روابط بین الملل: نظریه ها و رویکردها

120,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

این کتاب برای دانشجویان رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «روابط بین‌الملل» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.

فهرست:

مقدمه
گفتار اول: سیری در مطالعه نظری روابط بین‌الملل
گفتار دوم: خط اصلی فکری و نظری روابط بین‌الملل
گفتار سوم: دولت بازیگر اصلی در عرصه سیاست بین‌الملل
گفتار چهارم: رویکردهای انتقادی و بازتابی در روابط بین‌الملل
گفتار پنجم: تجزیه و تحلیل سیاست خارجی
گفتار ششم: امنیت ملی و بین‌المللی
گفتار هفتم: تجزیه و تحلیل دیپلماسی
منابع

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

روابط بین الملل: نظریه ها و رویکردها

نویسنده
دکتر سید عبدالعلی قوام
مترجم
——-
نوبت چاپ 13
تعداد صفحات 396
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
علوم سیاسی
نوع کاغذ ——
وزن 555 گرم
شابک
9789645300300
توضیحات تکمیلی
وزن 0.555 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روابط بین الملل: نظریه ها و رویکردها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هارپر و ارکستر دیوانه 3/ جنگل شب

19,000 تومان
«سیرک رویاها» دومین جلد از مجموعه‌ی «هارپر و ارکستر دیوانه» داستانی جذاب در ژانر فانتزی برای کودکان است. هارپر و گربه‌ی دوست‌داشتنی‌اش «نصفه‌شب» روی پشت‌بام بودند. هارپر مشغول نواختن موسیقی بود که صدای زوزه‌ی بلندی به گوشش رسید. این صدا متعلق به گرگ دست‌آموز نیت ناتانیلسون، صمیمی‌ترین دوست هارپر، است. بعد کم‌کم دوستان دیگر هارپر نیز روی پشت‌بام ظاهر شدند… تا اینجای ماجرا همه چیز به اندازه‌ی کافی عجیب است. اما ماجرا زمانی عجیب‌تر می‌شود که دختری بندباز هارپر و دوستانش را به «سیرک رویاها» می‌برد؛ سیرکی که اصلاً‌ شبیه سیرک‌های دیگر نیست! چون افراد عجیب‌و‌غریبی در این سیرک حضور دارند؛ از آقای شیرینی‌پز گرفته تا خانم آوازه‌خوان دریا، یک طالع‌بین مرموز و بچه‌هایی که در سیرک بندبازی می‌کنند. تازه در این میان، مهم‌ترین راز زندگی هایپر نیز آشکار می‌شود. آیا دوست داری هارپر و دوستانش را در این سیرک همراهی کنی؟
سه نت بلند، علامت رمزی هارپر و بچه‌ها، نواخته می‌شود. هارپر و دوستانش دور هم جمع می‌شوند و سمت جنگل شب راه می‌افتند.

با هارپر، دوستانش و رهبر ارکستر دیوانه به جایی که قصه‌های شاه پریان از آنجا شروع می‌شود، سفر کنید تا ببینید راز پرنده‌ی یخی چیست.

پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.قیمت فعلی: 22,000 تومان.

معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

جوردی سییرا‌ ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر می‌کشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زده‌اند. به این معنا که دیگر هیچ‌کدام از وظایف پدری و مادری‌شان را انجام نمی‌دهند. متعجب شده‌اید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است...

درباره‌ی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشته‌ی جوردی سییرا‌ ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعه‌ای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالش‌های او با خانواده، دوستان و مدرسه‌اش روایت می‌شود. پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شده‌اند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک می‌کند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی می‌کند. هر سال در درس‌هایش تجدید می‌آورد و با همه‌ی این‌ها سربه‌هوا و بی‌مسئولیت هم هست! داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز می‌شود که پدر و مادر فلیپه تصمیم می‌گیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تخت‌خواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر... راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. این‌که چرا فلیپه از فرصت‌هایش استفاده نمی‌کند، چرا نمی‌فهمد که اگر همین‌طوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت می‌شود. که باید درس بخواند، که فرصت‌ها را از دست ندهد، که همه‌ی کارها را نگذارد برای لحظه‌ی آخر، که تابستان در یک چشم به‌ هم زدن تمام می‌شود و از این‌جور حرف‌ها. حرف‌هایی که هر سال می‌زدند، اما امسال به خاطر دو‌تا تجدید شدَّتَش بیش‌تر بود. اما همان‌طور که احتمالاً خودتان حدس می‌زنید، گوش فلیپه به این حرف‌ها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمی‌خواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسه‌اش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!... به‌ هر ‌روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. می‌پرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما می‌گوییم. اعتصاب یعنی این ‌که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همه‌ی ساعت‌های روزت را از دست می‌دهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم می‌دهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر می‌برد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمی‌رسید اهمیتی به این موضوع بدهد. البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان می‌کرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بی‌تفاوت رفتار می‌کند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث می‌کرد، تعهد می‌داد که سر‌وقت برمی‌گردد، قسم می‌خورد که خوب رفتار می‌کند، که خودش را توی دردسر نمی‌اندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد می‌شود و یک عالم چیز دیگر. اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بی‌محلی می‌کردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، ‌کم‌کم متوجه شد که قضیه‌ی پیش‌آمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آن‌هایی که اعتصاب می‌کنند، اول تحت فشار قرار می‌دهند تا بتوانند حقوق‌شان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره می‌کنند،‌ اما به نظر نمی‌رسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند... پس آن روز کی می‌رسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود... بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعه‌ی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جد‌غریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعه‌ی داستان‌های ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنی‌ست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.

دور برگردان

6,000 تومان

معرفی کتاب دوربرگردان

کتاب دوربرگردان نوشته‌ی میثم کیانی، دربردارنده‌ی 10 داستان کوتاه جذاب و تأثیرگذار است که با درون مایه‌ای اجتماعی، جنگی، پلیسی و... شما را مجذوب خود می‌کند. داستان‌های «دوربرگردان» در فضاهایی کاملا شهری و اجتماعی اتفاق می‌افتد و یکی از آن‌ها هم در میدان جنگ ایران و عراق می‌گذرد. در مواقعی شما حس می‌کنید که مرز بین خیال و واقعیت در موضوعات داستان مشخص نیست. نوع روایت داستان‌های کتاب دوربرگردان یک حالت پیوستگی دارند. وقتی شروع به خواندن داستان‌های این کتاب می‌کنید، از زمان حال شروع می‌کنید و سپس اتفاقات گذشته گفته می‌شود و دوباره زمان داستان به حال پیوند می‌خورد. بعد از آن اتفاقات آینده روایت می‌شود و دوباره این چرخه دایره‌ای استمرار می‌یابد. زمینه‌ی روایات میثم کیانی داستان‌های موقعیت هستند، موقعیت‌های مکانی و یا حادثه‌ای چون جنگ و نبرد. او در نوشتن داستان‌های این کتاب، سعی کرده است فضاهای متفاوت را تجربه کند. تم و زمینه‌های معمایی، وهم، گوتیک، جنگی و... را می‌توان در این داستان‌ها مشاهده نمود. در کل، فضای داستان‌های کتاب دوربرگردان، به جز داستان «شبی خون» که تنها داستان جنگی آن است، دارای موضوعات اجتماعی می‌باشند. برای مثال داستان «نُت‌های خیس» درباره کودکان کار و آسیب‌های روحی و روانی است که این ضربه‌ها در آینده‌ی زندگیشان مشخص می‌شود. در نت‌های خیس از زمان حال شروع کرده و بعد به گذشته نگاه می‌کنید و گذشته‌ی یکی از همین بچه‌ها را می‌بینید و دوباره زمان حال او را بازبینی می‌کنید. در بخشی از کتاب دوربرگردان می‌خوانیم: سیزده گلوله و ترکش، راحت می‌تواند کار آدم را بسازد. وقتی دراز‌ به‌ دراز افتاده بود و از لای باریکِ چشم‌ها زل زده بود به کسی که سابق بر آن فرمانده‌ خطابش می‌کردند و حالا مقابل او، درست به همان حالت، می‌دیدش. دوباره به خودش این‌ها را گفت: سیزده گلوله و ترکش... و به فرمانده نگاه کرد که با او لحظه‌های آخرش را سپری می‌کرد. برای بار سوم از پایین تا بالا، حفره‌های پر از خون را یکی‌ یکی شمرد؛ سه‌تا در پاها و هفت گلوله در سینه و شکم، و با نیم‌چرخ سر به راست و چپ، جای سه زخم کاری هم در دست‌ها، در مجموع می‌شدند سیزده جای گِرد و جوشان از خون. می‌دانست تا تخلیه شدن کُلِ خون بدن کمتر از چند ثانیه فرصت دارد، ‌یک‌جا و بعد دیگر خلاص... سعی کرد آرام‌تر نفس بکشد تا خون کمتری از حفره‌ها بیرون بریزد. بین صدای انفجار‌ها و ناله‌هایی که اطرافش را پُر کرده بودند، تشخیص صدای زنی که در همان اطراف شیون می‌کرد، کار سختی نبود. جنس صدا ظریف بود و مهربان. انگار می‌شناختش. عکس صداهای دیگر. سرش را که به سمت صدا چرخاند، دوباره فرمانده را پایین پاهایش دید، کنار یک خاکریز، به او زل زده بود و داشت زیرلب چیزی زمزمه می‌کرد. می‌توانست بشنود. کلمه‌ها توی سرش بودند. انگار خودش باشد که چیزی می‌گوید. انگار لب‌های او بودند. شنیده بود در لحظه‌های آخر حواس انسان اعجاب‌انگیز عمل می‌کند، زورش زیاد می‌شود انگار. باور نمی‌کرد. خودش را آرام‌ آرام کشاند نزدیک فرمانده.

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.

بهره وری و عملکرد در سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی

4,300 تومان
برمن، یکی از اساتید صاحب نام رشته مدیریت دولتی، در این کتاب، با تأکید بر نقش و اهمیت مأموریت سازمان های دولتی و غیرانتفاعی، بر ضرورت نگارش اثر خود نیز تأکید کرده است و با پرداختن به ابعاد گوناگون عملکرد در این بخش ها و چالش های پیش روی مدیران این سازمان ها برای بهبود و ارتقای بهره وری، درک روشنی برای خوانندگان فراهم آورده است. از ویژگی های برجسته این کتاب، تحلیل مقایسه ای رویکردهای متفاوت عملکرد و بهره وری و پیگیری در رسیدن به یک دیدگاه عمومی و منطبق با شرایط سازمان های امروزی در بخش های دولتی و غیرانتفاعی، با تأکید بر وجوه مشترک نظریه ها و الگوهای پیشین و نوین است.  

تاریخ فلسفه‌ی راتلج (جلد سوم): فلسفه‌ی سده‌های میانی

590,000 تومان

معرفی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد سوم: فلسفه‌ی سده‌های میانه

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد سوم: فلسفه‌ی سده‌های میانه، جریان فلسفی قرون پنجم تا هفدهم میلادی را پی می‌گیرد و می‌کوشد ایده‌ها و مکاتب فکری این دوران را تشریح کند. این کتاب، فلسفه‌های اسلامی، یهودی و لاتینی قرون‌وسطی را به‌تفصیل بررسی کرده و آرا و اندیشه‌های فیلسوف‌های تأثیرگذاری مثل ابن‌سینا، این میمون، آبلار، آکویناس و گنتی را معرفی می‌نماید. این اثر از مجموعه‌ی ده‌جلدی راتلج است و ویراستاری آن را جان مارنبون بر عهده داشته.

درباره‌ی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد سوم: فلسفه‌ی سده‌های میانه

چند سده پس از شکل‌گیری مسیحیت، این دین توانست به بخش زیادی از کشورهای دنیا نفوذ کند و به جریانی غالب و مسلط تبدیل شود. این روند که تقریباً از قرن پنجم میلادی شروع شده بود توانست تمام شئون فرهنگی و علمی، از جمله فلسفه را تحت‌تأثیر خود قرار دهد. فلسفه‌ی این برهه بیش از همیشه به مذهب و دین گرایش یافت و در خدمت تبیین ایده‌های الهی قرار گرفت، اما مسیحیت تنها گرایش فلسفی آن زمان نبود. جریان‌های اسلامی و یهودی هم نسبتاً قدرت داشتند. گرچه محدوده‌ی آن‌ها تنها به کشورهای اسلامی و عربی محدود بود، اما عمیقاً بر روی اندیشه‌ی غربی تأثیرگذار بودند. بااینکه این فلسفه‌ها به زبان‌های متفاوتی رواج داشتند (فارسی، عربی، عبری و لاتینی)، اما تاریخ‌شناسان همه‌ی آن‌ها را زیر یک چتر، یعنی فلسفه‌ی سده‌های میانه جمع می‌کنند. این به خاطر سه ویژگی مشترکی است که آن‌ها را به هم پیوند می‌داد: اول اینکه همگی از سنت یونانی ریشه می‌گرفتند؛ دوم، در مسیر تکاملشان عمیقاً درهم‌تنیده و به یکدیگر وابسته شده بودند؛ و در نهایت اینکه ایده‌ی محوری هر سه حول خدا، یکتاپرستی و الهیات می‌گشت. کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد سوم: فلسفه‌ی سده‌های میانه (Routledge History of Philosophy Volume III: Medieval Philosophy)، دقیقاً به تحولات همین دوران اشاره دارد و می‌کوشد آن‌خت را مرور و تحلیل کند. این مجلد بحث خود را از دوران پس از آگوستین قدیس شروع می‌کند و تا ابتدای قرن هفدهم پیش می‌رود. در این میان، روند شکل‌گیری، شکوفایی و افول هر یک از سنت‌های اسلامی/عربی، یهودی، و لاتین/مسیحی را بررسی می‌کند. قرون‌وسطی از نظر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اخلاقی از سیاه‌ترین دوران‌های بشری بود. با وقوع رنسانس، انسان غربی تلاش زیادی کرد تا تمام محصولات و باقی‌مانده‌های آن عصر را از بین ببرد. و یکی از پیامدهای این رفتار نادیده گرفتن فلسفه‌ی سده‌های میانه بود. قرن‌ها طول کشید تا محققان به اهمیت آرای آن برهه پی ببرند و سعی نمایند بی‌طرفانه در موردش صحبت کنند. آن‌ها فهمیدند که بسیاری از فلاسفه‌ی آن سده‌ها، مثل ابن‌سینا، این میمون، آکویناس، آبلار یا گنتی، اندیشمندان بزرگی بودند و ایده‌های قابل‌توجهی را مطرح می‌کردند. کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد سوم: فلسفه‌ی سده‌های میانه، با همین دیدگاه کوشیده نگاهی منصفانه و کنجکاوانه به آن زمان داشته باشد و به دور از هر سوءگیری و قضاوتی آن اندیشه‌ها را مرور کند. نویسندگان این کتاب به جنبه‌های متفاوت و گسترده‌ی قرون‌وسطی می‌پردازند و تلاش می‌کنند به کنه ایده‌های آن زمان پی ببرند. کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد سوم: فلسفه‌ی سده‌های میانه را جان مارنبون (John Marenbon) ویراستاری، حسن مرتضوی ترجمه و نشر چشمه چاپ کرده است.