

در آغاز رنج بود
350,000 تومان
معرفی کتاب در آغاز رنج بود
امیر نصری با نگارش کتاب در آغاز رنج بود، درونمایه و ساختار یکی از آثار بهیادماندنی داستایوفسکی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
همچنین از این طریق، میکوشد جهانبینی و دیدگاه این نویسندهی روس را نسبت به دو نیمهی روشن و تاریک زندگی شرح بدهد.
عنصر رنج و حضور دیرپای آن در رمان برادران کارامازوف، موضوع محوری این کتاب حوزهی نقد هنری برشمرده میشود.
دربارهی کتاب در آغاز رنج بود
رمان «برادران کارامازوف» آخرین اثر داستایوفسکی و یکی از درخشانترین آثار ادبیات روسیه محسوب میشود. این داستان که چهار ماه پیش از درگذشت نویسندهاش منتشر شده، جلوههایی از جهانبینی داستایوفسکی را در سالهای پایانی زندگیاش نشان میدهد.
ماجرای آن در مورد ملّاک بدنامی است به نام «فئودور پاولوویچ» که در روسیه سکونت دارد. همسرش را از دست داده و سه پسر دارد که هر کدام راه متفاوتی را برای گذران زندگی انتخاب کردهاند.
بعدها دو تا از پسران فئودور دلبستهی دختری با نام «گروشنکا» میشوند و رفتهرفته خانواده را با بحرانی جدی مواجه میکنند! داستایوفسکی در این رمان جنایی، کوشیده تا به لایههای روانی و ذهنی شخصیتها نفوذ کند. از سوی دیگر، دیدگاه خود را نیز نسبت به پیچیدگیهای زندگی، در لابهلای جملات این داستان مطرح کرده.
خواندن این رمان بهخودیخود لذتبخش خواهد بود اما اگر قصد داشته باشید زوایای گوناگون آن را مورد نقد و بررسی قرار بدهید، مطالعهی کتاب در آغاز رنج بود را به شما پیشنهاد میکنیم.
امیر نصری تلاش کرده تا ردپای «رنج» را در این شاهکار ادبیات کلاسیک به مخاطبان خود نشان بدهد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
در آغاز رنج بود
نویسنده |
امیر نصری
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 293 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1403 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786007405826
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دست به دهان، گاهشماری شکستهای نخستین
معرفی کتاب دست به دهان
درباره کتاب دست به دهان
کتاب دست به دهان از روایتهای واقعی زندگی پل استر است. خاطراتِ جالب و جذابی از این نویسنده، دربارهی زمانی که هنوز نویسنده مشهوری نشده بود و به هر دری می زند تا کتابی چاپ کند و پولی به دست آورد و زنده بماند و زندگی کند. او کارهای بسیار متفاوتی را امتحان میکند از کارگری روی نفتکش تا مشارکت در پروژههای فیلمسازی یا ترجمهی قانون اساسی ویتنام و … تا این که در نهایت پس از افت و خیزهای فراوان نویسنده میشود.خواندن این کتاب تصویر متفاوتی از آستر و زندگیاش به خواننده میدهد.
خواندن کتاب دست به دهان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیمبخشی از کتاب دست به دهان
من حتا پیش از آنکه بروم تو آمده بودم بیرون. پا به نوجوانی که گذاشتم دیگر به این نتیجه رسیده بودم که دنیای تجارت باید بیلطفِ حضورِ من روزگارش را بگذراند. آنموقع شاید بدترین حالم را داشتم، تحمّلناپذیرترین حالم را، پریشانترین حالم را. در آتشِ اشتیاقِ ایدهآلیسمی نویافته میسوختم، و جدّیتهای کمالی که پیاش بودم تبدیلم کرده بود به زاهدِ کوچولویی تحتِ کارآموزی. ظواهر بیرونی ثروت زدهام کرده بود، و هر نشانهای از تظاهر را که پدر و مادرم به خانه میآوردند تحقیر میکردم. زندگی منصف نبود. بالاخره این حالیام شده بود، و از آنجا که کشف خودم بود با تمامِ نیروی نهفته در یک کشف هم بهم ضربه زد. همچنان که ماهها میگذشتند تطبیق دادن خوشبختی خودم با بدبختی بسیاری آدمهای دیگر برایم سختتر و سختتر میشد. من چه کرده بودم که درخورِ آسایش و امتیازاتی باشم که بر سرم باریده بود؟ پدرم استطاعتش را داشت ــ همین ــ و اینکه او و مادرم سر پول باهم دعوا میکردند یا نمیکردند در مقایسه با این حقیقت که پیش از هر چیز آنها پول داشتند که سرش دعوا کنند اهمیتِ اندکی داشت. هربار که مجبور بودم سوار اتومبیلِ خانوادگیمان شوم شرمسار میشدم ــ اتومبیلی آنهمه پُرجلا و نو و گران، که چنان بهوضوح دعوتی بود از جهان تا تحسین کند اوضاعِ ما چهقدر روبهراه است. همدلی من اما بهتمامی با ستمدیدهها بود، با ندارها، با پاییندستیهای نظمِ اجتماعی؛ و چنان اتومبیلی مرا از شرم سرشار میکرد ــ نهفقط شرم از خودم، بلکه از زندگی کردن در دنیایی که اجازه میداد چنین اتفاقاتی هم بیفتد. اولین شغلهایم حساب نیستند. پدر و مادرم هنوز بهلحاظ مالی حمایتم میکردند و هیچ الزامی نداشتم روی پای خودم بایستم یا در دخلوخرجِ خانه سهمی داشته باشم. بنابراین فشاری نبود، و فشاری که نباشد هیچوقت هیچچیزِ مهمی هم نمیتواند به خطر بیفتد. از داشتنِ پولی که درمیآوردم خوشحال بودم اما هیچوقت لازم نبود برای الزاماتِ معیشتی خرجش کنم، هیچوقت لازم نبود نگران غذای سفره یا عقب افتادن اجاره باشم. این مشکلات بعدتر میآمدند سراغم. الان صرفاً بچهدبیرستانییی بودم پی یک جفت بال، تا از آنجایی که بودم ببَرَدم.تام گیتس 17/ اردوی باحال مدرسه (خیلی باحال)
وبلاگ خونآشام 4/ سایهی وحشت خاطرات
بخشی از متن کتاب وبلاگ خونآشام 4 (سایهی وحشت خاطرات)
باید می رفتم یک جای دیگر باید کاری می کردم فکر کردم شاید بد نباشد سری به خانه خانم لنچستر بزنم و آن دور و بر سر گوشی آب بدهم. می توانستم بفهمم برگشته یا نه حتما ارزش فهمیدن داشت. از این روز مزخرف هم خلاص می شدم. از برنت وود که برمیگشتم، حس می کردم یکی دنبالم است و عصبی شده بودم. حتی یک بار از لای بوته ها صدای خش خش شنیدم. دور و برم را نگاه کردم، کسی نبود. بعد فهمیدم از دیشب حالم این طوری است. انگار گوش به زنگ زدم کسی را ببینم منتظر حمله بودم انگار. به خانه خانم لنچستر که رسیدم. از تعجب کم مانده بود شاخ در بیاورم. امروز آن جا با دیشبش زمین تا آسمان فرق داشت. قبلش متروکه بود. پر از علف هرز و درخت های خشکیده. وقتی نگاهش می کردی.، میترسیدی. شبیه فیلم های ترسناک بود. ولی حالا باغچه اش پر از گل بود به در خانه هم رنگ زرد روشنی زده بودند. همه چیز تر و تازه بود، انگار یک نفر دیگر صاحبش شده بود. درست است که روفوس گربه خانم لنچستر بود. اما مگر گربه ها بیشتر از آدم ها به مکان ها وابسته نمی شوند؟ شاید روفوس برگشته بود خانه قبلی اش پیش صاحب های جدیدش! واقعا امیدوار بودم این طور باشد. با این فکر رفتم جلو و زنگ را زدم. مطمئن بودم کس دیگری غیر از لنچستر در را باز می کند. یک آدم معمولی و بی خطر. تو که نمی رفتم، یک بهانه می آوردم و کمی حرف می زدم و خیالم که راحت میشد میرفتم. همین که می فهمیدم یک خون آشام ترسناک آن جا نیست کافی بود تا حسابی آرام شوم. هر چه منتظر شدم کسی جواب نداد، پرده ها تا نیمه کشیده شده بود شاید طرف خانه نبود.مخلوقات غريب
معرفی کتاب مخلوقات غریب اثر حسین سناپور
چگونه یک شاهکار ادبی بنویسیم؟/ آموزش داستاننویسی خلاق
معرفی کتاب چگونه یک شاهکار ادبی بنویسیم؟ اثر الدرید یوهانسن
چه بخواهی یک جهان فانتزی را در داستانت خلق کنی چه یک داستان عاشقانهی آتشین بنویسی، میتوانی از تکنیکها و ترفندهای هیجانانگیز این کتاب بهرهی فراوان ببری. اگر بهدنبال ایدهای تازه هستی یا با مراحل مختلف پایهریزی یک طرح داستانی آشنایی نداری یا در خلق شخصیتهای درخشان به مشکل برخوردهای، میتوانی راهحلهای این کتاب را امتحان کنی.
در این کتاب نکاتی کلیدی از زبان نویسندگانی برجسته خواهی خواند. همچنین با تمرینهایی خلاقانه در زمینهی داستاننویسی روبهرو خواهی شد.
گورهای گاوچران
معرفی کتاب گورهای گاوچران
کتاب گورهای گاوچران نوشتهی روبرتو بولانیو، نویسندهی معروف شیلیایی، مجموعهی سه نوولا است که پس از مرگ او منتشر شدهاند. او در این رمانها دربارهی شاعران و سبک زندگیشان صحبت کرده. در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که شخصیت اصلی او، آرتورو بولانوی جوان، فقط در حال غر زدن، میگساری یا دزدی کتاب از مغازههاست، و همین موضوع کتاب او را به اثری نوستالژیک تبدیل کرده است.دربارهی کتاب گورهای گاوچران
روبرتو بولانیو (Roberto Bolaño) کتاب دیگری را پس از مرگ خود و از داخل گورش منتشر کرده! شاید دلیلش این باشد که امروز بیشتر از زمان خود نویسنده، از سبک او استقبال میشود؛ اما طرفداران بولانیو بیشتر او را با کتاب 2666 میشناسند. در کتاب گورهای گاوچران (Cowboy Graves: Three Novellas)، نویسنده از شاعران و سبک زندگی عجیبشان نوشته، موضوعی که شاید برای بسیاری جالب و جای کنجکاوی باشد. سه رمان کوتاه این کتاب در اواخر عمر بولانیو نوشته شدهاند. اولینشان «گورهای گاوچران» است. بعدی، «کمدی وحشت فرانسوی» و در نهایت «سرزمین پدری».محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.