رمان کلاسیک نوجوان (جلد 34) – دنیای شگفت انگیز از

125,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

داستان کتاب رمان کلاسیک نوجوان (جلد 34) – دنیای شگفت انگیز از، در سرزمین خیالی اُز اتفاق می‌افتد. دوروتی، دختر بچه‌ای کنجکاو و شجاع، به همراه سگ کوچولوی خود، توتو، توسط گردباد به سرزمین اُز برده می‌شود. در این سرزمین، دوروتی با دوستان جدیدی از جمله مترسک، آدم آهنی و شیر بزدل آشنا می‌شود. آنها با یکدیگر راهی سفری پرمخاطره می‌شوند تا جادوگر شهر اُز را پیدا کنند و به آرزوهای خود برسند.

رمان کلاسیک نوجوان (جلد 34) – دنیای شگفت انگیز از ، سرشار از ماجراجویی، دوستی، شجاعت و امید است. این رمان به کودکان و نوجوانان می‌آموزد که با اعتماد به نفس و تلاش می‌توان بر هر مشکلی غلبه کرد و به آرزوهای خود رسید.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

رمان کلاسیک نوجوان (جلد 34) – دنیای شگفت انگیز از

نویسنده
ال فرانک بااوم
مترجم
سارا قدياني
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 540
نوع جلد
سخت
قطع
وزيري
سال نشر 1381
سال چاپ اول 1381
موضوع
رمان
نوع کاغذ
وزيري
وزن گرم
شابک
9789644175633
توضیحات تکمیلی
ابعاد 22 × 17 × 1.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رمان کلاسیک نوجوان (جلد 34) – دنیای شگفت انگیز از”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دزدان خوب جلد 2، راسوی گم شده

25,000 تومان
دوقلوهای ده‌ساله، بیلی و جیلیان، از اینکه مجبورند کارهای خلاف انجام دهند خسته شده‌اند و مشتاق یک زندگی عادی هستند.آنها برخلاف والدین دزدشان دوست دارند کارهای خوب انجام دهند؛ کارهایی مثل نجات یک توله‌راسوی بدبو...

قصه های تصویری از زندگی خواجه نصیرطوسی جلد 9، آسیابان و سگش

20,000 تومان
خواجه نصیرالدین به دلیل حمله مغول ها، مانند دیگر هم وطنانش به قلعه قهستان پناه می برد. حاکم قلعه مردم را آزار می دهد و خواجه نصیرالدین کاری می کند که باعث می شود حاکم قلعه او را زندانی کند. در ادامه اتفاقاتی رخ می دهد که سبب نفوذ بیشتر خواجه نصیر در دربار پادشاه می شود.

آموزش سواد مالی به کودکان (13) – وقت خرید با مامان

60,000 تومان
کتاب «آموزش سواد مالی به کودکان (13) - وقت خرید با مامان» یکی از کتاب‌های مجموعه‌ی «آموزش سواد مالی» برای کودکان است که در قالب داستان، دانش، مهارت و استانداردهای رفتارهای مالی را آموزش می‌دهد. این کتاب، داستان یک روز خرید با مامان است. دختر کوچولو و پسر کوچولو برای خرید با مامان به فروشگاه و بازار می‌روند. آنها هر چیزی را که می‌بینند می‌خواهند و هر بار مامان می‌گوید نه یا الان نه، امروز نه! هر کدام می‌توانند یک کتاب بخرند نه دو کتاب! آبنبات و عروسک و اسباب‌بازی هم نمی‌توانند بردارند اما مامان برای دختر یک لباس نو می‌خرد و وقتی خریدها تمام می‌شود حالا با باقی پول می‌توانند همگی بستنی قیفی بخورند. این داستان به کودکان یاد می‌دهد که خرید کردن نیاز به برنامه ریزی دارد و پول را باید حساب شده خرج کرد. نمی‌توانند هرچیزی که دل‌شان می‌خواهد را داشته باشند.
سفارش:0
باقی مانده:1

قصه های زالزالکی جلد 5، بندی بندی

7,500 تومان
تا حالا یک آدم کوچولو دیده ای که خیلی کوچولو باشد؛ قد زالزالک باشد؟ مثل زالزالک قلمبه باشد، مثل او نارنجی باشد؟ من که دیده ام، اسمش را هم می دانم. اسمش زالزالکی است. زالزالکی به همه جا سرک می کشد تا یک دوست زالزالکی پیدا کند. برای همین یک عالمه ماجرا برایش اتفاق می افتد.

کتابهای نارنجی جلد 43، دیواری که می ترسید و 6قصه ی دیگر

40,000 تومان
اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم