

راهنمای متون روان شناسی به زبان عمومی (روان شناسی عمومی)
130,000 تومان
هدف از این كتاب كمک به دانشجویان است تا بتوانند به طور مستقل بدون نیاز به كلاس های متون تخصصی، تا اندازه ای بر ترجمه متون تخصصی روانشناسی به زبان انگلیسی تسلط یابند. برای كار در این زمینه به دو ابزار نیاز هست :
واژه نامه تخصصی روانشناسی و واژه نامه انگلیسی به فارسی. مؤلف در مورد اولی واژه نامه آرتور رِبِر و در مورد دومی فرهنگ هزاره را توصیه می كند. بدیهی است كه تسلط یافتن بر متون روان شناسی به زبان انگلیسی به انگیزش و تلاش مستمر نیاز دارد.
دانشجویان باید هر جمله متون روان شناسی به زبان انگلیسی را به كمك ابزارهای فوق ترجمه كنند و برای دریافت بازخورد به این كتاب مراجعه نمایند. بهتر است آنها ترجمه های خود را نگه دارند تا پس از چند ماه پیشرفت خود را زیر نظر بگیرند. این یك فرایند است، پس پشتكار و شكیبایی حتماً نتیجه خواهد داد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
راهنمای متون روان شناسی به زبان عمومی (روان شناسی عمومی)
نویسنده |
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | 16 |
تعداد صفحات | 256 |
نوع جلد |
شوميز
|
قطع |
وزیری
|
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | 1402 |
موضوع |
روانشناسی
|
نوع کاغذ | ——- |
وزن | 500 گرم |
شابک |
9789646389434
|
وزن | 0.500 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
اقتصاد مالي(جلد دوم)
بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایشنامه)
معرفی کتاب بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایشنامه)
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.○ پزشک پنجاه آپاندیس را درمیآورد، دویست لوزه را جراحی میکند، هزار جمجمه را میشکافد، و بعد از مدتی دیگر چشمبسته هم میتواند همهی این کارها را بکند، اینطور نیست؟ پس چرا بعد از نوشتن پنجاه یا حتی صد داستان، نوشتن باز هم مثل روز اول سخت و ناممکن است؟ حتی بدتر از روز اول! هزار مرتبه بدتر از روز اول! ص ۴۰
از نشانه های تصویری تا متن
راهنمای زبانهای ایرانی(جلد دوم)
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.کتاب ارواح پرستار (آرمنته ی جن زده 5)
معرفی کتاب ارواح پرستار اثر انجی سیج
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.