راه‌ های ابریشم

600,000 تومان

ممکن است میانۀ راه شرق و غرب، گسترده‌ای میان کناره‌های شرقی دریای مدیترانه و دریای سیاه تا کوه‌های هیمالیا، مکان جغرافیایی مناسبی برای ارزیابی جهان به نظر نرسد. این منطقه امروزه کشورهایی را در بر می‌گیرد که دوردست و عجیب به نظر می‌رسند.

این کشورها پل بین شرق و غرب و میعادگاه تمدن‌ها هستند و در رابطه با آنچه در جهان می‌گذرد نه در حاشیه که در کانون آن جای دارند. همان‌طور که از آغاز تاریخ بوده‌اند. زادگاه تمدن‌ها همین منطقه است و به باور بسیاری انسان نیز همین‌جا خلق شد. در همین منطقه بود که دین‌های بزرگ دنیا پدیدار گشت و به رقابت با یکدیگر برخاست. گروه زبان‌های گوناگون پیدا شد و امپراتوری‌های بزرگ برپا و سرنگون شد و تأثیر برخورد فرهنگ‌ها و رقابت‌ورزی‌ها هزاران فرسخ آن سوتر احساس شد.

نگریستن جهان از این منطقه راه‌های جدیدی را برای بررسی گذشته گشود و چشم‌اندازی از سرزمین‌هایی را پیشِ رو گذاشت که آنچنان به یکدیگر وابسته بودند که رویدادهای یک قاره بر قارۀ دیگر تأثیر می‌گذاشت و آمدوشد بین کشورها از شبکۀ راه‌هایی انجام می‌شد که به هر سو گسترده بود. فردیناند فون ریشتهوفن، زمین‌شناس نامور آلمانی، در اواخر قرن نوزدهم این شبکۀ بزرگ ارتباطی را «راه‌های ابریشم» خواند، نامی که از آن زمان تاکنون باقی‌مانده است.

این کتاب با نگاهی نو به تاریخ جهان می‌پردازد و راه را برای پرسش‌های نو و زمینه‌های جدید پژوهش باز می‌کند. و امیدوار است که باعث شود شواهد کهنۀ تاریخی که نادرست بودن آن آشکار است به چالش کشیده شده و درست‌تر بررسی شود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

راه‌ های ابریشم

نویسنده
پیتر فرانکوپن
مترجم
سیما مولایی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٦٨٠
نوع جلد گالینگور روکش‌دار
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٤٠٠
موضوع
——-
نوع کاغذ تحریر
وزن ٩٨٥ گرم
شابک
9786220403227
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.985 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “راه‌ های ابریشم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دیوار

14,000 تومان
کتاب «دیوار» رمانی جذاب و ژرف است، هشداری که هنرمندانه روح خواننده را لمس می‌کند تا یک نفس خوانده شود و برای همیشه چون خاطره‌ای تأمل برانگیز در ذهن او برجای بماند. دیوار، نفوذناپذیر و نامرئی، ناگهان قد علم می‌کند و دنیا برای راوی یکی از جذاب‌ترین و ژرف‌ترین رمان‌ها دوپاره می‌شود. آن سوی دیوار همه چیز چون تصویری ابدی متوقف است و در این سو جهانی ناشناخته است و زنی تنها. «امروز، پنجم نوامبر، نگارش گزارشم را آغاز می‌کنم. تا آن‌جا که مقدور باشد همه چیز را کاملاً دقیق خواهم نوشت. هر چند حتی نمی‌دانم که امروز به راستی پنجم نوامبر باشد. زمستان گذشته حساب چند روز از دستم رفت. و نمی‌دانم امروز کدام روز هفته است. البته خیال نمی‌کنم این چندان مهم باشد. مأخذ گزارشم یادداشت‌های کوتاهم هستند. کوتاه از این‌رو که هرگز فکر نمی‌کردم روزی دست به نگارش چنین گزارشی بزنم. می‌ترسم که خیلی چیزها در خاطرم نقش دیگری گرفته باشند تا واقعیت. بگذریم که همه گزارش‌ها چنین نقصی دارند. انگیزه من برای نوشتن شوق به نویسندگی نیست، بلکه چنین پیش آمده است که اگر بخواهم عقل از کف ندهم باید بنویسم. آخر اینجا هیچ کس نیست که با من همفکری و غمخواری کند. من تنهای تنها هستم و باید بکوشم ماه‌های بلند زمستان را تاب بیاورم چرا که...»

شخصیت رنسانس … کریستف کلمب

2,800 تومان
با وجود شهرت بسیار زیادی که کریستف کلمب دارد اما بسیاری از اطلاعات مربوط به او سرّی مانده است . مثلاً بخش زیادی از زندگی دوران جوانی‌اش نامعلوم است . بسیاری از مورخان بر این باورند که کریستف کلمب با نام اصلی « کریستوفورو کلمبو » حدود سال ١٤٥١ میلادی در جنووای ایتالیا به دنیا آمد . در آن زمان جنووا یکی از شهرهای بندری و شناخته شده اروپا بود . پدر « کلمب » در این شهر تجارت می‌کرد . بعدها خانواده‌شان به ساوونا شهری ساحلی نزدیک جنووا نقل مکان کردند . کریستف کلمب فرزند بزرگ خانواده بود . کریستف کلمب جوان علاقه زیادی به مطالعه نقشه‌ها و نمودارهای جغرافیایی داشت . می‌گویند او نخستین بار چهارده ساله بود که به دریا رفت . شاید سن کمی به نظر برسد اما در آن دوران پسرها اولین‌ بار در ده سالگی به دریا می‌رفتند . کلمب در نخستین سال‌هایی که در دریا گذراند ، چندین‌بار به خیوس ، جزیره‌ای نزدیک ترکیه امروزی سفر کرد . در ضمن او به انگلستان ، ایرلند و ایسلند هم رفت . طبق آنچه در روایت‌ها آمده ، گویا در یکی از نخستین سفرهای دریایی‌اش دزدان دریایی به کشتی او حمله می‌کنند .

روح گریان من

180,000 تومان
کیم هیون هی، تمام فراز و نشیب‌های زندگی پرماجرا، دردناک و سرشار از ترس و رنج خود و حکومت کره شمالی را در این کتاب می‌گوید و بعد از ترجمه کتابش به یازده زبان دنیا، افراد بسیاری از زندگی او باخبر شدند. این داستان واقعی، سرگذشت جذاب‌ترین جاسوس کره است، شرح حال یک جاسوس زن. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: انگار مسیرم تا رسیدن به جایگاه متهم قرار بود تا ابد ادامه پیدا کند و وقتی بلاخره توانستم بنشینم، دیگر نتوانستم جلوِ خودم را بگیرم. قلبم تندتند می‌تپید و بدنم بی‌اراده می‌لرزید. گریه‌ام گرفت و فقط یک کلمه را مدام زیر لب زمزمه می‌کردم: مامان. فرایند ملال‌آور محاکمه شروع شد ولی من نمی‌توانستم تمرکز کنم؛ انگار از قبل مشخص شده بود که قرار است به اعدام محکومم کنند. من هواپیمای پرواز ٨٥٨ هواپیمایی کره جنوبی را منفجر کرده بودم. من مسئول مرگ صد و پانزده انسان بودم ...

عذاب‌ وجدان‌

45,000 تومان
چند دقیقه‌ پیش‌، همان‌ صدای‌ همیشگی‌. هر بار با شنیدن‌ آن‌ صدا، قلبم‌ فرو می‌ریزد، درست‌ مثل‌ شبی‌ که‌ از جزیره‌ برگشته‌ بودیم‌ و من‌ داشتم‌ از ترس‌ می‌مردم‌ که‌ مبادا متوجه‌ شوند که‌ ماتئو، جلوی‌ در ساختمان‌، در انتظار من‌ است‌. با این‌ حال‌ وقتی‌ تاکسی‌ حرکت‌ کرد، هراسان‌ شده‌ بودم‌. همان‌طور که‌ ماتئو رفته‌رفته‌ از من‌ دور می‌شد، من‌ نیز حس‌ می‌کردم‌ که‌ در صحبت‌ کردن‌ با گولیلمو نباید شتابی‌ نشان‌ دهم‌ (و با وجود این‌که‌ داشتم‌ از آنچه‌ تو آن‌ را «تقصیر من‌» می‌نامی‌، رنج‌ می‌بردم‌) حس‌ می‌کردم‌ که‌ بار دیگر آن‌ عذاب‌ وجدان‌ نامعلوم‌ و همیشگی‌ دارد در قلبم‌ جای‌ می‌گیرد... ... من‌ داشتم‌ فکر می‌کردم‌ که‌ دیگر هرگز سعادتمند نخواهم‌ شد. و یک‌ روز، مرگ‌ من‌ نیز فرا خواهد رسید. به‌ نظرم‌ سانتا ترزا هم‌ همین‌ را می‌گفته‌ است‌: تا دو ساعت‌ دیگر، نه‌؟ بگذریم‌. به‌ هر حال‌ ماجرای‌ ما دارد به‌ انتها می‌رسد. ماتئو اغلب‌، با نگرانی‌ خاطر به‌ من‌ خیره‌ می‌ماند. دستش‌ را به‌ پیشانی‌ من‌ می‌کشد و زمزمه‌کنان‌ می‌گوید: «حتی‌ عشق‌ من‌ نیز موفق‌ نخواهد شد از تو دفاع‌ بکند، نه‌، هیچ‌ کس‌ قادر نیست‌ که‌ آن‌ لحظه‌، لحظه‌ مرگ‌ را به‌ عقب‌ بیندازد.» ...

