دنیای عجیب 3 سالگی ما پسرها، (بازی می کنم،راه می روم،نقاشی می کشم و یاد می گیرم)

180,000 تومان

کودکان در یک سالگی توانایی های حرکتی و شناختی مخصوص به خود را دارند و با شناخت این توانایی ها تربیت و پرورش آنها آسان تر می شود. در این کتاب داستان و شعری برای کودکان این رده ی سنی در نظر گرفته شده است. همچنین در بخشی از کتاب احساس ها و حالت های یک کودک یک ساله و کارهایی که قادر به انجام آنهاست، با شکل های رنگی توضیح داده شده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
دنیای عجیب 3 سالگی ما پسرها
نویسنده
کارین، ماری آمیو
مترجم
هدی معصومی مقدم – مریم اسلامی (شاعر)
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 24
نوع جلد سخت
قطع
سال انتشار 1394
سال چاپ اول 1394
موضوع
علمی اموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002516862

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 26 × 22 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دنیای عجیب 3 سالگی ما پسرها، (بازی می کنم،راه می روم،نقاشی می کشم و یاد می گیرم)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قصه های تصویری از هزار و یک شب جلد 10، قاضی پنج ساله

25,000 تومان
اين مجموعه شامل 1 كتاب است. در هر كتاب يكي از قصه‌هاي شيرين هزار و يك شب آمده است. قصه‌ها همراه با تصاوير رنگي و زيبا است. هزار و يك‌شب يكي از آثار معروف و بسيار زيباي جهان است.

خانه‌ي كاغذي

35,000 تومان
در کتاب رمان «خانه کاغذی»: حجم زیادی ندارد، ولی به نظرم برای علاقه مندان به ادبیات و افرادی که کتابخوانی به بخشی از زندگی شان تبدیل شده بسیار جذاب و تکان دهنده است و چالش فکری ایجاد می کند. رمان «خانه کاغذی» در نگاه اول با داستان زندگی زنی به نام بلوما لنون آغاز می شود که استاد رشته ادبیات انگلیسی است و روزی هنگام عبور از عرض خیابان، در حالی که مشغول خواندن شعری از امیلی دیکنسون است با ماشینی تصادف می کند، اما در واقع داستان از این جا به تدریج وارد زندگی افراد دیگری می شود. در ادامه این رمان با داستان زندگی مردی به اسم کارلوس بروئر آشنا می شویم که به طور جنون آمیزی عاشق کتاب است و با ولع بی پایان کتاب می خواند اما همین عشق بی حد و حصر به مطالعه، زندگی او را دگرگون می کند. شاید روزی که «کارلوس بورئر» اولین کتابش را خرید و آن را با خود به خانه برد، هرگز تصور نمی کرد زندگی اش از این رو به آن رو می شود. او با چنان اشتیاق و شور و ولعی کتاب می خرید، کتاب می خواند، آن ها را رده بندی و فهرست نویسی می کرد که انگار همه زندگی اش همین کتاب ها هستند؛ و به جز آن ها هیچ و هیچ کس دیگری در زندگی اش جایی ندارد... رمان خانه کاغذی تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است و با استقبال بسیار خوبی هم روبه رو شده است. نویسنده کتاب «کارلوس ماریا دومینگوئز» در سال 2002 برای خلق این داستان، جایزه ادبی لولیتا روبیال را به خود اختصاص داده است

ماشین بازی جلد 11، تاکسی می رانم

15,000 تومان
رمی راننده تاکسی است. رنگ ماشین او زرد است. رم روزها با تاکسی اش، در خیابان ها گشت می زند تا مسافرها را به مقصد برساند. هر شب بعد از اینکه کارش را تمام می کند، ماشین را به گاراژ دوستش، رومن می برد. در آنجا ماشین را خوب می شوید و تمیز می کند و باک آن را پر از بنزین می کند.

30قصه 30شب جلد 11، جشن تولد قطار

40,000 تومان
در مجموعه ی متنوع 30قصه 30شب، افسانه های کهن، قصه های معاصر، قصه های ایرانی و غیرایرانی، قصه ی ضرب المثل ها و شعرها و... با روایت و زبانی نو گرد آمده است. اژدهاکوچولوی خال خالی، قوقول خان، حسنی و لاک پشت، هفت جوجه اردک و گربه ی اشرافی عنوان بعضی از این قصه ها هستند.

کتابهای نارنجی جلد 51، بچه گرگ نازنین و 7قصه ی دیگر

18,000 تومان
اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم