

دوقلوهای دندانخرگوشی 3/ سمانی و سمیلی و دردسرهای تازه
43,000 تومان
در این کتاب داستانهای بامزه و خندهداری میخوانید:
مامانگلی و بابایی به مسافرت رفتهاند، عموسی برای مراقبت از سمیلی و سمانی به خانهی آنها آمده و قرار است سهتایی حسابی آتش بسوزانند.
در ماجرای بعدی، سمانی و سمیلی برای خارخارو یک نقشهی راه میکشند تا به سفر برود و او را حسابی توی دردسر میاندازند.
در یک ماجرای دیگر، این دو تا خرگوشک بازیگوش هر کاری که از دستشان برمیآید میکنند تا مامانگلی خیال بچهدار شدن را از سرش بیرون کند.
و در داستان بعدی، سمیلی و سمانی و دوستانشان شروع میکنند به مسخرهکردن همدیگر. اما اینکه از این کار خوششان میآید یا نه، چیزی است که باید خودت داستانش را بخوانی.
در انبار موجود نمی باشد
دوقلوهای دندانخرگوشی 3/ سمانی و سمیلی و دردسرهای تازه
نویسنده |
سمانه قاسمی
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 152 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786222042561
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
در انتظار گودو
معرفی کتاب در انتظار گودو
کتاب در انتظار گودو حاوی یکی از نمایشنامههای مهم قرن بیستم است که خود ساموئل بکت آن را اثری تراژیکمدی میدانست. در این اثر نوعی پوچی مسخره در میان تراژدی زندگی به چشم میخورد. ولادیمیر و استراگون، دو شخصیت اصلی نمایشنامه، چشمبهراه شخصی به نام گودو هستند و برای گذران زمان، با یکدیگر سخن میگویند.دربارهی کتاب در انتظار گودو
در انتظار گودو (Waiting for Godot) یکی از مهمترین نمایشنامههای قرن بیستم است که تأثیری شگرف بر تئاتر و ادبیات نمایشی گذاشت. جالب است که انگیزههای مالی ساموئل بکت (Samuel Beckett) را به نوشتن این نمایشنامه سوق دادند. او تصمیم گرفت برای به دست آوردن کمی پول بیشتر، از رماننویسی به نمایشنامهنویسی روی آورد. خود بکت در آنزمان فکر نمیکرد در حال خلق یک اثر ماندگار باشد؛ اما بعدها این نمایشنامه در زمرهی شاهکارهای ادبیات جهان قرار گرفت. اثری که بسیاری آن را یکی از نخستینها در ژانر ابزوردیسم میدانند. خلاصه کردن کتاب در انتظار گودو در یک خط بسیار ساده است؛ اما تحلیل آن به ساعتها مطالعه نیاز دارد. دو مرد با نامهای ولادیمیر و استراگون در یک جادهی روستایی نزدیک درختی بیبرگ با یکدیگر صحبت میکنند. خوانندگان در خلال گفتوگوها پی میبرند که این دو در انتظار فردی به نام گودو هستند. پس از مدتی انتظار، مردی به نام پوتزو همراه با خدمتکارش، لاکی، به صحنه میآید. پوتزو لاکی را مانند حیوانی بارکش با طنابی به اینسو و آنسو میبرد. ولادیمیر و استراگون که از دیدن این دو نفر شگفتزده شدهاند، با آنها وارد صحبت میشوند و نمایش جانی تازه میگیرد. اما مخاطب هر لحظه با خود فکر میکند که گودو کیست؟ چه زمانی خواهد آمد؟ چرا ولادیمیر و استراگون اینچنین منتظر او هستند؟ چرا پوتزو با لاکی چنین رفتاری دارد؟ معنای این نمایشنامهی ساموئل بکت چیست؟ مترجم کتاب، مهدی نوید، در بخش حواشی و تعلیقات میکوشد به این سؤالات پاسخی درخور دهد. کتاب در انتظار گودو را نشر چشمه روانهی بازار کرده است.تاول
معرفی کتاب تاول
کتاب تاول اولین اثر مهدی افروزمنش که با بیانی ساده و داستانی قوی، جایزهی رمان اول هفت اقلیم را از آن خود کرده، روایتی از محلهای نزدیک میدان راه آهن به نام «فلاح» در دههی 70 است که در آن روز شب نمیشود مگر اینکه دعوا و درگیری اتفاق بیفتد. این رمان داستان یکی از بچههای همین محل به نام «جعفر» است که روزی قهرمان کشتی و مورد احترام ساکنین محل بوده، تا هنگامی که تعادل روانیاش را از دست میدهد و معتاد و لات میشود و سرانجام در گیر و دار یک خصومت، سرهنگ سرشناسی را به قتل میرساند. افروزمنش در کنار داستان جعفر، قصهی آدمهای دیگری را هم روایت میکند؛ خانم ژاپنی که زن برادر جعفر است، اشرف شلغم، سرهنگ آرنولد، مجید سریش، یوسف آتاری، قاسم سلمونی، حسن جگرکی و خود راوی. در حقیقت، تاول داستان محلهی فلاح را روایت میکند. آدمهای داستان یک ویژگی مشترک دارند و آن فقر و سرنوشت نه چندان درخشان است. گویی آنها شخصیتی مستقل ندارند و تنها در محلهشان معنا مییابند. آنها در ایستادن در برابر نظم و قانون متفاهم و سرسخت هستند و دنیایی جدا از تمامیت شهر را شکل میدهند. راوی داستان نوجوانی است که با هیجان و کنجکاوی خاصی ماجراها را تعریف میکند و هر از گاهی که از چیزی باخبر نیست، به نقل قول از زبان زنان همسایه و خاله زنکهای قدیمی محل متوسل میگردد. تاول روایت آدمهایی است که هر روز در اطراف خود میبینید؛ همان قدر لمس کردنی و باور کردنی. روایتی واقعگرایانه که افروزمنش میکوشد وقایع را همان گونه که هست، بازسازی کند. او در این اثر از اجتماعی آشنا حرف زده و کوشیده است بخشی از ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعهی شهری را نشان دهد، با شخصیتهایی ملموس که شما را درگیر خود میکنند و به فضای داستان میبرند. انگار در آن محله سالها با جعفر، قاسم سلمونی، اشرف شلغم و بقیهی آدمهای آن زندگی کردهاید و هر روز شاهد ماجراهای محله بودهاید. از مهمترین نقاط ضعف این رمان میتوان به عدم تسلط نویسنده به راوی و هرج و مرجی اشاره کرد که به دلیل همین عدم شناخت بر قصه غالب شده است. در نیمهی اول داستان، شما با یک راوی خردسال و نونهال روبرو میشوید که لابلای آدمها میچرخد و روایت میکند اما در نیمهی دوم آن، بدون هیچ رویداد و پرش زمانی خاصی، راوی کودک به یک جوان تبدیل میگردد و در بعضی جاها هم حضورش فعل میشود! این نابسامانی روایت تا پایان داستان ادامه مییابد. در بخشی از کتاب تاول میخوانیم: جعفر هر جا مینشست دم از انتقام میزد. شب که شد، پنجشنبه، همه توی فوتبال دستی میدانستند جعفر آزاد شده و میخواهد انتقام بگیرد، اما کسی باور نکرده بود. تا قبل از اینکه آقاحیدر بیاید داخل و بعدش خود جعفر، تعریف میکردند جعفر چی گفته و میخندیدند. یکی گفت جعفر گفته «به روح ننهم دهنش رو صاف میکنم.» بعدش هم اضافه کرد «زرشک.» آن یکی تعریف کرد جعفر در حالی که با تیزی دسته چوبیاش به نیمکت توی دخمه میزده، گفته «کاری میکنم بدونه جعفر کیه.» نادر بود که از آنطرف شیشکی کشید تا همه بترکند از خنده. عباس دختر هم خلاص شده بود. خندید که به من گفته «کاری میکنم تا قیوم قیومت اسم جعفر از این محله پاک نشه. فکر نکنی چون سرهنگه بیخیالش میشم! زده باید تاوون بده.» بعد هم صداش را جور خاصی کلفت کرد، گفت «من که گرخیدم، وای به حال سرهنگ.» همه خندیدند. گفتم، پنجشنبه بود و یک کلاغ چهل کلاغهای کار جعفر هنوز توی محل جمع نشده بود که خودش آفتابی شد. موضوع انتقام را هم از صبح به کس و ناکس گفته بود. سرهنگ، همانطور که توی فوتبال دستی به آق حیدر قول داده بود، جعفر را به دادسرا نفرستاده بود و با استفاده ا اختیاراتش او را آزاد کرده بود. این طور میگفتند. نمیدانستیم دقیقاً کی آزاد شده و اصلاً آیا این دو روز توی کلانتری بوده یا سرهنگ همان دیشب آزادش کرده بود. اولین ساعتی که یکی گفته بود او را دیده نزدیکهای ظهر بودهسفر شگفت انگيز آليسا
معرفی کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا
تصور کنید در حال سفر به یکی از سیارات کهشکان راه شیری هستید و قرار است دهها اتفاق هیجانانگیز و تکرارنشدنی را تجربه کنید! کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا به قلم ک. بولیچف شما را در یک سفر ماجراجویانه با آلیسا و پدرش همراه میکند. سفری که نه روی زمین، بلکه در میان سیارات دیگر صورت میگیرد و اتفاقات غیرمنتظرهی زیادی در آن رخ خواهد داد.دربارهی کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا
آلیسا دختر کوچولویی است که همراه با پدرش به سفرهای زیادی رفته و ماجراهای عجیبی را پشتِسر گذاشته است. حالا که قرن بیستویک به انتهای خودش رسیده و سایر سیارههای کهکشان راه شیری برای آدمها قابل سکونت شدهاند، آلیسا قرار است با پدرش و یک گروه تحقیقاتی به فضا بروند. آنها قصد دارند مطالعه و تحقیق جدیدی را انجام دهند و هدفشان از این سفر علمی و جذاب، پیدا کردن حیوانات فضایی برای انتقال آنها به باغِوحش مسکو است. اما این سفر آنطور که آلیسا و بقیهی مسافران فکر میکنند، ساده نیست. آنها در مسیر خود با اتفاقات فراوان و عجیبوغریبی روبهرو میشوند که هرگز فکرش را هم نمیکردند! البته باید بدانید آلیسا بسیار باهوش است و میداند باید چه کاری انجام دهد تا از پس موانع بربیاید. کیریل بولیچف (Kirill bulychev) در کتاب سفر شگفتانگیز آلیسا (Alisa's Voyage) خالق داستانی هیجانانگیز، ماجراجویانه و گاهی دلهرهآور است و آن را با تخیل پیوند داده. همهی کودکان و نوجوانان علاقهمند به کتاب، با خواندن این داستان خیالانگیز میتوانند افسار تخیلشان را به دست بگیرند و به سرزمینهای دیگر سفر کنند. چراکه در کتاب سفر شگفتانگیز آلیسا هیجان، موقعیتهای خطرناک و جدید و جذابیت و ماجراجویی به یکدیگر پیوند خوردهاند. کتاب سفر شگفتانگیز آلیسا به همت نشر چشمه و ترجمهی روان الهام کامرانی روانهی بازار کتاب شده است.دربارهی مجموعهکتابهای آلیسا سلزنیوا؛ دختری از آینده
مجموعه داستان سلزنیوا؛ دختری از آینده اثر کیریل بولیچف از جمله مجموعههای داستانی محبوب در دنیاست که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. در این مجموعه بیش از پنجاه رمان و داستان کوتاه به رشتهی تحریر درآمده و با تصویرسازیهای جذاب و تماشایی، موردِتوجه کودکان و نوجوانان سراسر دنیا قرار گرفته است.در بخشی از کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا میخوانیم
کاوشگرانِ ستارهی ژوبیندار کوچک، با شکوه تمام به استقبال سفینهی پگاس آمدند. همین که روی سطح فلزی محوطه فرود آمدیم، آنها بهسرعت با خودروِ صحرایی به سمت ما آمدند. سطح فلزیْ زیرِ سنگینیِ سفینه تکانتکان میخورد و آبیِ نارنجیرنگ، مثل رنگ آهنِ زنگزده، شلپشلپ از میان راهباریکههای سطوح فلزی بیرون میریخت. سه جوانِ بامحبت، با لباس رسمیِ جنگیِ قرمزرنگ، که روی آن لباس فضایی پوشیده بودند، از خودرو بیرون آمدند. پشتسرشان سه فضانورد با سارافونهای مجلل که روی آن لباس فضایی پوشیده بودند همراهیشان میکردند. زنان و مردان جوانی که با نانونمکِ توی سینی از ما استقبال کردند. وقتی از روی راهباریکههای فلزی خیسِ پایگاهِ فضایی عبور کردیم، روی کلاهخودهای فضاییمان تاج گلی از گلهای کُرکی محلی گذاشتند. در تالارِ کوچکِ غذاخوریِ کاوشگران، به افتخار ما، مراسم شام باشکوهی ترتیب داده شده بود. از ما با کمپوت کنسروی، اُردک کنسروی و ساندویچ کنسروی پذیرایی کردند. مکانیک زِلِنی، که در پگاس سرآشپز بود، روی خوشش را نشان داد: سیب واقعی، خامهی زدهشدهیِ واقعی با انگورفرنگیِ واقعی و از همه مهمتر واقعیترین نان چاودار را روی میز جشن گذاشت! آلیسا مهمان اصلی بود. همهی کاوشگران بزرگسال بودند، بچههایشان توی خانههایشان در مریخ، در زمین یا در گانیمد مانده بودند و بسیار دلتنگ بچههایشان بودند. آلیسا به همهی سؤالهایشان پاسخ داد. صادقانه تلاش کرد از آنچه واقعاً هست، احمقتر به نظر برسد. وقتی به سفینه برگشت، گلایهکنان گفت: «خیلی دلشون میخواست من بچهی خنگ و کوچولو باشم. من هم مأیوسشون نکردم.»بازتاب نفس صبحدمان: کلیات اشعار
معرفی کتاب بازتاب نفس صبحدمان اثر فریدون مشیری
کلیات فلسفه
فهرست:
پیشگفتار مقدمه: فلسفه چیست؟ فصل اول: رابطه فلسفه با «علم» و «دین» فصل دوم: فلسفه در یونان فصل سوم: نهضت ترجمه و آشنایی مسلمانان با فلسفه یونان فصل چهارم: در برابر فلسفه مشّاء فصل پنجم: حکمت متعالیه فصل ششم: سیر فلسفه پس از ملاصدرا فصل فصل هفتم: یک اصل مهم فلسفی: علت و معلول فصل هشتم: فلسفه در قرون وسطی فصل نهم: فلسفه جدید فصل دهم: کانت و هگل فصل یازدهم: نگاهی بسیار مختصر به فلسفههای معاصر منابعجنگولکبازیهای جناب تام 2/ جناب تام به ساحل میرود
برشی از متن کتاب
یک روز صبح زود آنجلا ثراگمورتون و جناب تام از خانه بیرون رفتند. راه افتادند سمت ساحل. یک عالمه طول کشیده بود تا وسایل سفرشان را ببندند. جناب تام تا آن روز هیچ وقت به ساحل نرفته بود و خیلی دلش میخواست توی ساحل گردش کند. آنجلا تندی زیراندازها را انداخت و بساطشان را پهن کرد. به جناب تام گفت: "برو بازی کن! جای دوری نرو. یک جایی باش که بتوانم ببینمت. مهمتر از همه..." "...پسر خوبی باش!" کمی بعد آنجلا خوابش برد و جناب تام هم شروع کرد به گشت و گذار روی شن های ساحل. یک قلعه آن نزدیکی ها بود. از بالای آن میشد منظرهی زیبای ساحل را تماشا کرد. جناب تام تصمیم گرفت زمین را بکند و گنج پیدا کند. و پیدا هم کرد، آن هم یک عالمه! آن قدر ورجه وورجه کرد که حسابی گرم شد. دوید طرف دکهی بستنی فروشی. مرد بستنی فروش با بد اخلاقی پرسید: "چه مزه ای می خواهی؟" جناب تام همه مزهها را چشید. بستنی خوردن خوب است، اما بازی کردن بهتر است... جناب تام هم قاطی بازی شد. بازی های هوایی بازی های زمینی بعدش دوباره بازی های هوایی همه از پر زوری جناب تام تعجب میکردند. شن های ساحل داشت داغ میشد و کلهی جناب تام از گرمای آفتاب گیج و منگ شده بود. حالا وقتش بود تنی به آب بزند اول که وارد آب شد، حس عجیبی داشت. ولی چیزی نگذشت که مثل برگ روی آب سُر خورد و جلو رفت. از جلوی یک پری دریایی مهربان گذشت و از بالای سر یک نهنگ بزرگ پرید همان طور که آنجلا توی آفتاب دراز کشیده بود و خستگی در میکرد، ناگهان... جناب تام حس کرد چیزی از زیر آب، پایش را گاز میگیرد. شلوار جناب تام غیبش زده بود . جناب تام که توی دریای طوفانی سرگردان بود...محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.