دشت سوزان

23,000 تومان

قصه ای است که در آغاز داستان، پایان آن گفته میشود . اما تعلیق و بی تکلیفی نه تنها در نتیجه به کار گرفتن این فن تباه نمی شود، بلکه با پرداخت دراماتیک رولفو فزونی مییابد. همچنین ترتیب و تسلسل رویدادها به گیرایی درهم شکسته میشود، و زمان از حرکت بازمی ایستد. چند داستان کم و بیش حکایت به شمار میآیند، مثل «شبی که تنهایش گذاشتند»، که در آن فلیثیانو در پی چارهجویی است تا مثل دو عموی بختبرگشتهاش به دار آویخته نشود. رولفو این قصه را با تمام توان دراماتیک آن باز میکند، شاخ و برگ اضافی را میزند، اما جزئیات و جمله هایی را که داستان را غنا میبخشند، تکرار می کند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

دشت سوزان

نویسنده
خوان رولفو
مترجم
فرشته مولوی
نوبت چاپ ٥
تعداد صفحات ١٦٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٤
موضوع
داستان مکزیک
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٧٥ گرم
شابک
9789643116231
توضیحات تکمیلی
وزن 0.175 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دشت سوزان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

به من نگاه کن

22,000 تومان
شیوع روزافزون اوتیسم در میان کودکان دغدغه بسیاری از والدین امروزی‌ست. آن هم در جامعه‌ای که امکانات قابل قبولی برای این کودکان در نظر گرفته نشده است. این کتاب تنها به بیان گوشه‌ای از مشکلات اوتیسم و تأثیر آن بر روابط آدم‌ها پرداخته است. نگاه، فرزند ابراهیم و غزاله، مبتلا به اوتیسم است. غزاله که زنی امروزی‌ست حاضر نیست تمام موقعیت‌ها، وقت و انرژی‌اش را صرف کودکی کند که چیزی از جهان او نمی‌داند. از سوی دیگر ابراهیم هم به طور کلی منکر اوتیسم دخترشان می‌شود. رابطه ابراهیم و غزاله در اثر مواجهه با این مشکل فرزندشان از هم می‌پاشد. معضلاتی که هر کدام از آن‌ها در نگهداری از کودکشان دارند، رویکرد جامعه، خانواده‌ها و اطرافیان به معضل اوتیسم دستمایه اصلی رمان به من نگاه کن است. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: مردم کوچه را قرق کرده بودند. از توی هر پنجره هم یک نفر تا سینه آمده بود بیرون و محشر برپا شده را تماشا می‌کرد. ماشین آتش‌نشانی روبه‌روی زمین محل احداث ایستاده بود و چندتایی سرباز سعی در دور کردن مردم داشتند. ...

قلمرو رؤیایی سپید

95,000 تومان

قطار از تونلی طولانی عبور می­‌کند و وارد قلمروی رؤیایی که پوشیده از برف است می­‌شود. و این­‌گونه است که، با حرکت آرام قطار و عبورش از ایستگاه­‌های مختلف، راوی ما نیز وارد داستان می‌شود و زوایایی از قصۀ خود را، همچون تابلوهایی از رؤیا که گاه داستانی عاشقانه گاه داستانی از تنهایی، انزوا، اندوه و ازهم­‌گسیختگی روابط عاطفی، برایمان بازگو می­کند.

یاسوناری کاواباتا با چیره­‌دستیِ بسیار زیادِ خود داستان را به‌آرامی، همچون نوری که لحظه‌ه­ای بر پرده‌ه­ای تیره می­افتد و تماشاگر لمحه­‌ای از آن را می‌­بیند، پیش می‌برد و به­‌تدریج با عمیق‌­ترین زوایای روحی شخصیت‌­ها آشنامان می­‌کند. گویی خواننده، همچون تماشاگری که در سالن تاریک سینما نشسته، هر آن منتظر دیدن لحظه­‌هایی از مرئی شدن این تصاویر دنیای خیالی است

کاواباتا نخستین نویسندۀ ژاپنی است که توانست با ترسیم آداب و رسوم و فرهنگ غنی ژاپنی، با نوشتن آثاری درخشان که از مهم­ترین و برجسته‌­ترینِ آن‌ها می­توان به دو اثر قلمرو رؤیایی سپید و آوای کوهستان اشاره کرد، نظر آکادمی نوبل را به­‌خود جلب کند. کتاب حاضر شاهکار اوست، و آوای کوهستان را نیز به‌­سبب فرم بدیعش در روایت داستان و شخصیت‌پردازی مهم­ترین اثر او دانسته­‌اند.

کاواباتا توانست در سال ١٩٦٨ با پشت سر گذاشتن رقیبان سرشناسش ساموئل بکت، نویسنده و نمایشنامه­‌نویس ایرلندی، آندره مالرو نویسندۀ فرانسوی و همچنین ویستن هیواودن، شاعر انگلیسی، مهم­ترین جایزۀ ادبیات، جایزۀ نوبل، را نصیب خود کند.

مدار رأس السرطان

290,000 تومان
هنری میلر یکی از نویسندگان مطرح قرن بیستم است. این کتاب برای اولین بار در سال ١٩٣٤ در پاریس منتشر می‌شود و نخستین کتابی است که میلر بعد از سفرش به اروپا می‌نویسد. کتابی که در میان نخبگان و نویسندگان بسیاری تحسین شد. هنری میلر در این کتاب زندگی خودش را دستمایه قرار می‌دهد و دربارۀ آن می‌نویسد. «میلر» در آمریکا و در اوج فقر دست به کارهای مختلفی می‌زند. از جمله گورکنی، کارگری و از همه بیشتر و مهم تر خیابانگردی. مدار رأس السرطان ذهنیت نامه خود نوشته هنری میلر است.

یک دسته گل بنفشه

12,000 تومان
کتاب‌ مشتمل‌ بر ٢١ داستان‌ کوتاه‌ است‌. داستان‌ یک‌ دسته‌ گل‌ بنفشه‌ روایت‌ عشقی‌ ناتمام‌ است‌.عشق‌ معلم‌ به‌ شاگرد. دانا معلم‌ پیانو بود. آن‌ روز صبح‌ قبل‌ از آن‌که‌ برای‌ تدریس‌ از خانه‌ خارج‌ شود یادداشت‌ آندرآ را دریافت‌ کرده‌ بود. فقط‌ چند قطره‌ اشک‌ ریخته‌ بود. چون‌ مثل‌ همیشه‌ باید سر وقت‌ سر درس‌ خود حاضر می‌شد ولو می‌بایستی‌ آرام‌ باشد. معلم‌ هرگز حق‌ ندارد عصبی‌ باشد. «یک‌ دسته‌ گل‌ بنفشه‌» در ٢٠٨ صفحه‌ با ترجمه‌ بهمن‌ فرزانه‌ توسط‌ انتشارات‌ ققنوس‌ راهی‌ بازار نشر شد.

پانوراما ۷… سرزمین غریب

7,000 تومان
به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه‌ی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به  دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازمانده‌ایم. در این مواقع دسترسی به گزیده‌ای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده می‌تواند جرئت و شوق مطالعه‌ی نوشته‌ای را که خواندنش کاری شاق به نظر می‌رسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال می‌کند: جهان‌نمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار می‌گیرد.
سفارش:0
باقی مانده:1

نام کوچک من بلقیس

25,000 تومان
نام کوچک من بلقیس، مجموعه خاطرات و یادداشت‌های بلقیس سلیمانی است که خود در این کتاب روایتگر کودکی، نوجوانی و جوانی‌اش شده است. نویسنده در این کتاب ابایی ندارد دست خواننده را بگیرد و او را به زوایای پنهان زندگی شخصی خود ببرد. سلیمانی از رهگذر این یادداشت‌های پراکنده به بیان آرا و اندیشه‌های خود درباره موضوعات مختلف می‌پردازد. با این همه بهره خواننده تنها آشنایی با زندگی خصوصی نویسنده نیست، او از رهگذر آشنایی با زندگی نویسنده با یک برهه از تاریخ اجتماعی و سیاسی مردم ایران، به‌خصوص نسل آرمان‌خواه و انقلابی معاصر نیز آشنا می‌شود. از بلقیس سلیمانی پیش از این چهار اثر موفق دیگر به نام‌های شب طاهره، خاله‌بازی، بازی آخر بانو، و آن مادران این دختران در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است. در ابتدای کتاب می‌خوانیم: نامم را در سال ١٣٤٦ گذاشتند بلقیس. چهار سال بعد از تولدم صاحب شناسنامه شدم. آن‌طور که بزرگ‌ترها گفته‌اند و می‌گویند، آن چهار سال بدون سجل و هویت مرا «بلقیسو» صدا می‌کردند و، تا همین حالا هم که در سراشیب عمر قرار دارم، هنوز هم برخی اهالی روستا و قوم و خویش‌هایم همان «بلقیسو» صدایم می‌کنند. حکایت آن چهار سال بی‌هویتی‌ام را در داستانکی در مجموعه پسری که مرا دوست داشت آورده‌ام... .