همۀ تابستان بدون فیسبوک

42,000 تومان
آگاتا بسیار چاق است و عاشق دونات شکلاتی. هرجا باشد، بعداً می‌شود از تکه‌های شکلاتی که روی زمین ریخته ردّش را زد. سر ماشین اداره هم که زیر پایش است، چنین بلایی آورده؛ هرجا سر و کله‌ دونات‌های شکلاتی عظیمی که روی سقف ماشین کار کرده‌اند پیدا شود، یعنی آگاتا دارد می‌آید... این‌ها شاید برای یک آدم عادی مشکلی درست نکند، اما کارآگاه پلیسی که راحت بشود تعقیبش کرد قطعاً درکارش به مشکل می‌خورد. شاید همین مشکلاتی که به نظر او پیش‌پا‌افتاده است، باعث شده او را از اداره پلیس نیویورک به نیویورکِ جدید تبعید کنند؛ شهری که فقط یک خیابان است و هیچ جرمی در آن اتفاق نمی‌افتد، در این شهر حتی نمی‌شود به اینترنت هم دسترسی داشت. به همین دلیل کارآگاه آگاتا باشگاه کتابخوانی راه می‌اندازد و سعی می‌کند از کارمندان کتاب‌نخوان اداره پلیس عشق‌کتاب بسازد. یکی از همین روزهای ساکتِ کسالت‌بارِ بی‌اینترنتِ گرمِ تابستان، حین بحث درباره اهمیت ادبیات کلاسیک با کارمندی که پشت میز پذیرش اداره پلیس مشغول مانیکور کردن ناخن‌هاش بود، بالاخره قتلی اتفاق می‌افتد... رومن پوئرتولاس این بار با کارآگاهی که عاشق کتاب است، سراغ ادبیات پلیسی رفته و سعی دارد با چاشنی طنز همیشگی‌اش این بار نوک انتقادش را سمت کتاب‌نخوان‌های بی‌دغدغه ببرد. انتشارات ققنوس همه تابستان بدون فیسبوک را هم مثل آثار دیگر پوئرتولاس با اجازه ناشر و نویسنده منتشر کرده است.

آخر بازی‌/در انتظار گودو

85,000 تومان
نمایشنامه‌های‌ بکت‌ در بستر قرن‌ بیستم‌ دوره‌ای‌ انتقالی‌ را مشخص‌ می‌کنند: دوره‌ای‌ انتقالی‌ از مدرنیسم‌ تا پسامدرنیسم‌. آثار او تصاویری‌ از فرسایش‌ ارائه‌ می‌دهند که‌ در آن‌ جهان‌ و افرادی‌ که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کنند به‌ آرامی‌، اما به‌ ناگزیر رو به‌ افول‌ می‌روند. «در انتظار گودو» و «آخر بازی‌» دو نمایشنامه‌ای‌ است‌ که‌ شهرت‌ و جهانی‌شدن‌ را برای‌ بکت‌ به‌ ارمغان‌ آورد، با این‌ همه‌ او اعتقاد داشت‌ که‌ این‌ موفقیت‌ بر سوتفاهمی‌ بنیادین‌ استوار است‌ و منتقدان‌ و مردم‌ به‌ طور یکسان‌ بر تفسیری‌ نمادین‌ و تمثیلی‌ از اثری‌ اصرار ورزیده‌اند که‌ همواره‌ برای‌ پرهیز از تعریف‌ تلاش‌ کرده‌ است‌. مایکل‌ وارتون‌، منتقد و استاد ادبیات‌ فرانسه‌ در دانشگاه‌ یونیورسیتی‌ کالج‌ (لندن‌) حق‌ را با بکت‌ می‌داند، با این‌ حال‌ یک‌یک‌ مخاطبان‌ را در مخالفت‌ با او محق‌ می‌شناسد و خود در بازخوانش‌ این‌ دو نمایشنامه‌ بر کنایه‌های‌ فلسفی‌ این‌ دو اثر تأکید می‌ورزد. ساموئل‌ بکت‌ در سال‌ ١٩٦٩ جایزه‌ نوبل‌ را از آن‌ خود کرد.