دختر ذرت: یک داستان عاشقانه

19,000 تومان

معرفی کتاب دختر ذرت: یک داستان عاشقانه

داستانی هیجان‌انگیز از ادبیات معاصر آمریکا؛ کتاب دختر ذرت اثری خواندنی از جویس کارول اوتس است. اوتس در این داستان بلند ماجراهای خوف‌انگیزی را روایت کرده که در پی مفقود شدن دختری خردسال رخ می‌دهد. گفتنی است که کتاب پیش رو در سال 2011 برنده‌ی جایزه‌ی برام استوکر شده است.

درباره کتاب دختر ذرت

جویس کارول اوتس در میان نویسندگان ادبیات معاصر آمریکا چهره‌ای استثنایی است. منتقدان بسیاری، در نقد و بررسی آثار او به وجه جامعه‌شناختیِ این آثار توجه داشته‌اند، و نوشته‌های داستانی اوتس را به سبب واقع‌گراییِ عمیقِ نهفته در آن‌ها ستوده‌اند.

این واقع‌گرایی در فرازهایی از داستان‌های اوتس آشکار می‌شود که در آن‌ها مناسبات حاکم بر زندگی سیاسی و اجتماعی در آمریکای امروز به تصویر کشیده می‌شود. به واقع، معضلاتی که آدم‌های داستان‌های این نویسنده با آن‌ها دست‌به‌گریبان‌اند، کمابیش از معضلات عمیق‌تری پرده برمی‌دارند که ریشه در حیات اجتماعی مردمان آمریکا دارد.

با این همه و علی‌رغم این رئالیسم اجتماعی، آثار اوتس وجهی غریب و رازآمیز نیز دارد. در این آثار، چنان‌که در فیلم‌های آلفرد هیچکاک، استاد بزرگ سینما، تعلیق بر تمامیت اثر حاکم است. تعلیقی عظیم که گویی در پسِ آن عنصری اسرارآمیز نهفته گشته.

جویس کارول اوتس در زمره‌ی نویسندگان پرکار به شمار می‌رود. از همین رو، به زعم ما بهترین شیوه‌ی مطالعه‌ی آثار وی، گزینش برجسته‌ترین عناوین ادبیِ کارنامه‌ی اوست.

یکی از این عناوین، بی‌گمان کتاب دختر ذرت است. این اثرْ بلندترین داستان در مجموعه‌ی دختر ذرت و دیگر کابوس‌ها (The Corn Maiden and Other Nightmares) است، که با ترجمه‌ی ناهید طباطبایی و به همت نشر چشمه، در قالب اثری مجزا در اختیار مخاطبین فراسی‌زبان قرار گرفته است.

داستان بلند دختر ذرت، توأمان به سه ژانر عاشقانه، ترسناک و روانشناختی تعلق دارد.

پیرنگ این اثر حول محور وقایعی سامان یافته که پس از مفقود شدن دختری یازده‌ساله رخ می‌دهند. این دختر که از مشکلات روانیِ حادی رنج می‌برد، توسط گروهی از همکلاسی‌هایش دزدیده شده.

هنگامی که پدر و مادر دختر، گزارش گم شدنِ او را به اداره‌ی پلیس می‌دهند، داستان به اصطلاح روی غلتک می‌افتد و وقایعی هیجان‌انگیز و پیشبینی‌ناپذیر، یکی پس از دیگری رخ می‌دهند.

عنوان کتاب دختر ذرت، از یک مراسم قربانی در آیین‌های سرخپوستی برگرفته شده است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

دختر ذرت: یک داستان عاشقانه

نویسنده
جویس کارول اوتس
مترجم
ناهید طباطبایی
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 133
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002299857
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دختر ذرت: یک داستان عاشقانه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

حومه

125,000 تومان

معرفی کتاب حومه

ویلیام فاکنر یکی از نوابغ بزرگ ادبیات داستانی آمریکا در طول سده‌ی بیستم بود. آنچه در کتاب حومه آمده، شماری از برترین داستان‌های این نویسنده است که از مجموعه‌ی منتخب داستان‌های کوتاه او برگزیده شده‌اند. گفتنی است که مجموعه داستان‌های کوتاه فاکنر، در سال 1951 جایزه‌ی ادبی پولیتزر را برای او به ارمغان آورد.

درباره کتاب حومه

ویلیام فاکنر، یک بار ضمن گپ‌وگفتی با دانشجویان دانشگاه ویرجینیا، چنین گفته است: «من خودم را شاعری شکست‌خورده می‌دانم. چه بسا هر رمان‌نویسی در وهله‌ی اول خواهان سرودن شعر بوده؛ اما از آنجا که خود را در این کار ناتوان دیده، به نگارش داستان روی آورده است.» در نهاد فاکنر به راستی یک شاعر نفس می‌کشید. آثار داستانی او، با آن غنای مضمونیِ شگرف و پیچیدگی‌های زبانی، و همچنین با بصیرت‌های فکری و معنوی فراوانی که در آن‌ها یافت می‌شود، چیزی کم از شعرهای ناب ندارند؛ شعرهای نابی که مستقیماً قلب خواننده را لمس می‌کنند. فاکنر گفته‌ی جالب دیگری نیز دارد که در شناخت ادبیاتِ او یاری‌رسان است: «نویسنده‌ی بزرگ هرگز فرصت فکر کردن به سبک و تکنیک را ندارد. او آن‌چنان سرگرم نوشتن در باب قلب آدمی‌ست که مجال اندیشیدن به مسائل این‌چنینی برایش نمی‌ماند.» نوشتن در باب قلب آدمی! به راستی که تعبیر شگرف و تکان‌دهنده‌ای است. اما مراد از آن چیست؟ فاکنر خود پاسخ این پرسش را داده است. او ضمن مصاحبه‌ای مفصل، بشریت را این‌چنین تعریف کرده است: موجودی متناهی که میل به تعالی و بهتر شدن دارد. و این میل، به زعم فاکنر، نه از عقل او، بلکه از قلبش، که جایگاه روح است، نشأت می‌گیرد. پس نوشتن از قلب آدمی، یعنی نوشتن از میل انسان به تعالی و بزرگی. و این همان کاری‌ست که فاکنر به انجامش مبادرت ورزیده است. آنچه در کتاب حومه (The country) آمده، برخی از بهترین داستان‌های کوتاه ویلیام فاکنر (Collected Stories of William Faulkner) است. این داستان‌ها طی سالیان متمادی نوشته شده و در مجموعه‌هایی متنوع به چاپ رسیده‌اند. کار گزینش و ترجمه‌ی آن‌ها و ارائه‌شان در قالب کتابی واحد، بر عهده‌ی عبدالله قره باغی بوده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

بني آدم

98,000 تومان
... باز هم سخن از محمود دولت‌آبادی است. او که یکی از مهم‌ترین، پرکارترین و بهترین نویسندگان تاریخ ادبیات ایران است، این‌بار کتابی به کتاب‌خوان‌ها و اهل فکر عرضه کرده که حاوی شش داستان - «مولی و شازده»، «اسم نیست»، «یک شب دیگر»، «امیلیانو حسن»، «چوب خشک بلوط» و«اتفاقی نمی‌افتد» - است. نوشتن از این مجموعه داستان دشوار است. قصه‌ها عجیب‌اند. شخصیت‌های هر یک از داستان‌ها افرادی هستند که نمی‌شناسیم‌شان و برای‌مان گنگ و نامفهوم‌اند. نثر و روش بیان قصه‌ها نیز با دیگر آثار دولت آبادی متفاوت است. او بر خلاف سایر آثارش که در فضای روستا سیر می‌کنند، در این اثر داستان‌ها را در فضای شهری و مدرن روایت می‌کند. دولت‌آبادی که همواره از آزادی نوشتن، فارغ از نگرانی‌ زیر پا گذاشتن قوانین دفاع کرده در این اثر فضایی نو خلق کرده که خواننده به راستی نمی‌تواند از آن‌ها آگاه شود. برای فهم داستان‌ها باید بیش از یک بار آن‌ها را خواند و در دنیای پر راز و رمزشان غوطه خورد. نویسنده نیز به این نکته آگاه است و می‌گوید: «زمانی که این کتاب را می‌نوشتم، می‌دانستم که جوابی برای سوال‌های‌شان ندارم، من در آن لحظه فقط می‌دانستم که باید این‌ها را بنویسم و نوشتم.» به این ترتیب، دولت‌آبادی دریچه‌ا‌ی متفاوت از داستان‌نویسی را برای خواننده باز کرده، مرزها را خط زده، آزادانه نوشته و خواننده را مسخ کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:2

پیاده

190,000 تومان

معرفی کتاب صوتی پیاده

کتاب صوتی پیاده نوشته‌ی بلقیس سلیمانی، داستان زندگی زنی تنها و باردار را در سال‌های پس از انقلاب به تصویر می‌کشد. زنی که در شهر بزرگ تهران تنها و بی‌پناه مانده است. کتاب صوتی پیاده روایت‌گر زندگی یک زوج کرمانی به نام‌های انیس و کرامت است که در سال‌های پس از انقلاب به تهران مهاجرت می‌کنند. همان سال‌هایی که جنگ میان ایران و عراق شدت گرفته بود، انیس شخصیت اصلی این داستان باردار است و شرایط سختی دارد. یکسال و نیم از ازدواج آن‌ها می‌گذرد. پس از آمدن به تهران کرامت به دانشگاه می‌رود، اما کم‌کم رفتارهای او تغییر می‌کند، او مردی بد دل و شکاک می‌شود و به انیس اجازه‌ی خروج از خانه را نمی‌دهد. در یکی از روزها کرامت به همراه مردی به نام هوشنگ به خانه می‌آید تا مدتی مهمان آن‌ها باشد اما ماندن هوشنگ بیش از حد طولانی می‌شود و با رفتارهای عجیب و غریب کرامت، عرصه بر انیس تنگ می‌شود زیرا روزها که کرامت به دانشگاه می‌رود، انیس را در یکی از اتاق‌های خانه زندانی می‌کند. انیس کم‌کم احساس می‌کند حضور هوشنگ در خانه آن‌ها مشکوک به نظر می‌رسد. بالاخره پس از مدتی با دستگیر شدن کرامت موضوع برای انیس روشن می‌شود. انیس پس از دستگیری شوهرش با کودکی درون شکم تنها می‌ماند، حتی آشنایان و فامیل هیچ‌کدام او را قبول نمی‌کنند و او گریبان‌گیر مسائل و مشکلات بسیار و قربانی مناسبات سیاسی و اجتماعی دوران خود می‌شود. سلیمانی در این داستان جذاب نیز مثل دیگر داستان‌هایش، به روایت زندگی زنی دیگر و دلمشغولی‌های آن می‌پردازد. با این تفاوت که شخصیت اصلی این بار زنی ساده و دهاتی که در فقر و فلاکت بزرگ شده و بازیچه دست رویدادهایی می‌شود که حتی از چگونگی و چرایی آن‌ها چیزی نمی‌داند و سرانجام هم قربانی کینه‌های جهان مردانه‌‌ای می‌شود که در سراسر زندگی‌اش بر او سایه انداخته بود.

علی عباسی تقدیم می‌کند: روایت یک کابوس سی ساله

22,000 تومان

در بخشی از کتاب علی عباسی تقدیم می‌کند: روایت یک کابوس سی ساله می‌خوانیم

آن زمان در کلاس هفتم دبیرستان هدف یک بودم؛ یعنی سیزده‌ چهارده‌ساله. با چند نفر از هم‌مدرسه‌ای‌های کلاس بالاتر دوست شدم که کار تئاتر می‌کردند. آن‌ها را قانع کردم هر کدام چند تومان برای چاپ کتابم سرمایه‌گذاری کنند و غروبی در یکی از ‌پس‌کوچه‌های نزدیک میدان فردوسی به چاپخانه‌ی زرتشتی‌ها رفتم. صاحب چاپخانه انسان نازنین و همراهی بود که با شرایطم موافقت کرد. چند تومانی که جمع کرده بودم بیعانه دادم و اولین جزوه‌ی پنجاه‌صفحه‌ای به سوی آزادی به حروف‌چینی رفت، با این قرار که خودم غلط‌گیری کنم؛ کاری که در همان یکی‌ دو روز در چاپخانه یاد گرفته بودم. جزوه را در پانصد نسخه چاپ و با کمک دو نفر از همشاگردی‌ها به شرکت سقا بردم و پیرمرد به حساب این‌که ما پادو یکی از انتشاراتی‌ها هستیم، قبول کرد. با این قرار که چهارشنبه‌ی آن هفته پخش شود. چهارشنبه صبح زود به دکه‌ی سید، روزنامه‌فروشیِ روبه‌روی سینما آسیا، رفتم و برای اولین‌بار نامم را روی میز روزنامه‌فروش دیدم. این بزرگ‌ترین مایه‌ی غرور آن سال‌هایم بود. اولین جزوه از کتابم دویست نسخه فروش رفت و با کسر حق توزیع، حتا نیمی از پول چاپ هم به دستم نرسید. با مرارت حساب چاپخانه را تسویه کردم و خوانندگان را تا امروز برای خواندن باقی قصه به انتظار نشاندم!   در آن سن‌وسال در کار چاپ کتاب شکست خورده بودم، ولی اولین آشنایی‌ام با حروف سربی و کار چاپ و نویسندگی اتفاق افتاده بود. پس از آن، بچه‌های مدرسه را تشویق کردم مجله‌ای چاپ کنیم. این تلاش یک سالی طول کشید و در کلاس هشتم طرح مجله به نتیجه رسید. اولین مجله‌ی دانش‌آموزی ما به نام شاهین به مدیریت یکی از کلاس‌ششمی‌ها و سردبیری من در همان چاپخانه‌ی راستی چاپ شد . هر شنبه صبح آقای مدن‌پور، رئیس مدرسه، برای بچه‌ها سخنرانی می‌کرد. یکی از همان روزها که معلوم بود اولین نسخه‌ی مجله را خوانده، سر صف چند متلک نثار «جوجه‌های فضول و پُررو» که منظورش من و سرمقاله‌ام بود کرد و در فاصله‌ی زنگ دوم کلاس در راهرو مدرسه یک سیلی جانانه توی گوشم خواباند. مثل این‌که تقصیر هم از من بود چون در سرمقاله خیلی بیش از حد یک دانش‌آموز فضولیِ بی‌جا کرده و از وضعیت مدرسه انتقاد کرده بودم! آقای مدن‌پور که یکی از برجسته‌ترین افراد فرهنگی ایران بود، بعدها عزیزترین مشوق و پشتیبانم شد، ولی سیلی جانانه‌ای را که پاداش پُررویی زیادی من بود هنوز به یاد دارم. این اولین مزه‌ی سانسور و شناسایی خط ‌قرمز در زندگی برایم بود.
سفارش:0
باقی مانده:2

سریال چهار سابقه‌دار، قسمت 4/حمله‌ی گامبی‌ها

140,000 تومان

نقد و بررسی

چهار سابقه دار 1 – یورش به زندان شهر سگی به احتمال زیاد شما هم انیمیشن جدید و خیلی جذاب «بچه‌های بد (the bad guys) (2022)» رو تماشا کردید و از دیدنش حسابی لذت بردید! برای شما یک خبر بد و یک خبر خوب داریم! خبر بد این است که انیمیشن «بچه‌های بد» همه داستان‌های این دوستان تبهکار و بامزه رو روایت نمی‌کند! اما خبر خوب این است که جای هیچ نگرانی‌ای نیست! چرا که این انیمیشن نسخه‌ای خلاصه شده از مجموعه کتاب‌های «سریال چهار سابقه دار» است و در ادامه، قرار است با این مجموعه آشنا شویم! مجموعه «سریال چهار سابقه‌دار» یکی از جذاب ترین و مشهورترین مجموعه داستان‌های ماجراجویانه، طنز و کمیک (مصوّر) سراسر دنیاست. این مجموعه به دست «آرون بلیبی» نوشته شده است و به سرعت با استقبال بی‌نظیر کودکان و نوجوانان در سراسر دنیا مواجه شد، تا جایی که به یکی از پرفروش‌ترین آثار فهرست نیویورک تایمز تبدیل گشت و انیمیشن اقتباسی و بسیار موفق آن نیز، برندۀ جوایز متعدد شده است. آقای بلیبی نوشتن این مجموعه را در سال 2015 شروع کرد و تا زمان حال نیز، نوشتن قسمت‌های جدید از این مجموعه ادامه داشته است. در ایران نیز، نشر هوپا تاکنون 11 جلد از این مجموعه را ترجمه و چاپ کرده است. نشر «هوپا» بازۀ سنی مناسب برای مخاطبین این مجموعه را «9 تا 13 سال» تعیین کرده است  
به‌راستی آخرالزمان فرا رسیده! آخرالزمانی که بچه‌گربه‌های زامبی به‌راه انداخته‌ن!
گربه‌های زامبی، پشمالو و خطرناک، هرچی و هرکی رو ببینن، می‌خوان بخورن!!! آیا باید وحشت کنید؟ یا بزنید زیرِ گریه؟ یا از ترس شلوارتون رو خیس کنید؟ نه! فقط بنشینید و خوب تماشا کنید که چطور خوب‌ترین چهار سابقه‌دارِ دنیا دَمار از روزگار هیولاهای میومیویی مارمالادِ دیوانه درمی‌آرن.
سفارش:0
باقی مانده:3

دختر خاندان گات 1/ دختر خاندان گات و شبح موش

165,000 تومان

در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش می‌خوانیم

در عین این‌که بقیه مات مانده بودند و نگاه می‌کردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلول‌ها را در‌آورد و شلیک کرد؛ یک‌بار، دو‌بار، چهار‌بار، هشت‌بار... با هر شلیک مرگ‌بار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچی‌ها از بین می‌رفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فرو‌کرد و شمشیر مبارزه‌ی دندانه‌داری از کمربندش بیرون کشید. «پیش به‌سوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدم‌های بلند روی پشت‌بام به طرف دودکش‌ها رفت اما سرجایش بی‌حرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یک‌عالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکش‌های یک‌کم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکش‌های دور و برش بقیه اعضای کلوب زیر‌شیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمت‌کارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانه‌هایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود کینگزلیِ دودکش‌پاک‌کن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلد‌مَنِ پات‌نِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش می‌کرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را می‌خواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر می‌پرید و شمشیرش را دیوانه‌وار حرکت می‌داد و روی پشت‌بام پیش می‌رفت. صدای خوش‌نواز و آرامی که کمی ته‌لهجه داشت به گوش رسید که می‌گفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.
سفارش:0
باقی مانده:1