آمدند. اگر هم به‌فرض بعضی از شگردهایی که به عقل‌مان رسیده بودند نتیجه می‌دادند، باخبر نمی‌شدیم زیرا جوابی دریافت نمی‌کردیم. خلاصه، هفته‌های متوالی کارمان این بود که مدام همان مطالب را رونویسی کنیم و این‌طوری به‌مرور واژه‌هایی که در آغاز خون‌چکان از دل‌مان بیرون تراویده بودند بی‌معنا می‌شدند. آن‌گاه رونویسی‌شان را به شکلی مکانیکی ادامه می‌دادیم و می‌کوشیدیم این جمله‌های بی‌جان را به نشانه‌های زندگانی مشقت‌بارمان بدل کنیم. سرانجام به نظرمان می‌رسید ارتباط متعارف از طریق تلگرام، بر این تک‌گوییِ سترون و لجوجانه و این گفت‌وگوی بی‌حاصل با دیوار ترجیح دارد. از سوی دیگر، با گذشت چند روز، هنگامی که مسلم شد هیچ‌کس نخواهد توانست از شهرمان خارج شود، به فکرمان رسید بپرسیم آیا کسانی که قبل از اعلام طاعون رفته‌اند اجازه دارند برگردند. پس از چند روز تأمل و بررسی فرمانداری پاسخ مثبت داد. اما این نکته را نیز گوشزد کرد که هر کس برگردد دیگر تحت هیچ شرایطی مجاز به ترک شهر نخواهد بود؛ به عبارت دیگر ورود آزاد است و خروج ممنوع. در این قضیه هم بعضی خانواده‌ها موضوع را سرسری گرفتند و چون بی‌اندازه مشتاقِ دیدارِ مجددِ خویشاوندان‌شان بودند، احتیاط و دوراندیشی را کنار گذاشتند. اما خیلی زود کسانی که اسیرِ طاعون بودند دریافتند نزدیکان‌شان را در معرض چه خطری قرار خواهند داد و پذیرفتند جدایی را تاب بیاورند. در حادترین مرحله‌ی بیماری، فقط شاهد یک مورد بودیم که عواطف انسانی زورش بر ترس از مرگی عذاب‌آور چربید. برخلاف آن‌چه معمولاً تصور می‌شود، قهرمانانِ ماجرا دو دلداده نبودند که رنج را به هیچ می‌گیرند و شوریده و عاشق آغوش یکدیگر را می‌جویند. پای دکتر کاستلِ پیر و همسرش در میان بود که سال‌های بسیار از زناشویی‌شان می‌گذشت. خانم کاستل، چند روز قبل از شیوع بیماری به یکی از شهرهای مجاور رفته بود. حتی جزء زوج‌هایی نبودند که نمونه‌ای از سعادت بی‌نظیر را به عالم‌وآدم عرضه می‌کنند و راوی خود را مجاز می‌داند بگوید به احتمال زیاد این زن‌وشوهر تا آن هنگام یقین نداشتند از پیوندشان خرسندند. اما این جداییِ ناگهانی و طولانی به‌شان اطمینان بخشید که قادر نیستند دور از یکدیگر زندگی کنند، و در برابر این حقیقت، که یک‌باره آشکار شده بود، طاعون بی‌اهمیت جلوه می‌کرد.
سفارش:0
باقی مانده:2