در ستایش سیاست (در گفتگوی اد لانسلن)

53,800 تومان

ماکياوللي سياست را هنر عالي دروغ دانسته است. سياست را اما بايد چيز ديگري دانست: توان يک جامعه در به دست گرفتن سرنوشت خود، در ابداع نظمي عادلانه و در التزام به خير همگاني.

نزد آلن بديو، سياست با کلبي‌مسلکي و حتي با عمل‌گرايي بي‌نسبت است. سياست، به دور از اين‌که به تمشيت امور عمومي تقليل يابد، جستجوي همگاني عدالت و حقيقت است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642135233 دسته: , ,
توضیحات

در ستایش سیاست (در گفتگوی اد لانسلن)

نویسنده آلن بدیو
مترجم مجید وحید
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 90
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1401
شابک 9789642135233
توضیحات تکمیلی
وزن 0.097 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “در ستایش سیاست (در گفتگوی اد لانسلن)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

وقتی کودکتان می گوید نه

22,000 تومان
نویسندگان این کتاب در بیست سال گذشته سفرهای زیادی کرده‌اند تا به والدین بیاموزند که چگونه فرزندان خود را بدون داد و بیداد و یا حتی کتک تربیت کنند، چگونه ویژگی‌های مادرزادی فرزندانشان را پرورش دهند و چگونه یاد بگیرند که والدینی آموزگار باشند. در طول راه هزاران پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ، معلمان و پرستاران کودک از آنها خواستند تا روش‌های کاربردی آسانی فراهم کنند تا به آنها در برانگیختن کودکانشان به همکاری کمک کند. این نویسندگان در درجه اول نیاز به این کتاب را در دنیای شتابزده و پریشان امروزه که روی لذت فوری تمرکز دارد، مشاهده کردند، آنها به وضوح دیدند که مردم با فشار دکمه‌ای کانال‌هال تلویزیونی و ماهواره‌ای را عوض می‌کنند تا آخرین اخبار را به دست آورند، بازی‌های کامپیوتری، تهیه غذای سریع توسط مایکروفر و... پس تعجب‌آور نیست که در این زمان والدین بیشتر و بیشتری مشاهده شوند که انتظار دارند فرزندانشان فوری با آنها همکاری کنند و وقتی کودکان پاسخ سریع نمی‌دهند، والدین به نق زدن‌، شرمنده کردن‌، احساس گناه دادن، تطمیع و تهدید فرزندانشان با کتک یادیگر اشکال خشونت پناه می‌آورند. این روش‌ها ممکن است کودکان را مجبور به انجام دادن خواسته والدینشان بکند ولی در نهایت اراده کودکان را تخریب می‌کند و عصبانیت و مقاومت به وجود می‌آورد. کودکان همکاری می‌کنند چون می‌ترسند که همکاری نکنند. نتایج زیانبار این روش‌ها در این کتاب توضیح داده شده است

عطاری گمشده

289,000 تومان

معرفی کتاب عطاری گمشده

زنی داروساز به شیوه‌ای نامعمول به کمک زنان دیگر می‌آید: سمی می‌سازد که شوهران خیانت‌کار آن‌ها را مسموم می‌کند. سارا پنر در کتاب عطاری گمشده داستان عطاری مرموزی را روایت می‌کند که رازش در طول قرن‌ها سربه‌مهر باقی مانده است. کتاب پیش رو از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز و ساندی تایمز و از نامزدان نهایی دریافت جایزه‌ی گودریدز در سال 2021 است.

درباره‌ی کتاب عطاری گمشده:

قانون شماره‌ی یک: سم هرگز نباید برای آسیب زدن به زن دیگری استفاده شود. قانون شماره‌ی دو: نام قاتل و قربانی باید در دفتر عطاری ثبت شود. کتاب عطاری گمشده (The Lost Apothecary) داستان عطاری مرموز و هولناکی است که بر مبنای این دو قانون اداره می‌شود. سارا پنر (Sarah Penner) در رمان پیش رو داستان زنی به نام نِلا را روایت می‌کند که زمانی درمانگر محترمی بود. اما نلا اکنون دانشش را در راستای هدفی تاریک به کار گرفته است. سال 1791 است و نلا مدتی است به زنان ناامیدِ خیانت‌دیده کمک می‌کند تا از مردان زندگی خود انتقام بگیرند؛ او به آن‌ها سمی می‌فروشد که مردان را می‌کُشد. همه‌چیز طبق برنامه و قوانین نلا پیش می‌رود، تا زمانی که دختری دوازده‌ساله به نام الیزا از نلا تقاضای کمک می‌کند. بخش دیگر کتاب عطاری گمشده در لندن امروزی پیش می‌رود؛ زمانی که کارولین دهمین سالگرد ازدواج خود را به‌تنهایی سپری می‌کند و از خیانت همسرش عذاب می‌کشد. روزِ کارولینْ معمولی و دردناک پیش می‌رود، تا زمانی که در نزدیکی رودخانه‌ی تیمز، شیشه‌ی داروی یک عطاری قدیمی را پیدا می‌کند و تمام کنجکاوی‌اش در مقام یک تاریخ‌دان برانگیخته می‌شود. آیا این شیشه ارتباطی با پرونده‌ی قتل‌های عطاری در دو قرن پیش دارد؟ سارا پنر، در رمان پیش رو، داستانی پرتعلیق و جذاب را روایت می‌کند که مملو از رازها و انتقام‌هاست، و این نکته را که زنان می‌توانند، فارغ از فاصله‌ی زمانی، نجات‌دهنده‌ی یکدیگر باشند به‌زیبایی نمایان می‌سازد.

خواهر من قاتل زنجیره ای

199,000 تومان

معرفی کتاب خواهر من قاتل زنجیره‌ای

در ذهن دو خواهر جنایت‌کار اما عاشق‌پیشه چه می‌گذرد؟! کتاب خواهر من قاتل زنجیره ای شاهکار به یاد ماندنی اوینکان بریث ویت، داستان هیجان‌انگیز و جنایی دو خواهر مرموز را با لحنی طنزآمیز روایت می‌کند. این اثر موفق و پرمخاطب در سال 2018 افتخار کسب جایزه بهترین کتاب معمایی لس آنجلس تایمز را از آن خود کرد. درباره کتاب خواهر من قاتل زنجیره‌ای: دو خواهر مرموز اما وفادار به یکدیگر تا کجا حامی هم خواهند بود؟! داستان معمایی و هیجان‌انگیز خواهر من قاتل زنجیره‌ای (My Sister, the Serial Killer) با یک شروع طوفانی و جذاب آغاز می‌شود و از همان ابتدا نوید یک رمان خواندنی را می‌دهد. دختری به نام کورید حقیقت جالبی در مورد وایتکس می‌گوید؛ او معتقد است این ماده شیمیایی که همه آن را به عنوان تمیزکننده‌ای قوی می‌شناسند، هرگز برای پاک کردن رد خون مناسب نیست! کورید در ادامه راه‌های بهتری برای از بین بردن خون به جا مانده ارائه می‌دهد و ذهن شما را شدیداً درگیر خواهد کرد که او حقیقتاً کیست؟ یک قاتل زنجیره‌ای؟ کورید از کودکی وظیفه‌ی خود را مراقبت از خواهر کوچک‌ترش آیولا می‌داند و در برابر هر خطری محافظ اوست. آیولا که دختری جامعه‌گریز است، آخرین مردی را که وارد زندگی‌اش شده، به قتل رسانده و این رازی میان کورید و آیولاست! کورید نیز مدتی است که دلباختۀ پزشک جوان و جذابی شده و رویای رسیدن به او برایش از هر چیزی شیرین‌تر است؛ ناگهان آن پزشک شماره آیولا را از کورید می‌خواهد و همه چیز دگرگون می‌شود... قلم جادویی و هنر داستان‌نویسی اوینکان بریث ویت (Oyinkan Braithwaite) آن‌جایی به اوج خود می‌رسد که این موضوع معمایی و جنایی را با لحنی طنازانه روایت می‌کند، به طوری که خنده بر لبان‌تان نقش می‌بندد و نمی‌توانید کتاب را لحظه‌ای زمین بگذارید.

در خلاف آمد عادت

45,000 تومان
معرفی کتاب در خلاف آمد عادت در این کتاب می خوانید که طرح اندیشه ی حافظ در بعضی از اشکال آن،طرح مسائل کهنه و دور شدن از دل مشغولی های امروز نیست و بلکه در شیوه هایی از بررسی و شناخت او،می توان بسیاری از مسائل فکری و اعتقادی جامعه ی خود را بررسی کرد و شناخت؛همان مسائلی که همه ی دوره های تاریخی ما را مشغول خود کرده است ،یعنی رندی گری،صوفی گری،مرید بازی،سرسپردگی ،دین دروغ،جبرگرایی ،ستایش قدرت و ...!

چرخش کلید

195,000 تومان

معرفی کتاب چرخش کلید

کسی چه می‌داند شاید در پس یک اتفاق خوش‌آیند بلایی شوم نهفته باشد. نویسنده‌ی معروف روث ور در کتاب چرخش کلید که از پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز به شمار می‌آید، ماجرای یک قتل بی‌رحمانه، و متهمی که معتقد است به اشتباه مقصر شناخته شده را روایت می‌کند.

درباره کتاب چرخش کلید:

داستان این رمان جذاب در مورد دختری به نام روئن است. روزی او در حالی که در اینترنت پرسه می‌زد ناگهان با یک آگهی کار مواجه می‌شود. روئن با وجود اینکه که اصلا به دنبال کار نبود اما با دیدن شرایط ویژه‌ی این آگهی، آن را تا انتها می‌خواند. خانواده‌ای به نام الین کورت برای فرزندانشان به دنبال پرستاری با تجربه می‌گردند. در متن نامه نوشته شده بود که والدین این خانواده شاغل هستند و برای فرزندانشان که در سنین مختلفی به سر می‌برند به دنبال پرستاری می‌گردند که بتواند از پس تمام کارها برآید و همچنین با دور افتاده بودن خانه‌شان مشکلی نداشته باشد. چیزی که روئن را مشتاق به فرستادن رزومه کرد، حقوق بالایی بود که خانواده کورت برای این پرستار در نظر گرفته بودند. روئن در کمال ناباوری در مصاحبه این کار پذیرفته شد و زمانی که پا به خانه‌ی آنان گذاشت از میزان رفاه و امکانات و تکنولوژی محل کارش به وجد آمد. او در حالی برای این قبولی ابراز خوشحالی و خرسندی می‌نمود که نمی‌دانست چندی بعد به جرم قتل یکی از کودکان آن خانه محاکمه خواهد شد. اما به راستی این قتل کار چه کسی است؟ کتاب چرخش کلید (The Turn of the Key) مانند دیگر آثار این نویسنده‌ی معروف و خبره در ژانر معمایی و جنایی، اثری بسیار پرکشش و جذاب است. تا جایی که علاقه‌مندان نوشته‌های روث ور آن را بهترین کتاب او می‌دانند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت