درخت خون

45,000 تومان

معرفی کتاب درخت خون

داستان گوشه‌گیری و فراموشی… کتاب درخت خون نوشته‌ی مهدی جواهریان، روایتی از یک نقاش عزلت‌نشین دوره‌ی قاجاریه است؛ هنرمندی که خیال جاودانه شدن در سر دارد، اما آگاهانه در انزوایی خودخواسته قرار می‌گیرد.

این داستان بلند که با زبانی شبیه نثر دوره‌ی قاجار نوشته شده، روایتگر نسبت هنرمند با قدرت و جامعه است و وضعیتی مشابه صادق هدایت را در اوایل دهه‌ی بیست برای قهرمان داستان ترسیم می‌کند. فضای داستان با مضمون‌هایی مانند عشق، خیانت، مرگ و زندگی درآمیخته می‌شود.

درباره‌ی کتاب درخت خون

منتقدان ادبی معتقدند داستان‌نویسی مدرن ایران با کتاب «بوف کور» صادق هدایت شروع می‌شود و سپس نویسنده‌هایی مثل ابراهیم گلستان و صادق چوبک به استحکام این ساختار کمک می‌کنند؛ ازهمین‌رو تأثیرپذیری جریان داستان‌نویسی ایران از این نویسنده‌ها امری بدیهی محسوب می‌شود.

بااین‌حال مهدی جواهریان در کتاب درخت خون عامدانه تلاش می‌کند تا با استفاده از بازی‌های فرمی و راوی‌های مختلف، فضایی شبیه بوف کور به وجود بیاورد و در هر سه فصل کتابش، زمان را در هم می‌ریزد.

او برای آنکه به گرفتار آمدن در دام تقلید نیز متهم نشود، با انتخاب زبانی آرکائیک و نثری مسجع، فرمی آمیخته به آرایه‌های ادبی و استعاره‌های زبانی خلق می‌کند. رمان در سه فصل نوشته شده و ماجرا در دوره‌ی سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار رخ می‌دهد.

فصل اول کتاب قصه‌ی جمال‌الدین نقاش از زبان راوی اول‌شخص است؛ او به‌عنوان هنرمندی آرمان‌خواه و خلاق، در بسیاری از هنرها ازجمله تذهیب، نگارگری، خوشنویسی، سفالگری، گچ‌کاری و طراحی نقش قالی و پارچه خود را می‌آزماید؛ بااین‌وجود، از موقعیتش رضایت ندارد و به همین خاطر، خود را در تنهایی و انزوا قرار می‌دهد.

در فصل دوم کتاب، راوی سوم‌شخص، جزئیات پیرامونی شخصیت اصلی داستان را با توصیفاتی دقیق ذکر می‌کند و خرده‌روایت‌هایی را درباره‌ی جمال‌الدین نقاش از دوره‌های مختلف زندگی‌اش توصیف می‌شود.

در فصل سوم نیز راوی دوم‌شخص در قالب مونولوگ‌هایی طولانی، با خودش گفت‌وگو برقرار می‌کند. مهدی جواهریان برای ایجاد فضایی هماهنگ با زبان و زمان داستان، از ضرب‌المثل‌ها، باورهای عامیانه و آداب‌ورسوم دوره‌ی قاجار بهره می‌برد و فضایی باورپذیر را از زیست اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن دوره‌ی تاریخی ترسیم می‌کند.

کتاب درخت خون از این منظر، اثری متفاوت در ادبیات داستانی امروز ایران است و در فرم و روایت، در فضایی جدید خلق می‌شود. این کتاب را انتشارات چشمه منتشر کرده و به عنوان اثری متفاوت، مورد اقبال مخاطب‌های قرار گرفته است.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786220108207 دسته: , , , , برچسب: ,
توضیحات

درخت خون

نویسنده
مهدی جواهریان
مترجم
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 99
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220108207
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “درخت خون”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آگوس و هیولاها 2/ ناتیلوس را نجات بدهیم

245,000 تومان
سلام!
من آگوس پیانولا هستم.
اگر جلد اول این مجموعه را خوانده باشید، همدیگر را می‌شناسیم.
اگر هم نه، بهتان می‌گویم: من توی اتاقی پر از هیولا زندگی می‌کنم.
از کجا پیدایشان شده؟
خب، از توی کتاب هیولاها، یعنی جایی که تویش زندگی می‌کردند تا اینکه دکتر بروت بدجنس از آنجا انداختشان بیرون. الان اینجا هستند، ولی بدی‌اش این است که دکتر بروت و دستیارش، نَپ،‌ هم آمده‌اند و همین اولِ‌کاری می‌خواهند رستوران ناتیلوس را به خاک سیاه بنشانند.
خوشبختانه سرآشپز رُل، هیولای آشپزخانه، کمکمان می‌کند نقشه‌ای بکشیم تا دکتربروت نتواند کاری از پیش ببرد.
سفارش:0
باقی مانده:1

سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

340,000 تومان
« سوکورو به خودش آمد و دید به این فکر می‌کند که شاید سرنوشتم این است که همیشه تنها بمانم. آدم‌ها سراغش می‌آمدند ولی همیشه آخرش می‌رفتند. به جست‌وجوی چیزی می‌آمدند ولی یا پیدایش نمی‌کردند یا چیزی که پیدا می‌کردند خوشحال‌شان نمی‌کرد (شاید هم توی ذوق‌شان می‌خورد یا حرص‌شان می‌گرفت) و بعد می‌گذاشتند و می‌رفتند. یک روز، بی‌این‌که خبر بدهند، گم‌وگور می‌شدند – بی‌هیچ توضیحی، بی‌خداحافظی. انگار تبری بی‌صدا پیوندشان را ببُرد، پیوندی که هنوز میانش خون گرم جاری بود و نبضش هنوز می‌زد – آرام‌آرام. حتما چیزی درونش بود، چیزی بنیادی، که توی ذوق آدم‌ها می‌زد. بلندبلند گفت: «سوکورو تازاکیِ بی‌رنگ.» من کلا هیچ‌چیزی ندارم که به بقیه بدهم. فکرش را که می‌کنم حتی به خودم هم چیزی ندارم بدهم.»
سفارش:3
باقی مانده:1

وبلاگ خون‌آشام 4/ سایه‌ی وحشت خاطرات

80,000 تومان

بخشی از متن کتاب وبلاگ خون‌آشام 4 (سایه‌ی وحشت خاطرات)

باید می رفتم یک جای دیگر باید کاری می کردم فکر کردم شاید بد نباشد سری به خانه خانم لنچستر بزنم و آن دور و بر سر گوشی آب بدهم. می توانستم بفهمم برگشته یا نه حتما ارزش فهمیدن داشت. از این روز مزخرف هم خلاص می شدم. از برنت وود که برمی‌گشتم، حس می کردم یکی دنبالم است و عصبی شده بودم. حتی یک بار از لای بوته ها صدای خش خش شنیدم. دور و برم را نگاه کردم، کسی نبود. بعد فهمیدم از دیشب حالم این طوری است. انگار گوش به زنگ زدم کسی را ببینم منتظر حمله بودم انگار. به خانه خانم لنچستر که رسیدم. از تعجب کم مانده بود شاخ در بیاورم. امروز آن جا با دیشبش  زمین تا آسمان فرق داشت. قبلش متروکه بود. پر از علف هرز و درخت های خشکیده. وقتی نگاهش می کردی.، می‌ترسیدی. شبیه فیلم های ترسناک بود. ولی حالا باغچه اش پر از گل بود به در خانه هم رنگ زرد روشنی زده بودند. همه چیز تر و تازه بود، انگار یک نفر دیگر صاحبش شده بود. درست است که روفوس گربه خانم لنچستر بود. اما مگر گربه ها بیشتر از آدم ها به مکان ها وابسته نمی شوند؟ شاید روفوس  برگشته بود خانه قبلی اش پیش صاحب های جدیدش! واقعا امیدوار بودم این طور باشد. با این فکر رفتم جلو و زنگ را زدم. مطمئن بودم کس دیگری غیر از لنچستر در را باز می کند. یک آدم معمولی و بی خطر. تو که نمی رفتم، یک بهانه می آوردم و کمی حرف می زدم و خیالم که راحت می‌شد می‌رفتم. همین که می فهمیدم یک خون آشام ترسناک آن جا نیست کافی بود تا حسابی آرام شوم. هر چه منتظر شدم کسی جواب نداد، پرده ها تا نیمه کشیده شده بود شاید طرف خانه نبود.  
سفارش:0
باقی مانده:1

درآمدی بر جامعه شناسی محیط زیست

8,000 تومان
کتاب درآمدی بر جامعه شناسی محیط زیست تألیف فیلیپ ساتن، از صاحب نظران برجسته جامعه شناسی محیط زیست است و ترجمه کتاب به فارسی را نیز ریلی دنلپ، از بنیانگذاران جامعه شناسان محیط زیست، پیشنهاد نموده است. مطالب کتاب در نه فصل تدوین شده است و فصول مختلف آن به عناوینی نظیر شناخت محیط زیست، محیط زیست طبیعی و انسانی، سیاسی کردن محیط زیست، آلودگی محیط زیست، پایداری محیط زیست و محیط زیست جهانی اختصاص یافته است. در فصول مختلف، مسائل زیست محیطی نظیر تغییرات آب و هوا و گرم شدن جهانی، تخریب لایه اوزون، از بین رفتن گونه های زیستی، تخریب جنگل ها، تخریب محیط زیست و انواع آلودگی ها با اتخاذ رویکردهای اجتماعی مورد بحث قرار گرفته اند. کتاب درآمدی بر جامعه شناسی محیط زیست به دانش قبلی در مورد جامعه شناسی نیاز ندارد و نویسنده مفاهیم کلیدی و اساسی را به سبکی ساده و خواندنی عرضه کرده است بنابراین، منبع ارزشمندی نه تنها برای دانشجویان جامعه شناسی بلکه برای دانشجویان سایر رشته های مرتبط با محیط زیست از جمله رشته های جغرافیا، علوم محیطی، آموزش محیط زیست، کشاورزی، منابع طبیعی، معماری و شهرسازی محسوب می شود. فهرست : مقدمه مترجم تقدیر و تشکر فصل اول: محیطهای طبیعی فصل دوم: شناخت محیط زیست فصل سوم: تجربه کردن محیط زیست فصل چهارم: تغییر محیط زیست فصل پنجم: آلودگی محیط زیست فصل ششم: دفاع از محیط زیست فصل هفتم: سیاسی‌سازی محیط زیست فصل هشتم: پایدار کردن محیط زیست فصل نهم: محیط زیست جهانی فرهنگ اصطلاحات نمایه

ایران پیش از تاریخ: عصر مس سنگی

13,500 تومان
کتاب حاضر که دستاورد سالها تحقیق و پژوهش نگارنده است عصر مس سنگی را که یکی از درخشان ترین دورانهای پیش از تاریخ ایران به شمار می آید مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. در این دوران جوامع روستایی اولیه به اوج شکوفایی خود می رسند. هدف این تألیف، ابهام زدایی از این دوران با استناد به یافته های بی غرض باستان شناختی در بستر عظمت طبیعی فلات ایران است. از این نظر کتاب حاضر نخستین تلاش در این زمینه است.  

عصب کشي

29,000 تومان

بخشی از کتاب عصب‌کشی

جمشید بلند شد رفت تلفنو جواب داد و برگشت اتاق. تا اومد اتاق روشو کرد طرف اصغر و گفت «پاشو که بلیتت برده، اونم چه بردنی!» محسن گفت «چی شده؟» جمشید گفت «فکر می‌کنی کی بود؟» محسن گفت «چه می‌دونم.» جمشید گفت «سرکار خانوم مهشید عباسی.» محسن گفت «این دیگه کیه؟» کار خدا رو می‌بینی؟ دختره عاشق اصغر شده بود! اصلا باورت می‌شه؟ ولی خب، آدمیزاده دیگه. طفلک این مهشیده از اون دخترهای ساده و عاطفیِ دوآتیشه بود، ولی خب از پسرها وحشت داشت. این‌قدر بابا ننه‌ش که هر دوشون مهندس بودن،‌ درِ گوشش از پسرها بد گفته بودن که دختره پاک جماعتِ مذکرو از زندگیش گذاشته بود کنار.‌ فقط هم حرف‌های بابا ننه‌ش نبود ها؛ یه عادتی که باباش داشت این بود که هر روز روزنامه می‌خرید می‌آورد خونه و می‌ذاشت مهشیدم بخونه. این بدبخت هم همه‌ش می‌رفت سراغ صفحهٔ حوادث. صفحهٔ حوادث روزنامه‌ها هم که دیدی، پُره از تجاوز و قتل دخترها به دست مردها و خیانت پسرها به دخترها و این‌طور چیزها. مهشید هم اینا رو می‌خوند و تنش می‌لرزید و از هر چی پسر بود فرار می‌کرد. خوشگل هم بود ها! اصلا یه چیزی بود که نگو! ولی هیچ پسری نمی‌تونست به‌ش نزدیک شه.‌ اولا طوری خودشو درست می‌کرد و لباس می‌پوشید که خیلی به چشم نیاد، بعدش هم تا یه پسر به‌ش نزدیک می‌شد، انگار گرگ دیده باشه، همچی فرار می‌کرد که دستِ پسره که سهله، نگاهش هم به‌ش نمی‌رسید. این‌قدر بدبین بود که حتا پسرعمه، پسرخاله، پسردایی و پسرعمو هم نمی‌تونستن باهاش حرف بزنن.