راه دور…

80,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب راه دور…

سید علی صالحی یکی از بزرگ‌ترین شاعران ایرانی در دوران معاصر است. او در کتاب راه دور… که اتوبیوگرافی‌ای خواندنی است، زندگی خویش را از نخستین روزهای کودکی تا زمان حاضر، به تصویر کشیده است.

درباره کتاب راه دور…

«من این کتاب را برای چه کسانی نوشته‌ام؟ برای هر کسی که رؤیایی دارد!»…

حکایت غریبی‌ست. شاعری که عمری در سودای شعر و در معیت آن زیسته، این بار دست به قلم برده و در عرصه‌ی نثر خودنمایی کرده. با این همه او نیک می‌داند که پیش و بیش از هر چیز، شاعری است شوریده‌سر.

و کیست که نداند، رابطه‌ی شاعر با کلمات، همچون رابطه‌ی نثرنویس با کلمات نیست. شاعر برخلاف نثرنویس کلمات را برای بیان مقصودی خاص به کار نمی‌برد؛ برای او کلمات به خودی خود واجد ارزش‌اند.

چنان‌که نت‌های موسیقی برای موسیقی‌دان، و رنگ‌ها برای نقاش. شاعر با کلمات عشق‌بازی می‌کند. او از اینکه واژگان را به سطح ابزاری برای انتقال معنا تنزل دهد، ابا دارد. کلمات برای او هویتی مستقل دارند؛ مستقل از آنچه بیان می‌کنند.

گویی کلمه در گوش شاعر، بیشتر با موسیقی و هجاهایش می‌نشنید، تا معنا و مفهومش. و شاعر همیشه شاعر است؛ حتی هنگامی که نثر می‌نویسد.

این داستان سید علی صالحی‌ست؛ شاعری که در کتاب راه دور…، در مقام نثرنویس ظاهر شده و داستان زندگی پرفرازونشیب خویش را، از ایام کودکی تا کهنسالی، روایت نموده است. باری، او از آن‌جا که شاعر است، و این شاعر بودن هویتش را می‌سازد، در نثر نیز شاعرانه قلم زده است.

بدین معنا که کلمات خود را از صافی نگاه شاعرانه‌ی خویش عبور داده، و این‌چنین، اتوبیوگرافی‌ای خاص و بی‌مانند پدید آورده. اتوبیوگرافی‌ای که خواندن آن، به خواندن یک شعر منثور بلند می‌مانَد…

گفتنی است که کتاب راه دور… توسط نشر چشمه در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786220107712 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

 راه دور…

نویسنده
 سیدعلی صالحی
مترجم
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 0
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1399
سال چاپ اول ——
موضوع
زندگی نامه و خاطرات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220107712
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “راه دور…”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

حرفه: سینماگر 1، فیلمنامه‌نویس

160,000 تومان

در بخشی از کتاب حرفه: سینماگر 1: فیلمنامه‌نویس می‌خوانیم

هنرمندان سینمایی انگشت‌شماری به اندازه‌ی وودی آلن پُربار، باقریحه و به‌کُلی بی‌اعتنا به مجموعه‌ی آثارشان بوده‌اند. او یک‌بار گفت: «وقتی به خانه می‌روم و در بستر دراز می‌کشم و چیزی می‌نویسم، این فکرهای عجیب‌وغریب به سرم می‌زند. تصور می‌کنم که هر لحظه قرار است تروفرز همشهری کین دست‌اولی بنویسم، و این نوشته قرار است خیلی محشر باشد. فیلم را می‌سازم و سپس از آن‌چه می‌بینم بسیار شرمسار می‌شوم. از خودم می‌پرسم: “کجای راه را اشتباه رفته‌ام؟ ”» او بی‌نهایت متواضع است. آلن، که در دسامبر 1935 در برانکسِ نیویورک به دنیا آمد، از سال 1969 مدام مشغول نوشتن و کارگردانی (و اغلب بازی در) فیلم‌های خودش بوده و توانایی‌اش در عرضه‌ی کمد‌ی‌های خیلی خنده‌دار و درام‌های تأمل‌برانگیز را به یک میزان اثبات کرده است. هر دوی این‌ها از دوران کودکیِ‌ آلن او را سر شوق می‌آوردند: او در نوجوانی به روزنامه‌های محلی لطیفه می‌فروخت، ولی فیلم‌های اروپایی محشر هم که داشتند به سینماهای امریکا راه پیدا می‌کردند او را به وجد می‌آوردند. آلن تعریف می‌کند: «ناگهان دیدم که سینما به‌راستی می‌تواند چیز ذاتاً معرکه‌ای باشد.» سلوک او در فیلم‌سازی به ‌طور جدی وقتی شروع شد که در سال 1965 کمدی تازه چه خبر گربه‌ی ملوس؟ را نوشت، ولی سرخوردگی او از فیلمی که روی پرده آمد عزمش را جزم کرد که در آینده خودش فیلم‌نامه‌هایش را کارگردانی کند. بنابراین، او ترازی از نظارت بر اثر هنری را بنا نهاد که مایه‌ی رشک چندین نسل از فیلم‌سازان بوده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

خون خورده

240,000 تومان

معرفی کتاب خون خورده

کتاب خون خورده آخرین رمان مهدی یزدانی خرم، روایتی جذاب از زندگی پنج برادر گم شده در شهرهای تهران، آبادان، مشهد و بیروت در دهه‌ی 60 است که تا مدت‌ها بعد از خواندنش هم ذهنتان را رها نخواهد کرد. این کتاب رمانی‌ منسجم و قوی با جزئیاتی دقیق است. داستان متلاشی‌ شدن برادران سوخته‌ای که سرنوشتی عجیب و مهیب برای‌‌شان رقم می‌خورد و جسم هر کدام روایتی تلخ را پشت سر می‌گذارد. این کتاب تنها ماجرای برادران سوخته نیست. قصه‌‌ی ارواح و انسان‌هایی است که پیرامون زندگی چند برادر پرسه می‌‌زدند. رمان خون خورده به نوعی ادامه‌ی دو اثر قبلی نویسنده تحت عناوین «به گزارش هواشناسی فردا این خورشید لعنتی» و «سرخ سفید» محسوب می‌شود. داستان برادران سوخته، یادآور جنگ‌های صلیبی است و در یک بازه‌ی زمانی بین سال‌های 1360 تا 1367 در زمان گذشته و بخش دیگر آن در یکی دو سال اخیر اتفاق می‌افتد. این قصه نه گذشته را تکرار می‌کند و نه دنیایی کاملاً متفاوت دارد و نویسنده‌ پیچیدگی‌‌های لازم داستانی را برای عامه‌ خوان‌ شدن آن کنار نمی‌زند. این کتاب تجربه‌‌ای‌ سخت و موفق از ذهنی پر قصه و مهندسی‌ شده برآمده است و بدون شک یکی از جدی‌‌ترین و بهترین رمان‌‌های فارسی سال‌‌های گذشته محسوب می‌شود. زبان کتاب خون خورده با وجود پس و پیش شدن ساختار جمله‌ها و اصرار بر توضیح همه چیز، روان و خوشخوان است. نویسنده تاریخ را به گونه‌ای متفاوت توصیف می‌کند. سبک روایت او مانند کتاب‌های تاریخ یا رمان‌های کلاسیک نیست. او به تمام گوشه و کنار تاریخ سر می‌زند. این کتاب را می‌توان به عنوان رمانی گوتیک در نظر گرفت؛ گوتیک نه به معنی ترس بلکه به معنی نوعی تعلیق. داستانی از دل سردابه‌ها و سفر به دل تاریخ که بعضی اوقات ذهن نویسنده آن را جعلی ساخته است. این رمان شما را به فضایی گوتیک گونه برای هجوم تاریخ بر روان‌تان وارد می‌کند. رهایی از دل تاریخ هرگز ممکن نیست. سرنوشت به معنای ماندن بین جبر و اختیار و از بعد معرفت شناختی بین عین و ذهن است. آیا واقعیت در ذهن شماست یا عینیت دارد؟ آیا نمادین و تفسیری است یا عینی‌ و قابل اثبات؟ گوتیک به معنای سرگردانی بین این مفاهیم تعبیر می‌شود. سرگردانی بین آنچه هست و آنچه تفسیر می‌شود؛ سرگردانی بین بودن و عدم وجود. در بخشی از کتاب خون خورده می‌خوانیم: زن گیر افتاده بین آتش دو طرف، خودش را به زمین چسباند. بعد از چند لحظه از پشت لاستیک‌های سوخته بیرون آمد و با یکی دو عکاس دیگر دوید سمت دیوار خانه‌ای که رویش به عربی شعار نوشته بودند. با اسپری قرمز پررنگ. نفسش را حبس کرد و دوباره دوربین را می‌گرفت به طرف زن و گروه‌های درگیر، که ناگهانی سرک می‌کشیدند از گوشه و‌ کنار. از توی ویزور زن را دید که جوان بود اما صورتش خوب معلوم نبود. صدای گلوله آنی قطع نمی‌شد. دوباره گلوله‌ای از پشت شیشه‌ی کافه قنادی فرانسه‌ی تهران ‌گذشت و نشست بر ذهن منصور، که با چند عکاس آماتور دیگر می‌خواست قهوه‌ای بخورد و نفسی تازه کند. صدای گلوله که برخاست، منصور نیم‌خیز شد. صدا از سمت دانشگاه تهران بود. خیابان آرام بود، ولی پر از جوانانی که شتابان راه می‌رفتند در آن هوای ابری. چند هفته از سقوط پهلوی گذشته بود. بعد موتور سیکلتی پر‌ گاز از مقابل قنادی رد شد. درگیری خیابانی. انقلاب تازه پیروز‌ شده هنوز آن‌قدر مقتدر نبود که شهر را آرام کند انگار. رام. منصور به فرهاد نگاهی انداخت که داشت سیگار می‌کشید. اسمش را عوض کرده بود و می‌گفت کمیل صدایش کنند. چای می‌خورد و سیگار می‌کشید و می‌خواست این چهار عکاس روزنامه‌های متفاوت را توجیه کند برای عکاسی از مراسم اعدامی که در پیش بود. سرهنگ‌ها و تیمسارهای فاسد. کمیل از محاربه می‌گفت، از دادگاه انقلابی، از فساد نیک‌خواه و ظلم جهان‌بانی. از اخلاص ارتشی‌های وفادار. از اینکه هر کس نمی‌توانست بیاید و این عکس‌ها قرار بود تاریخ را صادر کنند. منصور سوخته فرهاد را از سال‌ها قبل می‌شناخت.
سفارش:1
باقی مانده:1

مبانی هنر: نظریه و عمل

61,000 تومان
«مبانی هنر: نظریه و عمل» کتابی جامع است که با تأکید بر مؤلفه فرم در آثار هنری و با رویکردی ساختار گرایانه به تشریح عملکرد عناصر و اصول سازمان بخش تصویر پرداخته است. علاوه بر این، در بخش پایانی کتاب سبکها و رویدادهای هنری معاصر نیز بررسی شده است که به نوعی، کاربرد مبانی هنر در آثار برجسته تاریخ هنر را نشان می دهد.  

ترامپ

15,000 تومان

معرفی کتاب ترامپ

کتاب ترامپ دربردارنده‌ی دو سخنرانی آلن بدیو در رابطه با سیاست‌های نگران‌کننده‌ی رئیس جمهور سابق آمریکاست که بعد از روی کار آمدن تمام مفاهیم اصیل سیاست را بر هم زد و احساس ناامیدی و هراس را در دل ملت انداخت. این کتاب در سایت آمازون فروش بالایی داشته است.

درباره‌ی کتاب ترامپ:

ترامپ کیست؟ آیا وی از علم سیاست چیزی هم می‌داند؟ تنها چیزی که او حتی از آن بویی هم نبرده، سیاست است. او تا قبل از پیروزی در انتخابات فقط ژست افراد سیاستمدار را بازی می‌کرد تا بتواند ملتش را برای جمع کردن رأی فریب دهد. اما پس از آنکه به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد تمام قوانین سیاست را بر هم زد و مردم خودش و برخی ملت‌های دیگر را هم مجبور به پذیرش آن اصول مضحک خود کرد. آلن بدیو (Alain Badiou) در کتاب ترامپ (Trump) مخاطب اصلی خود را جوانان، مردم آمریکایی نگران و تمام کسانی قرار داده که در دورترین و نزدیک‌ترین نقاط جهان، در ترس و انزجار از دولت ترامپ قرار داشتند. بدیو در این کتاب سعی دارد تا به آن‌ها این قدرت را ببخشد که فراتر از قوانین و عواطف منفی و منزجرکننده‌ی ترامپ بروند و با دیدی فلسفی افرادی همانند وی را شکست دهند. ترامپی که بدیو در این کتاب معرفی می‌کند، میلیاردری وقیح و آشفته‌گوست؛ طرف‌دار طرح‌های خشونت‌آمیز و عوام‌ فریبانه است؛ بیشتر از اینکه شبیه سیاستمداری تعلیم دیده باشد، شبیه گانگسترهاست. او باعث خشونت، فساد، تبعیضِ جنسیتی و تحقیر زندگیِ دشوار میلیون‌ها انسان شده است. او همانند لکه‌ای سیاه بر صورت سیاسی جهان معاصر خواهد ماند.
سفارش:0
باقی مانده:1

اسکندر نامه

14,000 تومان
از نخستين سده‌هاي پس از ميلاد، نويسندگان و دانشمندان در سرزمين‌هاي مختلف و به زبان‌هاي گوناگون کتاب‌هايي را در شرح جهانگيري و کارهايي که اسکندر کرد نوشتند و اين‌گونه کتاب‌ها در زبان فارسي «اسکندرنامه» ناميده شد. کتاب حاضر کهن‌ترين اسکندرنامة منثور به زبان فارسي است که گمان مي‌رود در قرن ششم يا هفتم يا هشتم هجري نوشته شده است. اديبان و محققان ايراني از جمله مرحوم ملک‌الشعراي بهار و شادروان دکتر ذبيح‌الله صفا به کهنگي زبان فارسي در اين کتاب ــ که نسخة خطّي آن متعلّق به مرحوم استاد سعيد نفيسي بوده است ــ تأکيد کرده‌اند. اسکندرنامة نسخة مرحوم نفيسي گذشته از رواني و شيوايي و فخامت زبان آن و اهمّيتي که در بررسي تاريخ زبان فارسي دارد، از لحاظ مطالب و افسانه‌هايي هم که دربارة اسکندر بيان داشته است، بسيار حايز اهمّيت است و يکي از شاهکارهاي دلپذير ادب فارسي محسوب مي‌شود. اين کتاب نخستين‌بار در 1343 ش. به تصحيح استاد ايرج افشار و به توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب منتشر شد و سال‌ها بود که نسخه‌هاي آن ناياب بود. اينک با حروفچيني ديگر و برخي ملاحظات تازة استاد افشار و پيوست‌هايي که بر کتاب افزوده‌اند جزو مجموعة متن‌هاي پيشينة داستاني به توسط نشرچشمه تقديم خوانندگان مي‌شود.

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.