استنباط آماری در پژوهش رفتاری

29,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000200077 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات
نویسنده دکتر حیدرعلی هومن
مترجم ————-
نوبت چاپ 13
تعداد صفحات 638
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1401
سال چاپ اول 1401
موضوع علوم رفتاری
نوع کاغذ ————–
وزن 850 گرم
شابک
9786000200077
توضیحات تکمیلی
وزن 0.850 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “استنباط آماری در پژوهش رفتاری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پدران و پسران

265,000 تومان
پدران و پسران مشهور‌ترين و محبوب‌ترين و به اعتقاد بسياري بهترين رمان ايوان تور گنيف است. نخستين رمان بزرگ روسي كه شهرت جهاني يافت.

کلکسیون کلاسیک : سفر به مرکز زمین

23,000 تومان
توضیح کتاب : رمان سفر به مرکز زمین، اثر ژول ورن بوده و ماجرای سفر یک پرفسور آلمانی به نام اوتو لیدن‌براک به همراه برادرزاده‌اش را نقل می‌کند. آن دو بعد از رمزگشایی کتابی 700 ساله به زبان رومی در می‌یابند که می‌شود از دهانه آتشفشان به مرکز زمین رسید. آن‌ها با کمک یک راهنما به نام هانس این سفر را آغاز می‌کنند. از دهانه آتشفشان در روز و ساعتی معین پایین می‌روند، دایناسورها و حیوانات ماقبل تاریخ را میبینند و با خطراتی مواجه می‌شود و سرانجام هنگام بیرون آمدن ... اکنون که به رخدادهای آن روز پرحادثه فکر می‌کنم، سخت می‌توانم واقعیت ماجراجویی‌هایم را باور کنم، ماجراجویی‌هایی شگفت‌انگیز که وقتی یادشان می‌افتم، بهت زده می‌مانم. عمویم مردی آلمانی بود که با خاله‌ام، زنی انگلیسی، ازدواج کرد. عمو که به خواهرزاده‌ی یتیم و بی‌پدرش بسیار وابسته بود، من را دعوت کرد تا در خانه‌اش در سرزمین پدری، زیرنظر خودش مطالعه و تحقیق کنم. خانه در شهری بزرگ بنا شده بود و عمویم، استاد فلسفه، شیمی، زمین‌شناسی، کانی‌شناسی و علوم دیگر بود. یک روز که در آزمایشگاه وقت می‌گذراندم و عمویم خانه نبود، ناگهان احساس کردم باید بافت‌های بدنم را بازسازی کنم، یعنی گرسنه‌ام شد. می‌خواستم بروم سراغ آشپز فرانسوی‌مان که عمویم، پروفسور لیدنبروک، ناگهان در خانه را باز کرد و با عجله از پله‌ها آمد بالا. - اَکسِل ... اکسل ... اکسل... - با عجله راه افتادم، اما پیش از آنکه به اتاقش برسم، در حالی که پله‌ها را سه‌تا‌یکی می‌پریدم، پای راستش را محکم روی زمین کوبید: «اکسل ...» و با لحنی سراسیمه گفت: «داری می‌آیی بالا؟»

کمدی تراژدی و دین (درآمدی بر خرد شاد در برابر روان تراژیک)

290,000 تومان
درون‌مايه اثر پيش‌ رو بررسي شيوه‌ي رويارويي انسان‌ها با يك شكاف است: شكاف ميان چيزها آن‌گونه كه هستند و آن‌گونه كه بايد باشند. نويسند بر آن است تا روشن كند كه انسان‌ها چگونه مي‌توانند با اتخاذ چشم‌اندازي درست، به‌ جاي فرو غلتيدن و نابود شدن در اين شكاف، از كنار آن بگذرند يا دست‌ كم در حوالي آن سكنا گزينند.جان مورل شيوه‌ي واكنش انسان‌ها را به اين‌گونه ناهمخواني‌ها بسته به نوع نگرش آن‌ها مي‌دانند، به اينكه جهان و زندگي‌ خود را تراژيك مي‌بينند يا كميك. بنابراين، در اين‌جا تراژدي و كمدي نه به عنوان دوگونه ادبي‌، بلكه به عنوان دو شيوه‌ي نگرش به چيزها يا دو نوع جهان‌بيني بررسي‌ مي‌شوند. از اين رو شواهد كتاب بيش از آن‌كه ادبيات باشد از زندگي‌نامه‌ها، رويدادهاي تاريخي‌، و رفتارهاي روزمره گرفته شده است. اين كتاب ميتواند به ويژه براي پژوهشگران روا‌ن‌شناسي‌، جامعه‌شناسي، ادبيات و فلسفه سودمند باشد.

کتاب دیوان صائب تبریزی 2 جلدی

875,000 تومان
معرفی کتاب دیوان صائب تبریزی 2 جلدی میرزا محمّدعلی صائب تبریزی حدود سال ۱۰۰۰ هجری یا یکی دو سال بعد از آن در تبریز زاده شد. پدر او تاجری معتبر بود و خانوادهٔ صائب جزو هزار خانواری بودند که به دستور شاه عباس اول صفوی از تبریز کوچ کرده و در محله عباس آباد اصفهان ساکن شدند؛ این مردم را تبارزه ( تبریزی های ) اصفهان می نامیدند. صائب در اصفهان به آموختن علوم عصر پرداخت. در جوانی به حج رفت و در بازگشت به مشهد سفر کرد. صائب در سال ۱۰۳۴ هـ. ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسن الله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دکن شد و صائب را نیز با خود همراه برد. در سال ۱۰۴۲ ه‍. ق صائب به ایران بازگشت و در اصفهان اقامت گزید. شاه عباس دوم صفوی به او مقام ملک الشعرایی داد. صائب هشتاد سال زندگی کرد و هم در اصفهان دیده از جهان فروبست. درگذشت او در سال ۱۰۸۶ یا ۱۰۸۷ ه. ق بوده است. آرامگاه او در اصفهان، در محلهٔ لنبان، در محلی است که در زمان حیات او معروف به تکیه میرزا صائب بود. مقبرهٔ صائب در باغچه ای در اصفهان در خیابانی که به نام او نامگذاری شده است قرار دارد. صائب تبریزی شاعری کثیرالشعر بود، تعداد اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار بیت گفته اند. آثار صائب جز سه چهار هزار بیت قصیده و یک مثنوی کوتاه و ناقص به نام قندهارنامه و دو سه قطعه، همگی غزل است. دیوان حاضر شامل کلیات غزل های صائب تبریزی است.

اسطوره های بین النهرینی

65,000 تومان
کتاب اسطوره های بین النهرینی نوشته هنریتا مک کال ترجمه عباس مخبر توسط انتشارات مرکز با موضوع تاریخ, اسطوره شناسی، تاریخ، اساطیر بین النهرینی به چاپ رسیده است. بین‌النهرین،‌ همچنان كه مهد یكی از كهن‌ترین تمدن‌های جهان است، مهد كهـن‌ترین قصه‌های اساطیـری نیز هسـت كه سـرچشمه‌ی بسیاری از اسطوره‌های بعدی ملل سامی و یونانیان بوده‌اند و برخی از آن‌ها چون حماسه‌ی گیل‌گمش ــ پادشاهی نیمه‌آسمانی كه به جستجوی زندگانی جاوید برآمد ــ امروزه از آوازه‌ای جهانی برخوردارند. در این كتاب، پس از فصلی درباره‌ی ماجرای كشف و رمزیابی لوحه‌های گلی خط میخی در قرن نوزدهم، با زیباترین و جذاب‌ترین افسانه‌های این سرزمین كهنسال آشنا می‌شویم. مجموعه‌ی «اسطوره‌های ملل» كه این كتاب جزو آن است ترجمه‌ی كتاب‌های مجموعه‌ی «گذشته‌ی افسانه‌ای» است كه موزه‌ی بریتانیا و دانشگاه تگزاس آن را مشتركاً منتشر كرده‌اند و شامل كتاب‌هایی كم حجم و پر مطلب است كه مهم‌ترین داستان‌های اساطیری اقوام و ملل مختلف جهان را بازگو می‌كنند معرفی مباحث کتاب اسطوره های بین النهرینی مقدمه کشف و رمزگشایی تعاریف و سنت ادبی خدایان و میرندگان، مولفان و مخاطبان خدایان میرندگان مولفان مخاطبان گیلگمش و وفان اسطوره اتره خسیس حماسه آفرینش اسطوره های کوچکتر حماسه اررا اتنه ادپه حماسه انزو

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.