رقص کاج‌ها

7,000 تومان

رقص کاج‌ها شرح طلب یک نایقین عینی است و مخاطره‌جویی انتخاب آن با شوری متناهی. جست و جویی برای دریافتن حقیقتِ بودن که هر واژه‌ای آن را به ابتذال می‌کشد و تنها و تنها با زندگی کردن به دست می‌آید و از این روست که نمی‌توان سخنی از خود آن حقیقت به میان آورد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

رقص کاج‌ها

نویسنده
علی حلاجی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٢٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن 164 گرم
شابک
9786005639476
توضیحات تکمیلی
وزن 0.164 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رقص کاج‌ها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آموزش‌، دین‌، و گفتمان اصلاح‌ فرهنگی‌ در دوران‌ قاجار

185,000 تومان
این‌ کتاب‌ گزارشی‌ جامع‌ و تحلیلی‌ از جنبش‌ اصلاح‌ آموزشی‌ در ایران‌ قرن‌ نوزدهم‌ است‌ و به‌ اصلاح‌ آموزشی‌ در متن‌ گسترده‌تر فرایند مدرن‌سازی‌ در جامعه‌ ایران‌ می‌پردازد. نظام‌ جدید، دارالفنون‌، مدارس‌ جدید، مدارس‌ خارجی‌، میسیونری‌ و اقلیت‌ها، اعزام‌ دانشجویان‌ به‌ خارج‌، و انجمن‌ معارف‌، از جمله‌ موارد بحث‌های‌ این‌ کتاب‌ است‌. کتاب‌ به‌ فرایند مدرن‌سازی‌ و تنگناهای‌ فراروی‌ آن‌، دشواری‌های‌ تحول‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌، چالش‌های‌ بین‌ افکار و نهادهای‌ مدرن‌ و سنتی‌ می‌پردازد، جَدَل‌ بین‌ دیدگاه‌های‌ رقیب‌ را در حوزه‌ سیاست‌، جامعه‌ و فرهنگ‌ ایران‌ پی‌ می‌گیرد، و پیش‌زمینه‌ها و هدف‌های‌ اصلاحی‌ انقلاب‌ مشروطیت‌ و پس‌ از آن‌ را روشن‌ می‌سازد.

گیسیا

21,000 تومان
گیسیا زنی است که دل در گرو فرهنگ و ادبیات سرزمین مادری‌اش دارد. بین او و ریشه‌هایش سال‌ها فاصله افتاده است. او درگیرودار زندگی روزمره و در آخرین شب تابستان با تغییری غیرمنتظره در زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود. گیسیا در تکاپوی سروسامان دادن به اوضاع و در تلاش برای برگردان زندگی‌اش به وضعیت قبل، سفری می‌کند به درون خودش و خاطراتش را با سه مرد مهم زندگی‌اش، می‌کاود. سپس... در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: گیسیا موها را خیس کرد. شانه را نوازشگرانه بر رشته‌ای از  موهای ابریشم‌گون ارکیده کشید و با  قیچی آن را برید. تارهای مو بر زمین ریخت.  شانه بار دیگر رشته‌ای مو را نوازش کرد. تارهای مو از شانه گریختند. گیسیا، این موها هوس جدایی از سر ارکیده ندارند. تو داری آن‌ها را به زور می‌بری. دست‌کم  آن‌ها را بنواز گیسیا. تو سلاخی گیسیا! پس به قربانی‌ات آب بده نوازشش کن و آنگاه  سلاخی‌اش کن.  گیسیا رشته‌ای دیگر از موها را نوازش کرد و برید. به نوک موها نگاه کرد و گلوله داغ در سینه‌اش چرخید؛  از نوک موهای ارکیده  خون می‌چکید.

دوازده داستان سرگردان

35,000 تومان
گابریل گارسیا مارکز نویسنده نامدار آمریکای جنوبی و خالق پدیده منحصر به فرد صد سال تنهایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ١٩٨٢ که بی‌شک برای خوانندگان علاقه‌مند به رمان نامی آشناست ، این‌‌بار با نوشتن ١٢ داستان کوتاه سعی در پدیدآوردن فضایی جدید برای خوانندگانش دارد : « در آن پارک دور افتاده ، زیر برگ‌های زرد ، روی نیمکتی چوبی نشسته بود و دست‌ها را به سر نقره‌ای عصا تکیه داده و به قوهای گردآلود روی دریاچه خیره مانده بود و به مرگ فکر می‌کرد . اولین‌بار که به ژنو آمده بود ، دریاچه آرام و بلورین بود . مرغ‌‌های دریایی اهلی شده نزدیک می‌شدند تا از دست او دانه بر‌چینند . » آقای رئیس‌جمهور ، سفر بخیر ، قدیسه ، هواپیمای زیبای خفته ، خواب تعبیر می‌کنم ، فقط آمدم تلفن کنم ، وحشت‌های ماه اوت ، اتومبیل مشکی ، هفده انگلیسی مسموم‌شده ، باد سرد شمالی ، تابستان سعادتمند خانم فوربس ، نور مثل آب است و رد خون تو روی برف ، دوازده داستانی است که گابریل گارسیا مارکز نوشته است . بهمن فرزانه مترجم آثار بسیاری از نویسندگان ایتالیایی همچون آلبادسس پدس ، گراتزیا دلددا ، پیراندلو و . . . در سال ١٣٥٤ ترجمه ماندگار « صد سال تنهایی » را از گابریل گارسیا مارکز راهی بازار نشر کرد . او این‌بار با ترجمه « دوازده داستان سرگردان » داستان‌هایی متفاوت را از این نویسنده به علاقه مندان آثارش ارائه کرده است .

مغز حرام

7,500 تومان
داستان از شبی شکل می‌گیرد که امیر میهمان خانه شرمین است. تا خرخره خورده بودند و چند نخی هم گل زده بودند. تلوتلو می‌خوردند و می‌خندیدند. شرمین گفت: «وقت دوئل است.» شرمین امیر را به مبارزه می‌طلبد. کمی بعد چشم در چشم با فاصله کم و دو اسلحه پُر روبه‌روی هم ایستاده بودند. آماده؟ سه... دو... یک... آتش! حالا امیر که آرزوی نویسندگی در سرش بود و با همین آرزو از مشهد راهی تهران شده بود باید فرار می‌کرد. ٤٨ ساعت آواره تهران شد. توهم یکی از عارضه‌های مواد مخدر است و مغز حرام به بررسی فاجعه توهم می‌پردازد. طنز نهفته در کتاب و موضوع روز بودن، کتاب را خواندنی کرده است. صالحه مرتضی‌نیا روانشناس است، به همین دلیل شخصیت‌های داستان بسیار باورپذیرند. قسمتی از کتاب: برای هزارمین بار توی خیالاتم تا دم مرگ رفته بودم و سرشکسته برگشته بودم. احساس حقارت که بالا بزند فقط می‌توانی پشت کنی به دره و راه بیفتی سمت دامنه کوه. فیلَم یاد هندوستان کرده بود. حیف امیر، حیف. با این ایده‌ها چه کارها که نمی‌توانستی بکنی. خوب نیست آدم بنشیند برای خودش دل بسوزاند اما حالا که کار از کار گذشته بد نیست کمی به حال خودت افسوس بخوری. استعدادهایت کشف که نشد هیچ، تکفیر هم شد. بعدش هم که این افتضاح... کدام استعداد؟ خودشیفتگی که شاخ و دم ندارد. دارد. تخیل من آبستن شاهکار است. فعلاً که توهمت... خفه لعنتی. این حق من نبود... نقدی بر این کتاب

زمستان با طعم آلبالو

120,000 تومان
زنی که همسرش او را درک نمی‌کند به ناچار خیال می‌بافد : « نمی‌دانم از آن زمستان آخر چند روز گذشته ، همان زمستانی که برای اولین و آخرین‌بار دست سردم را گرفتی تا گرمای دستت که یک جور متفاوتی بود ، چیزی شبیه معجزه و فرق می‌کرد با هر گرمای دیگری ، از دستم به تمام جانم منتقل شود . و باز هم زمستان است . باز هم هوا سرد شده و دست‌های من هم ، و چقدر خوب است این سرما . نمی‌دانم باید باورم بشود که بالاخره این زمستان می‌آیی یا نه ؟ من دلم می‌خواهد باور کنم . تا زودتر روزهای مانده تا آمدنت بگذرند این روزهای بیهوده بی توی من ، که همه‌شان منحنی و ناراست می‌گذرند . خودت که خوب می‌دانی چه می‌گویم . می‌دانی که این روزهایم چقدر بد می‌گذرند و حتی شب‌هامان . » « زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسی‌های زنی است که در خیال خود به دنبال گمشده‌اش می‌گردد تا حضور او را در تنهایی‌های خود رقم زند .
سفارش:0
باقی مانده:1

سلمانی وارطان

35,000 تومان
سلمانی وارطان مجموعه‌ای است شامل پنج داستان دربارۀ سرخورد‌گان، طردشد‌گان، آدم‌هایی که از تحولات پرشتابجامعه بازمانده‌اند و ناگزیر به کنج عزلت خود خزیده‌اند. کتاب روایتگر تقلای آدمیانی است که به هر نشانۀ آشنایی، ولو ناچیز، چنگ می‌زنند تا شاید در پیوند به گذشته بتوانند تکه‌ای از خویش را بازیابند. در بخشی از داستان اول می‌خوانیم: سی سال پیش که داود چمدانش را در خاک آلمان زمین گذاشت، کار پیدا نمی‌شد، زبان نمی‌دانست و توی خیابان‌ها گم می‌شد. مدتی گذشت تا توانست در سوپرمارکت زنجیره‌ای بزرگی کار پیدا کند. صبح خیلی زود با بقیه کارگر‌ها منتظر می‌ماند تا کامیونِ‌ِ بارها از راه برسد و کارتن اجناس فروشگاه را منتقل کند به انبار که مثل سردابه‌های قرون‌وسطایی زیرزمینی نمور و سرد بود در قعر ساختمانی امروزی. درد کمر آمیزه‌ای بود از چاییدن پهلوها در سوز و سرمای گرگ‌و‌میش و التهاب عصب کمر از سنگینی کارتن‌ها.  وقتی درد کمر امان داود را برید و برای اولین بار روبه‌روی دکتر آلمانی نشست، نمی‌دانست این‌ها را چطور برای دیلماج تشریح کند. آن‌قدر به درد دقیق شد و دنبال کلمۀ درست گشت که درد از یادش رفت. حتی وقتی زبان آلمانی یاد گرفت فهمید آدم فقط به زبان مادری درد می‌کشد.