راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها

150,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:3

معرفی کتاب راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها اثر داگلاس آدامز

کتاب راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها، رمانی علمی تخیلی نوشته ی داگلاس آدامز است که برای نخستین بار در سال 1979 منتشر شد.
چند ثانیه قبل از نابودی زمین، آرتور دنت به کمک دوستش، فورد پریفکت، این سیاره را ترک می کند.
این دو شخصیت در کنار یکدیگر، سفری فضایی را به همراه همسفران مختلف و متعددی آغاز می کنند؛ همسفرانی چون رئیس کهکشان و نامزدش، رباتی نابغه اما افسرده به نام ماروین، و شخصیتی که ذهنش سخت درگیر چگونگی ناپدید شدن خودکارهایی است که در طول سال ها خریده است.
این خودکارها کجا رفته اند؟ ما چرا به دنیا می آییم و چرا می میریم؟ پسخ همه ی این سؤالات، در ستارگان است.

موجود در انبار

توضیحات

راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها

نویسنده
داگلاس آدامز
مترجم
 آرش سرکوهی
نوبت چاپ 15
تعداد صفحات 213
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002292902
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ماجراهای هاپو 6

1,500 تومان
در این شماره از مجموعه "ماجراهای هاپو "سه داستان مصور و رنگی برای گروه سنی "الف "و "ب "به طبع رسیده است . داستان‌ها عبارت‌اند از" :گرفتن رد پا"، "غذای اسب "و "سیاره‌مان را نجات بدهیم ." در نخستین داستان، هاپو برای "دودو "(پسربچه صاحبش) نقش اسب را بازی می‌کند و با بستن یک گاری کوچک به خودش، "دودو "را سواری می‌دهد " .دودو "هم برای هاپو مقداری علف می‌آورد تا بدین طریق کار او را جبران کند .

تجزیه و تحلیل نشانه- معناشناختی گفتمان

12,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته آموزش زبان فرانسه در مقطع کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی درس «تجزیه و تحلیل کلام» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.

فهرست:

پیشگفتار فصل اول: گفتمان مراحل تکوین گفتمان چکیده فصل دوم: بُعد شناختی گفتمان دوگونه شناختی مهم فصل سوم: بُعد حسی ـ ادراکی گفتمان رابطه بین زبان و دنیا فصل چهارم: بُعد عاطفی گفتمان چرا مطالعه نظام عاطفی گفتمان ضروری است؟ فصل پنجم: بُعد زیبایی‌شناختی گفتمان به سوی خوانش زیبایی‌شناختی نتیجه‌گیری کتابنامه نمایه

در ستایش اتلاف وقت

120,000 تومان

معرفی کتاب در ستایش اتلاف وقت اثر آلن لایتمن

پروفسور آلن لایتمن در این کتاب «در ستایش اتلاف وقت» به موقع و ضروری برداشتی تازه از شرایط زندگی مدرن را ارائه می دهد.
خلاقیتی را که ناشی از اجازه دادن به ذهن ما برای آزادانه پرسه زدن است. بدون تلاش برای انجام هر کاری و بدون هیچ وظیفه تعیین شده ، بررسی می کند. همه ما نگران اتلاف وقت هستیم. به خصوص در غرب ، ما یک سبک زندگی دیوانه وار ایجاد کرده ایم که در آن بیست و چهار ساعت از هر روز تراشیده می شود ، کالبد شکافی می شود و به ده دقیقه واحد کارایی کاهش می یابد. ما در تعطیلات آیفون و لپ تاپ های خود را با خود می بریم.
هنگام قدم زدن در پارک ، ایمیل را در رستوران ها یا حساب های کارگزاری خود بررسی می کنیم. وقتی روز مدرسه به پایان می رسد ، کودکان ما با "موارد اضافی" بیش از حد مواجه می شوند. برنامه های درسی دانشگاه ما بسیار شلوغ است جوانان ما وقت ندارند تا در مورد مطالبی که قرار است یاد بگیرند تأمل کنند.
با این وجود ، در برابر وجود زمان محور ما ، بسیاری از شواهد نشان می دهد که در "اتلاف وقت" ، اجازه دادن به ذهن برای برخی دوره ها ، گذاشتن دقیقه و حتی ساعتها بدون انجام فعالیت های برنامه ریزی شده یا در نظر گرفته شده ، ارزش زیادی دارد. گوستاو مالر بعد از ناهار به طور معمول سه یا چهار ساعت پیاده روی می کرد و می ایستاد تا ایده های خود را در دفترچه یادداشت کند.
کارل یونگ هنگام بازدید از خانه خود ، خلاقانه ترین تفکر و نوشتن را انجام داد. آلبرت انیشتین در زندگی نامه خود در سال 1949 توضیح داد که چگونه تفکر او شامل اجازه دادن به ذهن او در بسیاری از امکانات و ایجاد ارتباط بین مفاهیمی است که قبلا به هم پیوسته نبودند.
پروفسور آلن لایتمن با ستایش زمان هدر دادن ، هجوم و هیجان دنیای مدرن را مستند می کند ، ریشه های فن آوری و فرهنگی زندگی زمان محور ما را نشان می دهد و بسیاری از ارزش های "اتلاف وقت" - برای دوباره پر کردن ذهن را بررسی می کند ، فکر خلاق ، و برای یافتن و تحکیم خود درونی. از این ایده خلاص شوید که ما نباید یک ثانیه هم هدر ندهیم و دریابیم که چگونه بعضی اوقات بهترین کار این است که هیچ کاری انجام ندهیم.

لوتا پیترمن 8/ تعطیلات با طعم کانگورو

59,000 تومان
قسمت هایی از کتاب لوتا پیترمن 8 (لذت متن)
 ای داد و هوااار! آخر این هفته جشن پنجاهمین سالگرد ازدواج است.
قرار است همه ی فامیل توی یک قلعه ی قدیمی در اشترولنشتاین توی فیزلگو جمع شوند و جشن بگیرند.
بابا یک عالمه برنامه ی اجق وجق ریخته؛ شکار گنج، گردش علمی و قایقرانی.
ولی از همه بدتر، برنامه ی آوازخواندن من و برادرهای خل و چلم است، آن هم جلوی همه!
حتما مثل همیشه سوژه ی پسرعموی بدجنسم می شویم و حسابی مسخره مان می کند.
البته خوشبختانه قراراست دو تا دخترعمه ام را برای اولین بار ببینم؛ امیلیا و اولیویا از استرالیا!
کسی چه می داند، شاید با آمدن آن ها خیلی خوش بگذرد...
باز هم یک عالمه دردسرهای لوتایی که آدم را از خنده روده بر می کند.
این بار با صفحه های بیشتر، پر از جشن و شادی!
سفارش:0
باقی مانده:1

چگونه با پدرت آشنا شدم؟

145,000 تومان

معرفی کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم؟

کتاب «چگونه با پدرت آشنا شدم» مجموعه داستان‌ طنزی است نوشتهٔ مونا زارع که به‌صورت نامه نوشته شده است. قهرمان داستان در این نامه‌ها ماجرای آشنایی با شوهرش را برای دخترش می‌نویسد. این کتاب در نشر چشمه چاپ شده است.

درباره کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم

داستان‌های کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم ابتدا به‌صورت ستون هفتگی طنز در روزنامهٔ شهروند منتشر می‌شد که توانسته بود مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. مونا زارع این داستان‌ها را بازنویسی کرد و با یک پایان‌بندی متفاوت، کتاب را به اثری مستقل تبدیل کرده است که بازخوانی آن برای خوانندگان پیشین نیز همچنان جذاب خواهد بود. این اثر از آن دسته کتاب‌هایی است که می‌شود با آن بلند‌بلند خندید. روایت یک دنیای زنانه برای پیدا‌کردن شوهر که پر است از توصیف‌های شیطنت‌آمیز و فانتزی‌های بامزه: «ساعت ۷ صبح جمعه بود که تصمیم گرفتم شوهر داشته باشم. چشم‌هایم کاملاً باز نشده بود و قیِ بسته‌شده روی مژه‌ها پلک‌هایم را سنگین کرده بود. سرم را توی بالش فرو بردم و روی شکمم خوابیدم و تا بیست شمردم. چشم‌هایم را باز کردم و تکه‌ای از موهایم را دور بینی‌ام چرخاندم و دوباره تمرکز کردم. فایده‌ای نداشت. هیچ‌چیز دیگر نبود جز شوهر. دلم می‌خواست همان موقع، همان لحظه، یک نفر روی کرهٔ خاکی وجود می‌داشت که شوهر من می‌بود. از خواب که بیدار شدم، دیدم جایش خالی است. پدرت را می‌گویم. اولش مردد بودم نکند گیج خوابم و جای یک چیز دیگر خالی شده و من آن را با شوهرم اشتباه گرفته‌ام؟ خودم را از رخت‌خواب بیرون کشیدم و روبه‌روی آینه ایستادم. موهایم از عروسی دیشب پف کرده بود و ریملِ دور چشم‌هایم قیافه‌ام را شبیه پاندا کرده بود. زبانم را بیرون آوردم و ته حلقم را نگاه کردم. امکان نداشت، اما مشکلم واقعاً شوهر بود.»