رقص کاج‌ها

7,000 تومان

رقص کاج‌ها شرح طلب یک نایقین عینی است و مخاطره‌جویی انتخاب آن با شوری متناهی. جست و جویی برای دریافتن حقیقتِ بودن که هر واژه‌ای آن را به ابتذال می‌کشد و تنها و تنها با زندگی کردن به دست می‌آید و از این روست که نمی‌توان سخنی از خود آن حقیقت به میان آورد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

رقص کاج‌ها

نویسنده
علی حلاجی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٢٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن 164 گرم
شابک
9786005639476
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.164 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رقص کاج‌ها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گورستان اهل فرنگ

8,500 تومان
در اوایل دوران استعمار سیرالئون توسط انگلیسی‌ها، اکثر میسیونرهای مذهبی و کارمندان سفیدپوست اداره مستعمرات بر اثر آب و هوای سالم این سرزمین و انواع بیماری‌های استوایی تلف شدند. انگلیسی‌ها در آن سال‌ها کشور سیرالئون را به طعنه "قبر مرد سفید" یا "گورستان اهل فرنگ" می‌نامیدند. این کتاب پژوهش رندانه‌ای است درباره سنت سحر و جادو در غرب آفریقا و برخورد و مقابله دو فرهنگ کاملاً متضاد در دوران "جنگ تمدن‌ها" و در عین حال داستانی است مهیج که خواننده را تا صفحه آخر مسحور می‌کند. دولینگ متولد سال ١٩٥٥ در اوماها (ایالت نبراسکا) است که پس از تحصیلات دانشگاهی در رشته ادبیات انگلیسی مدتی به عنوان فیزیوتراپ در بیمارستان به کار پرداخت. جواد سیداشرف پیش از این کتاب‌های پرفروش "حشاشین"، "دختر مغول" و "مفتش و راهبه" را ترجمه کرده است.‏

ویتگنشتاین و روان‌درمانی

38,000 تومان
یکی از اهداف کتاب پیشِ رو اثبات این واقعیت است که روان‌درمانی زمانی بهترین نتیجه را خواهد داشت که درمانگر مانند آینه عمل کند و هیچ آموزه، تشخصیص و «باید» جزم‌اندیشانه‌ای نداشته باشد. آینه صرفاً هرچه را رو  به‌رویش قرار دارد منعکس می‌کند. آینه چیزی را تعیین نمی‌کند. بنابراین، درمانگر هم نباید چیزی را تعیین کند. درمانگر برای اثبات چیزی تلاش نمی‌کند، نه در پی اثبات برخورداری‌اش از تکنیک یا نظریه‌ای خاص است و نه تلاشی برای اثبات برخوردار نبودنش از آن‌ها می‌کند. وقتی بیمار ببیند آنچه می‌گوید در درمانگر همچون آینه بازتاب پیدا می‌کند، می‌تواند درمانگر را به مثابه آینه به رسمیت بشناسد. تحقق این شرایط بسیار سخت است زیرا هم درمانگر و هم بیمار صاحب نظریات، دیدگاه‌ها و تکنیک‌هایی هستند که به آن‌ها تعلق خاطر دارند و، بنابراین، طبق آن‌ها نیز عمل خواهند کرد. یکی دیگر از اهداف این کتاب آن است که نشان دهد چگونه سردرگمی درباره کارکرد واژه‌ها خیالات باطلی ایجاد می‌کند که ما را به بند می‌کشد. این موضع نه فقط برای افرادی که به دنبال کمک هستند، بلکه برای جامعه‌ای نیز که پذیرای خیال باطل است تأثیرات مخربی به همراه دارد.  

ماجرا از این قرار بود که . . .

2,700 تومان
همه آدم‌ها ، تقریباً همه آدم‌ها ، وقتی زیادی ناراحت می‌شوند از چشمشان اشک می‌آید ، موقع خنده صدایی شبیه هق‌هقی سرخوشانه از گلو بیرون می‌دهند و وقتی هم به سفر می‌روند سعی می‌کنند سر خودشان را با دیدنی‌های شهر تازه گرم کنند . همه شهرها هم ، تقریباً همه شهرها ، برای خودشان دیدنی‌هایی دارند و شنیدنی‌هایی . . . و البته بوئیدنی‌هایی و . . . صد البته خوردنی‌هایی . گفتن ندارد که بعضی شهرها و بعضی آدم‌ها هم اینطور نیستند . بعضی شهرها را جان به جانشان کنی نمی‌توانند به معنای سرگرم‌کننده قضیه ، سرگرم‌کننده به حساب بیایند . یک نفر هم هست که جان به جانش کنی نمی‌تواند مثل همه آدم‌ها ، تقریباً همه آدم‌ها ، خوشحال یا ناراحت بشود . یعنی نمی‌تواند مثل همه آدم‌ها ، تقریباً همه آدم‌ها گریه کند یا بخندد . این آدم برای سرگرمی هم روش‌های خاص خودش را دارد ، اینطور که واقعاً نمی‌تواند مثل همه آدم‌ها ، تقریباً همه آدم‌ها ، مثل آدم سر خودش را گرم کند . . . . گندش را بالا می‌آورد ، کوچکترین اتفاقی می‌تواند باعث شود شاخ دربیاورد و پاش بیفتد واقعاً شاخ هم درمی‌آورد ، واقعاً یک شاخ واقعی ، جداً یک شاخ جدی . حالا تصور کنید این یک نفر تصمیم بگیرد برود به یکی از آن بعضی شهرها . . . . خب ، این ماجرای همان یک نفر است در یکی از آن بعضی شهرها .

از شیطان آموخت و سوزاند

13,000 تومان
عصیان، شکل‌ها و کیفیت‌های مختلفی دارد. گاه آن قدر نیرومند و علنی است که مانند فریادی در سکوت، همه را به آنی متوجه می‌کند و گاه به این شدت و نیرو نیست، اما هست، وجود دارد، دیده می‌شود، هر چند کند و ملایم. هر عصیانگر نیز ظرفیت‌های خاص خود را دارد و بنا به آن ظرفیت، عصیانش نمود پیدا می‌کند. "ولگا" شخصیت محوری رمان، عصیانگر است. عصیانگری به شیوه خود. او مطابق تربیت و خواسته خود پیش می‌رود. به نظم نادلخواه تن نمی‌دهد. بارها می‌افتد، سقوط می‌کند، اما نمی‌شکند، برمی‌خیزد، شاید نرمی و انعطاف‌ زنانگی در این نشکستن، خم شدن اما دوباره راست شدن بی‌تأثیر نباشد. نویسنده سعی بر این دارد که جانبداری احتمالی خواننده را از ولگا به عهده خود این شخصیت بگذارد و علاقه‌ای برای تهییج و علامت دادن به خواننده ندارد. "از شیطان آموخت و سوزاند" احتیاجی به این ندارد تا در انطباقش با تئوری‌ها، بررسی و تشریح شود. چرا که نویسنده طرحی درانداخته است که تئوریسین‌های ادبیات و جامعه‌شناسی باید به آن رجوع کنند. مصداق‌ها را از آن بگیرند و براساس آن تئوری‌های نو بنا نهند.

سایه‌ات را دنبال می‌کنم

120,000 تومان
سایه‌ات را دنبال می‌کنم دربر دارنده داستان‌ها یا به عبارتی خرده‌روایت‌هایی است که به یکدیگر متصل‌اند. هر یک از این خرده‌روایت‌ها بخشی از داستان زندگی خانواده‌ای است که همچنان درگیر گذشتۀ خویش و اتفاقاتی‌اند که سال‌ها پیش برایشان افتاده. راوی برخی از آن‌ها خود اعضای این خانواده هستند؛ داستان‌ها روایتگر درد و رنج برآمده از خاطرات گذشته شخصیت‌ها و زندگی اکنونشان است. نسرین سالاری با قلمی شیوا و سرشار از عاطفه و با توصیفاتی دقیق، در کنار نگاه روایتگرانه‌اش به مسائل، موقعیت‌ها و پدیده‌ها ما را با داستانی خواندنی و تأثیرگذار رو به رو می‌کند.

دیوار

14,000 تومان
کتاب «دیوار» رمانی جذاب و ژرف است، هشداری که هنرمندانه روح خواننده را لمس می‌کند تا یک نفس خوانده شود و برای همیشه چون خاطره‌ای تأمل برانگیز در ذهن او برجای بماند. دیوار، نفوذناپذیر و نامرئی، ناگهان قد علم می‌کند و دنیا برای راوی یکی از جذاب‌ترین و ژرف‌ترین رمان‌ها دوپاره می‌شود. آن سوی دیوار همه چیز چون تصویری ابدی متوقف است و در این سو جهانی ناشناخته است و زنی تنها. «امروز، پنجم نوامبر، نگارش گزارشم را آغاز می‌کنم. تا آن‌جا که مقدور باشد همه چیز را کاملاً دقیق خواهم نوشت. هر چند حتی نمی‌دانم که امروز به راستی پنجم نوامبر باشد. زمستان گذشته حساب چند روز از دستم رفت. و نمی‌دانم امروز کدام روز هفته است. البته خیال نمی‌کنم این چندان مهم باشد. مأخذ گزارشم یادداشت‌های کوتاهم هستند. کوتاه از این‌رو که هرگز فکر نمی‌کردم روزی دست به نگارش چنین گزارشی بزنم. می‌ترسم که خیلی چیزها در خاطرم نقش دیگری گرفته باشند تا واقعیت. بگذریم که همه گزارش‌ها چنین نقصی دارند. انگیزه من برای نوشتن شوق به نویسندگی نیست، بلکه چنین پیش آمده است که اگر بخواهم عقل از کف ندهم باید بنویسم. آخر اینجا هیچ کس نیست که با من همفکری و غمخواری کند. من تنهای تنها هستم و باید بکوشم ماه‌های بلند زمستان را تاب بیاورم چرا که...»