رمان کلاسیک جیبی (جلد68) – جان کریستوفر برکه ی آتش(چهار گانه 3)

80,000 تومان

چهارگانه‌ای از جان‌کریستوفر، درباره هجوم موجوداتی غيرزمينی‌ـ سه‌پايه‌ها‌ـ به كره زمين. مهاجمان اراده انسان‌ها را تسخير كرده و آنها را به بردگی كشانده‌اند. ولی گروه اندكی از افراد آزاد تلاش می‌كنند تا با اقدامات هولناک دشمن مبارزه كنند. در جلد چهارم اين مجموعه، سه‌پايه‌ها از طريق امواج تلويزيونی اختيار ذهن انسان‌ها را هم دست می‌گيرند. کوه‌های سفید، شهر طلا و سرب، برکه‌ی آتش و وقتی سه پایه‌ها به زمین آمدند، عنوان‌های هر جلد از این چهارگانه‌ است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

رمان کلاسیک جیبی (جلد68) – جان کریستوفر برکه ی آتش(چهار گانه 3)

نویسنده
جان کريستوفر
مترجم
مهرداد تويسرکانی
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 240
نوع جلد
قطع
سال نشر 1400
سال چاپ اول 400
موضوع
رمان
نوع کاغذ
وزن گرم
شابک
توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 11.5 × 2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رمان کلاسیک جیبی (جلد68) – جان کریستوفر برکه ی آتش(چهار گانه 3)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آقاکوچول ها جلد 38، سه سوت آقا

18,000 تومان
مجموعه‌ی مصور می باشد که در هر داستان، یک ویژگی پسندیده یا ناپسند در شخصیتی داستانی با طنزی کودکانه مجسم می‌شود. شخصِ محوری هر کتاب با شکلی فانتزی تصویرسازی شده که برای مخاطب دلپذیر و متفاوت است. این مجموعه به عنوان هدیه ای مناسب برای سلیقه‌های گوناگون مخاطبان چاپ شده است.

باز هم من

68,000 تومان
کتاب باز هم من، رمانی عاشقانه نوشته ی جوجو مویز است که اولین بار در سال 2018 منتشر شد. این کتاب، سومین عنوان از سه گانه ی «من پیش از تو» به حساب می آید. لوییزا کلارک برای شروع یک زندگی جدید به نیویورک می رسد و مطمئن است که می تواند علاوه بر لذت بردن از این ماجراجویی تازه، رابطه اش با سم را نیز در چندهزار مایل آن طرف تر، زنده نگه دارد. او به دنیای میلیونرها پا می گذارد و برای لئونارد گاپنیک و همسر دوم بسیار جوانترش، اگنس، مشغول به کار می شود. لو مصمم است که بیشترین بهره را از این تجربه ببرد و خود را کاملاً غرق کار و زندگی جدیدش در نیویورک می کند. او پس از مدتی با جاشوا رایان آشنا می شود؛ مردی که نجوایی از گذشته ی لو را همراه خود دارد. زندگی لو خیلی زود مسیر تازه ای به خود می گیرد و او مجبور می شود که از خود بپرسد: لوییزا کلارک چه کسی است؟ و چگونه می توان شجاعت این را یافت که از قلب خود پیروی کرد؟

فسقلی جلد 36، هلی هیولا

7,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

قصه هایی برای کلاس پنجمی ها

110,000 تومان
کتاب قصه هایی برای کلاس پنجمی ها برای هر کسی داستانی دارد. داستان هایی از دنیای های واقعی، تخیلی، جادویی وافسانه ای. داستان‌های این کتاب از سرتاسر جهان گرداوری شده‌اند. تمام این داستان‌ها پر از خلاقیت‌اند و تک‌تک انها تصویری از تخیل قوی تعدادی از بهترین‌ نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان را به نمایش می گذارند. بعضی از این داستان‌ها از سرزمین‌های دور است بعضی بر پایه تجربه‌های روزانه بنا شده است و تعدادی هم خیالی اند. این کتاب را بخوانید و از خواندش لذت ببرید.
سفارش:0
باقی مانده:1

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم