درام مدرنیستی (۲۰) (نقد و نظر)

56,000 تومان

معرفی کتاب درام مدرنیستی (۲۰)

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.

○ انسان فقط هنگامی می‌تواند حقیقتاً خودش باشد که ماسک به چهره زده باشد، زیرا فقط در این حالت احساس راحتی می‌کند و تظاهر را کنار می‌گذارد. به تعبیری بسیار واقعی، این چهره‌ی برهنه است که ماسک است. برعکس، فقط با زدن ماسک امکان افشای حقیقی وجود دارد.ص ۱۲۵

درام مدرنیستی (۲۰) (نقد و نظر) – انتشارات نی

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
کتاب درام مدرنیستی (۲۰) (نقد و نظر)
نویسنده
ملکم برادبری, جیمز مکفارلین, مارتین اسلین, جان فلچر
مترجم رضا رضایی
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 152
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
سال نشر ——
سال چاپ اول ——
موضوع جهان نمایش
نوع کاغذ ——
وزن 170 گرم
شابک
9786220603726

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.170 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “درام مدرنیستی (۲۰) (نقد و نظر)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب توله دراکولا (آرمنته ی جن زده 4)

19,000 تومان

معرفی کتاب توله دراکولا اثر انجی سیج

انجی سیج در خانه ای بسیار قدیمی در انگلستان زندگی می کند، جایی اسرارآمیز و جادویی که دور تا دورش پر است از باتلاق، بنادر باستانی و قلعه های مخروبه. محله ای که هم برای زندگی و هم برای نوشتن فوق العاده است و خیلی هم بی شباهت به خانه و محله ی آرمنته ی جن زده نیست! آرمنته شرط می بندد که یک گرگ انسان نما در راهروهای مخفی و تاریک خانه ی جن زده مخفی شده است. از آن طرف، مکس کوچولو، از راه می رسد و با رفتار گول زننده اش دل همه ی اهل خانه ی جن زده را می برد.

نظریه ادبی: معرفی بسیار مختصر

95,000 تومان
نویسنده در کتاب مهمترین مقوله های مربوط به نظریه را مطرح و بررسی کرده همچنین دیدگاه های گوناگون درباره هر یک را معرفی می کند. او از نقش نظریه در اندیشه درباره ادبیات، هویت انسانی، و قدرت زبان سخن می گوید و از این رهگذر، خواننده را با اندیشه های مربوط به دو دهه گذشته آشنا می کند. نویسنده یادآور می شود: نظریه میل به سلطه را در شما برمی انگیزد: امیدوار می شوید که با خواندن نظریه مفاهیمی را فراچنگ آورید که بتوانید به مدد آنها پدیده هایی را که به شما مربوط میشوند نظم دهید و درک کنید. اما نظریه سلطه را امکان ناپذیر میسازد، علتش هم فقط این نیست که همیشه چیزهای بیشتری هست که باید دانست. علت دیگرش، که دقیق تر... است این است که نظریه خود یعنی چون و چرا کردن در نتایج حاصله و فرضهایی که نتایج بر آنها بنا شده اند. ذات نظریه پنبه کردن رشته هاست، چون در مقدمات و مفروضات تردید میکند، در چیزهایی که فکر می کردید می دانید، بنابراین تاثیرات نظریه قابل پیش بینی نیستند. سلطه پیدا نکرده اید، اما همان جایی هم که قبلا بودید نیستید. در خوانده های خود به طرقی جدید تامل می کنید. پرسشهای متفاوتی دارید که بپرسید، و مفهوم ضمنی پرسشهایی را که در مورد خوانده هایتان مطرح می کنید بهتر درک می کنید. مباحث اصلی کتاب ذیل این موضوعات طرح شده است: نظریه چیستŒ، ادبیات چیست و آیا اهمیت داردŒ، ادبیات و مطالعات فرهنگی، زبان، معنا، تفسیر، فن بیان، بوطیقا، و شعر، روایت، زبان کنشی و هویت، هم ذات پنداری، و سوژه. پیوست کتاب نیز درباره مکتبها و جنبشهای نظری است. واژه نامه فارسی به انگلیسی و نمایه متن در انتهای کتاب آمده است.

جغرافیای خاک ها

21,000 تومان
جغرافیای خاک ها نویسنده دکتر غلامرضا براتی مترجم —————– نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 419 نوع جلد شومیز قطع وزیری
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب زندگی و هنر پیکاسو

125,000 تومان
معرفی کتاب زندگی و هنر پیکاسو احتمالا درباره هیچ هنرمندی در زمان حیاتش، به اندازه پابلو پیکاسو، مقاله، کتاب، رساله، تفسیر، نقد و یادداشتی نوشته نشده است. شاید هیچ هنرمندی با این همه رسانه هنری متنوع و گوناگون، به اندازه پیکاسو کار نکرده است. او از نقاشی رنگ روغن تا طراحی، مجسمه‌سازی، گرافیک، سرامیک و همچنین استفاده از ابزارهایی مانند گواش، پاستل و مداد رنگی برای آثار خود استفاده کرده است. علاوه بر این، او توانسته است لیتوگرافی، چوبکاری، ساخت پیکره‌هایی از گچ و چوب، مجسمه‌های برنزی و ترکیب بندی از کاغذ، پارچه و چسب را به خوبی به اجرا درآورد. همچنین، او توانسته است ساختواره‌هایی از آهن و مفتول، چوب یا ورقه‌های فلزی، عکس‌ها و طرح‌هایی برای لباس‌ها، پرده‌های پیش و پس صحنه تئاتر و باله، و همچنین نوشتن شعر و نمایشنامه ارائه دهد. سبک نقاشی پیکاسو، که به عنوان نقاشی نقشه‌برداری یا کوبیسم شناخته می‌شود، یکی از برجسته‌ترین و معروف‌ترین سبک‌های هنری قرن بیستم است. پیکاسو در این سبک، به طراحی اشیا و اشکال سه بعدی با استفاده از مجموعه‌ای از خطوط، سطوح و رنگ‌ها می‌پردازد. در نقاشی نقشه‌برداری، پیکاسو از روشی استفاده می‌کند که اشکال و اشیا را به شکل هندسی و هندسه‌گونه تجزیه می‌کند. این سبک بازنمایی هنری بر اساس رویکرد کوبیسم، که از اواخر دهه ۱۹۰۰ تا اوایل دهه ۱۹۱۰ رایج بود، ظهور کرد. پیکاسو در آثار خود از هندسه، چند رویه، و تجزیه و تحلیل اشکال استفاده می‌کند تا به نمایش رساندن اشیا و اشکال در زوایای مختلف بپردازد. در سبک نقاشی نقشه‌برداری، پیکاسو به استفاده از رنگ‌های شدید و قاطع نیز مشهور است. او از رنگ‌ها برای بیان احساسات و ارائه ابعاد عمیق‌تر در تصویر استفاده می‌کند. این سبک به شیوه‌ای بی‌رحمانه و پرانرژی توانست در هنر جدید تأثیر بسزایی داشته باشد و پیشگام بسیاری از جنبش‌های هنری بعدی نظیر سررئالیسم و اکسپرسیونیسم باشد.

دیباچه‌ای بر هنر جهان باستان

5,000 تومان
نگارنده در این کتاب با استفاده از زبانی ساده روند تحوّل آثار هنری را در دو ناحیه «بین‌النهرین» و «ایران باستان» با معرّفی برجسته‌ترین و شاخص‌ترین آثار هنری در هر ناحیه به اجمال بیان کرده است. این مطالعه از سه بخش پیش از تاریخ (دوره پارینه سنگی، میان سنگی، نوسنگی، فلزات و آهن)، بین‌النهرین (سومر، اکد، بابل و آشور) و ایران باستان (عیلام، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان) تشکیل شده است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت