در هزار توی نیچه

85,000 تومان

آیا نیچه فیلسوف است؟ آیا اثر اصلی او، «چنین گفت زرتشت» اثری فلسفی است؟ با این که راوی آن صرفاً یک استدلال به دست می‌دهد و همین یک استدلال هم نامعتبر است. نیچه طبق چه معیارهایی یک فیلسوف قلمداد می‌شود؟ و اگر این معیارها سنجیده نباشند چه اتفاقی رخ می‌دهد. اما نیچه خود را فیلسوفی می‌داند که هم از عشق می‌نویسد هم از حکمت. در عین حال، چنین می‌نماید که اغلب آثارش نه در خدمت عشق، بلکه در خدمت نفرتند.

نویسنده این کتاب «الن وایت» نوشته‌های نیچه را نوعی هزارتو می‌داند که هیچ راه یگانه‌ای در آن وجود ندارد و این عنوان را از آن جهت بر می‌گزیند که بتواند خوانندگان و مخاطبان را در این مسیر تو در تو به دنبال خود بکشاند.
کتاب در هزارتوی نیچه در سه بخش و نه فصل به یکی از مضامین عمده فلسفه نیچه می‌پردازد: بازگشت جاودان. نویسنده در اثر فوق پیوندی هم با ادبیات برقرار کرده و از میلان کوندرا و ایتالیوکالوینو نقل قول‌هایی آموزنده آورده است.
«مسعود حسینی» مترجم این کتاب در کارنامه خود ترجمه کتاب‌های «هگل» نوشته فردریک بیزر، «لایب نیتس» نوشته نیکولاس جالی و «نظریه سوبژکتیویته در فلسفه فیخته» نوشته فردریک نویهاوزر را دارد.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786002781161 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات
در هزار توی نیچه
نویسنده
الن وایت
مترجم
سید مسعود حسینی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٣٤٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ١٣٩٣
موضوع
 —————
نوع کاغذ بالکی
وزن 335  گرم
شابک
9786002781161
توضیحات تکمیلی
وزن 0.335 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “در هزار توی نیچه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آونگ خاطره‌های ما ودونمایشنامه دیگر

12,000 تومان
کتاب‌ آونگ‌ خاطره‌های‌ ما مجموعه‌ای‌ از ۳ نمایشنامه‌ است‌ که‌ به‌ گفته‌ عباس‌ معروفی‌ قرار بوده‌ در ایران‌ چاپ‌ و منتشر شود. صحنه‌ با برشی‌ طولی‌ از یک‌ مغازه‌ ساعت‌سازی‌ آغاز می‌شود، که‌ به‌ دیوارهای‌ آن‌ تعدادی‌ ساعت‌ جورواجور آویخته‌ شده‌ است‌. زمان‌ اجرای‌ نمایش‌، صدای‌ گنگ‌ تظاهرات‌ خیابانی‌ می‌آید صدای‌ تند جماعتی‌ که‌ شعار می‌دهند و رد می‌شوند. در شروع‌ مردی‌ خوش‌پوش‌ و مرتب‌، به‌ سمت‌ مرد ساعت‌ساز می‌رود و با او شروع‌ به‌ صحبت‌ می‌کند. او از ساعتی‌ حرف‌ می‌زند که‌ مدت‌ها پیش‌ در یک‌ درگیری‌ دوستانه‌ از بین‌ رفته‌ است‌. مرد به‌ ساعتش‌ علاقه‌ عجیبی‌ داشته‌ است‌ ولی‌ مرد ساعت‌ساز نه‌ مرد و نه‌ ساعتش‌ را به‌ خاطر نمی‌آورد. در هنگامه‌ صحبت‌ مرد ساعت‌ساز با مشتری‌، جماعتی‌ از جلو مغازه‌ رد می‌شوند که‌ شعار می‌دهند: «زنده‌ باد، زنده‌ باد» و این‌ کلید ورود به‌ بحثی‌ می‌شود که‌ «مرد» دلایل‌ تنفرش‌ را از سیاست‌ برای‌ ساعت‌ساز بیان‌ می‌کند و...

روح گریان من

180,000 تومان
کیم هیون هی، تمام فراز و نشیب‌های زندگی پرماجرا، دردناک و سرشار از ترس و رنج خود و حکومت کره شمالی را در این کتاب می‌گوید و بعد از ترجمه کتابش به یازده زبان دنیا، افراد بسیاری از زندگی او باخبر شدند. این داستان واقعی، سرگذشت جذاب‌ترین جاسوس کره است، شرح حال یک جاسوس زن. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: انگار مسیرم تا رسیدن به جایگاه متهم قرار بود تا ابد ادامه پیدا کند و وقتی بلاخره توانستم بنشینم، دیگر نتوانستم جلوِ خودم را بگیرم. قلبم تندتند می‌تپید و بدنم بی‌اراده می‌لرزید. گریه‌ام گرفت و فقط یک کلمه را مدام زیر لب زمزمه می‌کردم: مامان. فرایند ملال‌آور محاکمه شروع شد ولی من نمی‌توانستم تمرکز کنم؛ انگار از قبل مشخص شده بود که قرار است به اعدام محکومم کنند. من هواپیمای پرواز ٨٥٨ هواپیمایی کره جنوبی را منفجر کرده بودم. من مسئول مرگ صد و پانزده انسان بودم ...

گیسیا

21,000 تومان
گیسیا زنی است که دل در گرو فرهنگ و ادبیات سرزمین مادری‌اش دارد. بین او و ریشه‌هایش سال‌ها فاصله افتاده است. او درگیرودار زندگی روزمره و در آخرین شب تابستان با تغییری غیرمنتظره در زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود. گیسیا در تکاپوی سروسامان دادن به اوضاع و در تلاش برای برگردان زندگی‌اش به وضعیت قبل، سفری می‌کند به درون خودش و خاطراتش را با سه مرد مهم زندگی‌اش، می‌کاود. سپس... در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: گیسیا موها را خیس کرد. شانه را نوازشگرانه بر رشته‌ای از  موهای ابریشم‌گون ارکیده کشید و با  قیچی آن را برید. تارهای مو بر زمین ریخت.  شانه بار دیگر رشته‌ای مو را نوازش کرد. تارهای مو از شانه گریختند. گیسیا، این موها هوس جدایی از سر ارکیده ندارند. تو داری آن‌ها را به زور می‌بری. دست‌کم  آن‌ها را بنواز گیسیا. تو سلاخی گیسیا! پس به قربانی‌ات آب بده نوازشش کن و آنگاه  سلاخی‌اش کن.  گیسیا رشته‌ای دیگر از موها را نوازش کرد و برید. به نوک موها نگاه کرد و گلوله داغ در سینه‌اش چرخید؛  از نوک موهای ارکیده  خون می‌چکید.

صبحانه قهرمانان

48,000 تومان
صبحانۀ قهرمانان یکی از ساختارشکنانه‌ترین رمان‌های معاصر است. رمانی که در قالب طنز از دغدغه‌های ذهنی نویسنده شکل گرفته و راجع به دو پیرمرد سفیدپوست لاغر اندام است که روی سیاره‌ای در حال مرگ زندگی می‌کنند. داستان به شرح حال رویدادهای زندگی این دو نفر می‌پردازد. این دو شخصیت اصلی قرار است در انتهای کتاب با هم ملاقاتی داشته باشند. "ونه گات" در واقع شخصیت‌هایی خلق کرده که از طریق آن‌ها خود را متحول می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که انسان‌ها دو بعد «ماشینی» و «مقدس» دارند. تا زمانی که یک انسان ماشین‌وار عمل کند، وضعیتش پیچیده، تراژیک و مضحک خواهد بود. اما در درون همه موجودات، به طور یکسان ماهیت مقدسی وجود دارد که نویسنده آن را «نوار لغزش ‌ناپذیری از نور» می‌نامد. این ماهیت در وجود تک‌تک این موجودات شعله می‌کشد. "ونه گات" در این رمان از تکنیک‌های متعددی استفاده کرده تا اصول سنتی داستان نویسی را در هم بریزد. وی از همان شروع داستان درباره چگونگی پایان آن سخن می‌گوید اما اتفاق‌های غیرمنتظره در این میان خود حدیث دیگری است.

گوشه نشین

11,000 تومان

رمانِ گوشه‌نشین چگالیده‌ای عالی از تمام شخصیت‌های برجستۀ یونسکو در نمایشنامه‌هایش است. وی در این رمانِ فلسفی‌ـ‌روانشناختی، به نفوذی عمیق‌تر در روان شخصیت‌های خود و کاوشی دقیق‌تر در حیطه‌های پوچِ زندگی پرداخته است.

ارثیه ناگهانی این امکان را به قهرمان رمان می‌دهد که شغل بی‌اهمیت و کسل‌کننده‌اش در اداره‌ای گمنام را ول کند. او دیگر کاری ندارد جز این‌که سعی کند از زندگی لذت ببرد. این اتفاق برای او تبدیل می‌شود به روند آشنایی با تجربۀ مرگ.

او در جستجوی فراموشی است. اندوهش از دانستن این‌ که قوی‌ترین احساس ما احساس ضعف ماست، و این‌که در هر چیزی قدرت معجزه‌ای نهفته است، وجهه‌ایی صوفیانه به او می‌بخشد.

این اثر هم قصه است، هم رمانی که خوب می‌داند چگونه داستان انسان‌هایی را که اصلاً داستانی ندارند، و وصیتنامۀ روحی نویسندۀ اثرِ قاتلِ بی‌مواجب (یکی از نمایشنامه‌های یونسکو) را نقل کند.

نقدی بر این کتاب

خیالات

1,200 تومان
پژوی مشکی رنگ از مقابلش گذشت وجلوتر توقف کرد ،بعد بلافاصله دنده عقب گرفت وجلو شهلا ایستاد. راننده شیشه را پائین داد. بلند گفت :(( بیایید بالا می رسونمتون.)) شهلا هنوز راننده راندیده بود. بی اعتنا گفت :(( خیلی ممنون منتظرم تاکسی بیاد. شما بفرمایین.)) دور نیست ، اتفاقی غریبب نیست. خیالات درهمین نزدیکی است . روزمره ای است که آرام آرام مسخ می کند. می رود، می آید وعادی جلوه می کند.