رهایی از نگرانی 10 راه حل ساده

115,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

همۀ ما گاه و بی‌گاه وقتی احتمال بروز واقعه‌ای ناگوار می‌رود، اسیر نگرانی می‌شویم. اما برخی افراد حتی در صورت ناچیز بودن این احتمال هم نمی‌توانند از گسترش نگرانی جلوگیری کنند و مبتلا به نگرانی مزمن می‌شوند. نگرانی مزمن، خود، زمینه‌ساز مشکلات اضطرابی شدیدتر است. در این کتاب با راه‌کارهای عملی رهایی قطعی و همیشگی از شر نگرانی، آشنا می‌شوید. در کتاب حاضر، تکنیک‌های روان‌درمانی قدرت‌مندی (براساس رویکرد رفتاردرمانی شناختی) برای کنترل نگرانی و کاهش استرس معرفی شده است.

ارزیابی خود، انگیزه‌سازی، تمرین آرام‌سازی، و بازسازی شناختی از‌آن‌جمله‌اند. با خواندن این کتاب می‌آموزید که چگونه افکار منفی را که منجر به نگرانی می‌شوند، شناسایی کرده و تغییر دهید. هم‌چنین یاد می‌گیرید که رفتارهای مولد نگرانی را با رفتارهای سازنده‌تر و مثبت‌تر جایگزین کنید.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786002002563 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

رهایی از نگرانی 10 راه حل ساده

نویسنده
کوین گیورکو ، پاملا ویگارتز
مترجم دکتر حسن حمیدپور ، دکتر زهرا اندوز
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 168
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول 1402
موضوع
روان‌درمانی و مشاوره
نوع کاغذ ——-
وزن 209 گرم
شابک
9786002002563

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.209 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رهایی از نگرانی 10 راه حل ساده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

افسانۀ استر و مردخای

210,000 تومان
افسانه‌ی استر و مردخای داستانی قدیمی در کتاب مقدس یهودیان، «عهد عتیق» است. این داستان در میان تاریخ‌دانان محل شک و تردید است که واقعیت تاریخی دارد یا صرفا افسانه‌ است. مرتضی عرب‌زاده‌ی سربنانی در کتاب افسانه‌ی استر و مردخای از همه‌ی جوانب، بررسی و تحلیل کرده است. در بخشی از عهد عتیق داستانی آمده است که با تاریخ هخامنشیان در دوره‌ی خشایارشاه پیوند خورده است. در این افسانه آمده است که دختری به نام استر ناخواسته وارد دربار هخامنشیان شده و بعد از چندی ملکه‌ی دربار و معشوقه‌ی خشاریارشاه گشته است. او هنگامی که به این درجه می‌رسد قوم یهود را حمایت و پشتیبانی فراوان می‌کند. استر همه‌ی مراحل را با راهنمایی و تدبیر مردخای که پدرخوانده‌ و قیم اوست و علاوه بر این، یکی از وزیران خشایارشاه بوده پیش برده. آن‌ها با کمک و همراهی یک‌دیگر دسیسه‌ها و توطئه‌هایی را که در دربار علیه خودشان و قوم یهود برنامه‌ریزی می‌شده است، خنثی کرده و یهودیان را از مهلکه‌ی بزرگ مرگ و نابودی نجات می‌دهند. در انتهای داستان به خاطر پیروزی استر و مردخای بر بدخواهان جشنی می‌گیرند که پس از آن، به نام عید پوریم شناخته می‌شود و یهودیان آن را همه‌ساله جشن می‌گیرند. افسانه‌ی استر و مردخای در میان تاریخ‌دانان محل شک است. عده‌ی زیادی از مورخان بر این باورند که این داستان وجود خارجی ندارد. مورخان یونانی مانند هرودت از استر نامی نبرده‌اند و نام ملکه‌ی غیریهودی دیگر را به خشایارشاه نسبت می‌دهند. از طرف دیگر عید پوریم یکی از مهم‌ترین اعیاد یهودیان است که با تاریخ ایران نسبتی تنگاتنگ دارد. حالا با تمام این اوصاف سوالاتی هنوز درباره‌ی این داستان مطرح است: آیا داستان استر از نظر تاریخی واقعیت دارد؟ این داستان چه اهمیتی برای مطالعات تاریخی دارد؟ خاستگاه عید پوریم چیست؟ آیا یهودیان در زمان خشایارشاه ده‌ها هزار ایرانی را قتل‌عام کردند؟ مرتضی عرب‌زاده‌ی سربنانی در کتاب افسانه‌ی استر و مردخای (واکاوی خاستگاه جشن پوریم) این سوالات را تحلیل کرده است. کتاب حاضر، چهار بخش دارد که در بخش اول به روابط هخامنشیان و یهودیان می‌پردازد، بخش دوم آن درباره‌ی کتاب استر است که بخشی از عهد عتیق است، بخش سوم آن داستان استر به صورت کامل آورده شده است. آخرین بخش کتاب نیز به عید پوریم و خاستگاه‌های آن پرداخته شده است.

معسومیت

155,000 تومان
کتاب معسومیت نوشته مصطفی مستور توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان, ادبیات, ادبیات فارسی به چاپ رسیده است. از حیاط خونه که زدم بیرون،پیاده رفتم طرف خونه.چند قدم که برداشتم باز اون فکر همیشگی اومد سراغم.درست نمیدونم چرا اما از دو سال پیش که بابا و مامان از هم جدا شده بودند،هروقت مامان رو تو خیاط خونه می دیدم اون فکر مسخره می اومد سراغم.منظورم اینه تا چند روز دلم می خاست رییس جمهوری شهرداری وزیری وکیلی چیزی بودم و می تونستم دستور بدم یه روز رو به اسم روز عروس اسم گذاری کنند و تو اون روز همه ی زن های شهر از پیر و جوون گرفته تا مجرد و متاهل تا بچه و بزرگ و سالم و مریض و آزاد و زندونی ،همه لباس عروس بپوشند و بریزند تو خیابون های شهر و همه جا رو قرق نور کنند....

خستگی در ورزش و فعالیت ورزشی

15,000 تومان
خستگی دغدغه اصلی ورزشکاران، مربیان و دست اندرکاران فعالیت های ورزشی و از جمله مسائل مهم قلمرو علوم فعالیت ورزشی بالینی است. به رغم پیشرفت های چشمگیر علمی هنوز هم ابهامات زیادی درباره تعریف خستگی، دلایل آن و تأثیر انواع گوناگون فعالیت ورزشی بر خستگی و بهترین روش مواجهه با آن و گسترش عملکرد ورزشی وجود دارد. کتاب خستگی در ورزش و فعالیت ورزشی انواع گوناگون خستگی را بررسی و درباره دشواری های شناسایی آن ها به تفصیل بحث می کند. این کتاب مبانی علمی خستگی و چگونگی ابعاد فیزیولوژیایی و عصبی ـ عضلانی را معرفی و نکاتی اساسی در باره تخلیه انرژی اسید لاکتیک، آب زدایی، الکترولیت ها و مواد معدنی و ادراک خستگی ارائه می کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

روان‌شناسی شطرنج

140,000 تومان

هنوز که هنوز است روان‌شناسان جوابی قطعی به این سوالِ قدیمی نداده‌اند: استعداد مهم‌تر است یا تمرین؟ جان واتسون، بنیان‌گذار مکتب رفتارگرایی، در یکی از کتاب‌های خود، در ردّ نظریۀ استعداد ذاتی نوشت: "یک‌دوجین نوزاد سالم، خوش‌نقش و دنیایی را که خودم تعیین کرده‌ام به من بدهید تا بزرگشان کنم؛ من تضمین خواهم کرد که هر کدام را به طور تصادفی انتخاب کنم و به او آموزش بدهم تا صرف‌نظر از استعدادها، علایق، تمایلات و قابلیت‌هایش، و شغل و نژاد اجدادش، تبدیلش کنم به هر قِسم متخصصی که بخواهم اعم از پزشک، وکیل، هنرمند، تاجر عمده، و، بله، حتی دزد و گدا.

" روان‌شناسان به خیلی از سوالات دیگر هم هنوز جواب قطعی نداده‌اند؛ مثلا این‌که چرا مردان در ریاضیات،‌ علوم محض، و حتی شطرنج نسبت به زنان عملکرد بهتری دارند. و آیا اصلا عملکرد مردان بهتر است؟ از نظر بابی فیشر "همۀ زن‌ها ضعیف‌اند، همه‌شان. آن‌ها در قیاس با مردها احمق‌اند. راستش، نباید شطرنج بازی کنند." کاسپاروف هم در مصاحبه‌ای گفته بود: "یک شطرنج واقعی داریم و یک شطرنج زنان. شطرنج مناسب زنان نیست. این جنگ است. یک جنگ بزرگ. به درد زن‌ها نمی‌خورد."

وقتی روان‌شناسی دست می‌گذارد روی ورزشی شبیه شطرنج، یقین داشته باشید بحث‌هایی که در مطالبش مطرح می‌کند، جدا از این‌که خواندنی‌ست، خواننده را ساعت‌ها به فکر فرو می‌برد. نویسنده در این کتاب از تبعیض‌های جنسیتی سخن گفته تا روان‌شناسیِ چشم‌بسته بازی کردن. از سقف شیشه‌ای گفته که مانع نامرئیِ پیشرویِ زنان است تا زیباییِ شطرنج به دلیل تعداد زیادِ احتمالاتِ پیش رو. کتاب روان‌شناسیِ شطرنج فقط به شطرنج ربط ندارد، کتابی جامع است دربارۀ جامعه، تمرین، استعداد و تبعیض.