روابط بین الملل: نظریه ها و رویکردها
120,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «روابط بینالملل» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.
فهرست:
مقدمه
گفتار اول: سیری در مطالعه نظری روابط بینالملل
گفتار دوم: خط اصلی فکری و نظری روابط بینالملل
گفتار سوم: دولت بازیگر اصلی در عرصه سیاست بینالملل
گفتار چهارم: رویکردهای انتقادی و بازتابی در روابط بینالملل
گفتار پنجم: تجزیه و تحلیل سیاست خارجی
گفتار ششم: امنیت ملی و بینالمللی
گفتار هفتم: تجزیه و تحلیل دیپلماسی
منابع
فقط 1 عدد در انبار موجود است
روابط بین الملل: نظریه ها و رویکردها
نویسنده |
دکتر سید عبدالعلی قوام
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | 13 |
تعداد صفحات | 396 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1400 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
علوم سیاسی
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 555 گرم |
شابک |
9789645300300
|
وزن | 0.555 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
راهنمای طراحی یافته های باستان شناختی
جاودانگان
معرفی کتاب جاودانگان
کتاب جاودانگان، داستان گوتیک و ترسناک رضا جولایی، در مورد بازرسی است که برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی دورافتاده، به آنجا فرستاده میشود. مرد که در بدو ورود، این روستا را متروک و یخزده مییابد، از روی ناچاری به قصر اشرافزادهای پناه میبرد و مجبور میشود مدتی در آنجا بماند. اما در این قصر مرموز چنان اتفافات عجیب و غیرعادیای رخ میدهد که بازرس به تردید و وحشت میافتد.دربارهی کتاب جاودانگان
ماجرای کتاب جاودانگان، نوشتهی رضا جولایی، از این قرار است که مأمور عدلیهای برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی بسیار دور، راهی آنجا میشود. اهالی از اشرافزادهی روستایشان شکایت کردهاند و از دولت خواستهاند به داد آنها برسد. بازرس قبلی هرگز بازنگشته و هیچ خبری هم از او نیست. این مرد برای بررسی اوضاع و همینطور یافتن نشان همکارش به روستا میرود. او بهمحض آنکه از کالسکه پیاده میشود، میفهمد که هیچ جنبندهای در این قصبه نیست. هوا بهشدت سرد و برفی است. مرد مستأصل به در چندین خانه میکوبد ولی هیچکس در را به روی او نمیگشاید. بازرس متعجب میشود که اگر کسی در آنجا ساکن نیست پس چه کسی شکایت کرده است. در همین اثنا، مردی مرموز خود را به بازرس میرساند و به او میگوید که میتواند شب را در قصر اشرافزادهی روستا سر کند. این شاهزاده و خانوادهی او افرادی نجیب هستند و قصرشان هم گرم است و از او پذیرایی خواهند کرد. بازرسی از روی ناچاری با این مرد مرموز همراه میشود و به قصر میرود؛ جایی در دامنهی کوه، سرتاسر پوشیده از برف و یخ. شاهزاده به گرمی از او استقبال و پذیرایی میکند، ولی بازرس کمکم میفهمد که به جایی عادی وارد نشده. آدمهای آنجا شبیه اشباح هستند، مثل او غذا نمیخورند و در اتاقهایشان گرگ نگه میدارند. بازرس دچار واهمه میشود، اما راه برگشتی ندارد. طوفان و بوران مسیر روستا را بسته و او لاجرم باید مدتی در این قصر بماند...مهماني تلخ
در بخشی از کتاب مهمانی تلخ میخوانیم
با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیکها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشهی نیمه پایین گفتم: « پارکوی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.
وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش میکنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.
شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمیکرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.
بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »
« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد
گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.
کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجرهی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش میرسید.
گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور میرود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشمهای ریزش پیدا بود.
حرفه: داستاننویس 4
معرفی کتاب حرفه: داستان نویس 4
کتاب حرفه: داستان نویس 4، گردآوری فرانک ای. دیکسون و ساندرا اسمیت، آخرین جلد از این مجموعه است و به مباحث تکمیلی نویسندگی داستان کوتاه و نحوهی ارائهی آن میپردازد. در این کتاب راهنما شما با ساختوپرداخت اول، وسط و آخر داستان، شگردهای مغفولمانده، تکنیکهای بازنویسی داستان و در نهایت شیوههای فروش آن آشنا خواهید شد.دربارهی کتاب حرفه: داستان نویس 4
با وجود اینکه نزدیک به صد سال از شروع داستاننویسی مدرن در ایران میگذرد، اما ادبیات داستانی فارسی هنوز به سطح جهانی نرسیده و همچنان مهجور مانده است. درمورد این مشکل نظریات بسیاری مطرح است و دلایل مختلفی ارائه شده اما از میان همهی آنها، دلیلی که بیشتر منتقدین بر آن اتفاقنظر دارند، مسألهی ضعف آموزش است. این دسته از صاحبنظران اعتقاد دارند در ایران هیچگاه داستاننویسی بهصورت حرفهای و اصولی و در سطح جهانی آموزش داده نشده. نویسندگان ایران بهندرت به منابع دستاول آموزشی دسترسی داشتهاند و به خاطر همین بیشتر با واسطه و از طریق مطالعهی داستان، نویسندگی را فراگرفتهاند. همین باعث شده، ادبیات داستانی فارسی از نظر تکنیکی و اصولی تا حدودی ضعف داشته باشد و از ادبیات جهانی فاصله بگیرد. برای آموزش داستاننویسی منابع فراوانی هست اما یکی از معروفترین و مهمترین آنها، مجموعهی حرفه: داستاننویس است که فرانک ای. دیکسون (Frank A. Dickson) و ساندرا اسمیت (Sandra Smythe) گردآوری کردهاند. در این مجموعه، تمام وجوه فنی و غیرفنی نویسندگی داستان معرفی شده و با مثال و نمونه به مخاطب آموزش داده میشود. کتاب حرفه: داستان نویس 4 (Handbook of Short Story Writing) بخش آخر این سری کتابها محسوب میشود و میکوشد بحثهای تکمیلی و جامانده و همینطور مسائل مربوط به خارج از نویسندگی را مرور کند. فرانک ای. دیکسون و ساندرا اسمیت جلد اول مجموعه را به معرفی اصول نویسندگی اختصاص دادهاند و به اهمیت داستان، نویسندگی بهعنوان حرفه و ایدهپردازی پرداختهاند. کتاب حرفه: داستان نویس 4 بهعنوان جلد پایانی مجموعه، به مباحثی که پیشتر به آنها پرداخته نشده میپردازد و به نویسندگان کمتجربه یاد میدهد که چطور داستانشان را ارائه دهند. در این کتاب شیوهی نگارش بخشهای ابتدایی، میانی و انتهایی داستان، روشهای کمترشناختهشده و تکنیکهای کاربردی برای بازنویسی داستان آموزش داده خواهد شد. همینطور در فصلی جداگانه نحوهی به فروش گذاشتن داستان هم بررسی میشود. آغاز هوشمندانهی داستان، پایانبندی غیرقابلپیشبینی، استفاده از نمادها، شیوهی پرداختن و کوتاه کردن داستان در بازنویسی ازجمله موضوعاتی است که در این جلد به آنها پرداخته میشود. کتاب پیشرو، مانند دیگر جلدهای این مجموعه از جستارها و مقالاتی تشکیل شده که نویسندگان، منتقدین و اساتید سرشناس داستاننویسی آنها را نوشتهاند. از جمله نویسندگانی که در این کتاب مشارکت داشتهاند میتوان به جک وب، کاترین گریر، کیت رید، ناتالی هاگن و چارلز ترنر اشاره کرد. این کتاب را نشر چشمه با ترجمهی کاوه فولادینسب و مریم کهنسال نودهی منتشر نموده است.جناب گورکن 2/ جناب گورکن و میمون گمشده
فلسفه اخلاق در تفکر غرب: از دیدگاه السدیر مک اینتایر
فهرست:
مدخل مقدمه بخش اول: سنت ارسطویی در فلسفه اخلاق فصل اول: پیشینه ارسطوگرایی فصل دوم: ارسطوگرایی فصل سوم: تداوم ارسطوگرایی در قرون وسطی بخش دوم: عصر روشنگری و مدرنیسم فصل چهارم: فروپاشی پایههای دین و اخلاق سنتی و تلاشهای نافرجام برای نجات آن فصل پنجم: ویژگیهای اخلاق و سیاست مدرنیته و پیامدهای آن فصل ششم: لیبرالیسم بخش سوم: پسامدرنیسم و اصلاحات مکاینتایر فصل هفتم: بازنگری و اصلاحات در ارسطوگرایی فصل هشتم: نقد و بررسیمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.