درآمدی تاریخی به فلسفهء علم

30,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

درآمدی تاریخی به فلسفهء علم

نویسنده جان لازی
مترجم دکتر علی پایا
نوبت چاپ 10
تعداد صفحات 400
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1398
سال چاپ اول  ————
موضوع الهیات و فلسفه
نوع کاغذ  —————
وزن 548 گرم
شابک 9786000202910
توضیحات تکمیلی
وزن 0.548 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “درآمدی تاریخی به فلسفهء علم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آفرينش و تاريخ (دوره دو جلدي)

1,350,000 تومان
کتاب آفرينش و تاريخ (دوره دو جلدي):بيش از هزار و پنجاه سال از عمر اين كتاب مى‏گذرد. سالِ تأليف آن سيصد و پنجاه و پنج هجرى است، يادگارى از درخشان‏ترين ادوارِ تاريخ تمدّنِ ايران عصرِ اسلامى؛ دوره‏ى خردگرايى و اومانيسم، عصر فارابى و رازى و اخوان‏الصفا. در ميان آثار بازمانده از اين روزگار، كتاب آفرينش و تاريخ، تقريبا حالتى منحصر به فرد دارد؛ دايره‏المعارفى است از فلسفه، اسطوره‏شناسى تطبيقى، تاريخ، جغرافيا، دين‏شناسى، جهان‏شناسى، و رستاخيزشناسى؛ و در تمام اين زمينه‏ها، گاه، اطلاعاتى عرضه مى‏دارد كه در هيچ كتاب ديگرى نمى‏توان يافت. در حقيقت تصويرى است جامع از تلقّى مردمان باستان و سه قرن اولِ عصرِ اسلامى نسبت به جهان، از آغاز آفرينش تا پايان آن. و از اين چشم‏انداز بخش‌هايى از اين كتاب، براى ما، همان ارزشى را دارد كه مسخ كاينات، اثر اُويد، براى جهان غرب و يونان باستان داشت

قصه های شیرین جهان جلد 24، قوهای وحشی

7,000 تومان
کتاب "قصه‌های شیرین جهان با داستان مشهور  برای خردسالان طراحی شده است. این داستان آموزنده و جذاب از انتشارات قدیانی، با تصاویری رنگی و متن ساده، به کودکان درسی از پشتکار و تلاش را آموزش می‌دهد و به تقویت مهارت‌های خواندن آن‌ها کمک می‌کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

دکارت

320,000 تومان

معرفی کتاب دکارت

اهداف کتاب پیش رو فروتنانه است: ارائهٔ تبیینی روشن و صریح از فلسفهٔ دکارت که در آن نسبت به پیچیدگی‌های مباحث مطرح در این فلسفه جانب انصاف رعایت شود و در عین‌حال، سعی بر این باشد که موضوعات به گونهٔ معقولی در دسترس دانشجویانی قرار گیرد که چه‌بسا نخستین‌بار باشد که به نظام دکارتی روی می‌آورند. چنین کاری با وجود دشواری، نباید ناممکن باشد زیرا اعتقاد خود دکارت بر این بود که اگر براهین موجود در فلسفهٔ او به‌طور ساده و به ترتیب درست عرضه شود، حتی «متعالی‌ترین» ابعاد آن را نیز می‌توان بدون مهارت تخصصی فهمید… فهم‌پذیری الزاماً به‌معنای ساده‌سازی افراطی نیست و در واقع امیدوارم این کتاب نظر آن‌هایی را که آشنایی تخصصی‌تری با متون دکارت دارند، نیز جلب کند.

دکارت - انتشارات نی 

اسطوره امروز

135,000 تومان
کتاب اسطوره امروز نوشته رولان بارت ترجمه شیرین دخت دقیقیان توسط انتشارات مرکز با موضوع اسطوره شناسی، تاریخ، تاریخ اسطوره به چاپ رسیده است. اسطوره ها فقط فراورده های جامعه های ابتدائی و کهن نیستند. ذهنیت جوامع امروزی نیز توانایی حیرت انگیزی در ساختن اسطوره از رویدادهای روزمره ی سیاسی و اجتماعی و هنری و ورزشی و غیره دارد. اما هرچند تلاش برای اسطوره ای کردن دیدگاه های بشر امروز گسترده باشد، برخورد علمی و انتقادی با آن که موضوع بحث اسطوره شناسی است چیرگی ذهن تحلیلگر را بر اغوای اسطوره امکان پذیر می کند. بارت در مقاله های مجموعه ی اسطوره شناسی ها نشانه ها و اسطوره های زندگی روزمره ی سیاسی و فرهنگی فرانسه ی دهه ی 60 را زیر ذره بین می گذارد و از «نشانه های ناسالم» که پرورنده ی اسطوره هایند نقاب برمی دارد. پس از آن، در مقاله ی نظری بسیار مهم اسطوره، امروز مبانی و اسلوب های نظری خود در اسطوره شناسی را تدوین می کند و در آن چکیده ای از دستاوردهای خود در زمینه های نقد، نظریه ی ادبی، نشانه شناسی، و اسطوره شناسی به دست می دهد. معرفی مباحث کتاب اسطوره امروز تبار واژه semiologie کاربرد نشانه شناسی در قلمروهای پژوهش معاصر درباره نشلنه نقد اسطوره بارت و اسطوره اسطوره امروز اسطوره یک گفتار است اسطوره چونان نظامی نشانه شناسیک فرم و مفهوم دلالت خواندن و رمزگشایی اسطوره اسطوره چونانی زبانی دزدیده شده

سال‌ بلوا

280,000 تومان
دار سایه درازی‌ داشت‌. وحشتناک‌ و عجیب‌. خورشید که‌ برمی‌آمد، سایه‌اش‌ از جلو همه مغازه‌ها و خانه‌ها می‌گذشت‌. با این‌ صحنه شگفت‌ سال‌ بلوا آغاز می‌شود. داستانی‌ که‌ در آن‌ همه‌ چیز منظم‌ است‌ و منظم‌ نیست‌؛ داستانی‌ که‌ تاریخی‌ است‌ و تاریخی‌ نیست‌؛ داستانی‌ که‌ روایتش‌ خطی‌ است‌ و در عین‌ حال‌ سیال‌ است‌. ماجرا عمدتاً از زبان‌ دختری‌ روایت‌ می‌شود که‌ پدرش‌ سرهنگ‌ است‌ و در آرزوی‌ صعود از پله‌های‌ ترقی‌ مدام‌ سقوط‌ می‌کند. سرهنگ‌ هرگز به‌ پایتخت‌ خوانده‌ نمی‌شود، دخترش‌ نیز به‌ جای‌ آن‌ که‌ همسر ولیعهد و ملکه‌ ایران‌ شود، دل‌ سپرده‌ به‌ عشق‌ کوزه‌گری‌ غریب‌ به‌ ناچار به‌ همسری‌ پزشکی‌ در می‌آید که‌ سرانجام‌ قاتل‌ اوست‌. تصویر موشکافانه‌ مظلومیت‌ زن‌ ایرانی‌، مظلومیت‌ مرد هنرمند ایرانی‌ و تاریخ‌ پرهراس‌ یک‌ سرزمین‌ کهنسال‌، از سال‌ بلوا رمانی‌ ساخته‌ است‌ که‌ هرگز فراموش‌ نمی‌شود. عباس‌ معروفی‌، روزنامه‌نگار و نویسنده مشهور ایرانی‌، ٤٦ سال‌ دارد، جوایز داخلی‌ و بین‌المللی‌ بسیاری‌ را از آن‌ خود کرده‌ و مدتی‌ است‌ ایران‌ را به‌ ناچار ترک‌ گفته‌ است‌. معروفی‌ اکنون‌ ساکن‌ آلمان‌ است‌، همچنان‌ می‌نویسد و تسلطش‌ بر شیوه‌های‌ مدرن‌ داستان‌نویسی‌ و شناختش‌ از تاریخ‌ و اسطوره‌ او را در زمره پرمخاطب‌ترین‌ نویسندگان‌ ایرانی‌ قرار داده‌ است‌.