روان‌شناسی رشد (از نوجوانی تا پایان عمر) (جلد 2)

320,000 تومان

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

روان‌شناسی رشد (از نوجوانی تا پایان عمر) (جلد 2)

نویسنده لورا ای برک
مترجم یحیی سیدمحمدی
نوبت چاپ 36
تعداد صفحات 620
قطع و نوع جلد وزیری (شومیز)
سال انتشار 1397
شابک 9786007385210
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روان‌شناسی رشد (از نوجوانی تا پایان عمر) (جلد 2)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گفتگو با پسرم درباره بربرها

3,200 تومان
از متن کتاب: کلمه «بربر» چه معنایی دارد؟ کلمه بربر را یونانی‌‏های باستان ساختند. از نظر آن‏ها مردم دنیا دو گروه می‌شدند: آن‏هایی که یونانی حرف می‌زدند و آن‏هایی که زبانشان یونانی نبود. در واقع، همه واژه‏‌ها و جمله‌‏های زبان‏های خارجی به گوش آن‏ها مشتی از هجاهایی بود که بد تلفظ می‌شد و از آن‏ها صداهای بر ـ بر ـ بر ـ بر... در می‌آمد. این‏طوری بود که کلمه «بربر» را ساختند.

کتاب تبریز مه آلود

650,000 تومان
معرفی کتاب تبریز مه آلود “تبریز مه آلود” اثری است به قلم “محمدسعید اردوبادی” که داستانی عاشقانه و شورانگیز را از درگاه وقایع تاریخی تبریز در عصر مشروطه بیان می کند. “محمدسعید اردوبادی”، کتاب “تبریز مه آلود” را در اصل به زبان ترکی آذربایجانی با نام “دومانلی تبریز” به رشته ی تحریر در آورد اما “رحیم رییس نیا” این اثر را به زبان فارسی بازگردانی نمود. ”تبریز مه آلود” در بحبوحه ی جنگ های تبریز در برابر قوای استبداد شروع می شود. قسمت ابتدایی اثر، بیشتر تلفیقی از مبارزات منطقه ای را با عشق و عاشقی شخصیت ها به تصویر می کشد. مرد جوانی به نام “ابوالحسن بیک” در سفری که از مرز جلفا به تبریز داشت، “نینا” را که یک دختر جوان روس است از چنگال اراذل و اوباش نجات می دهد. تا زمان رسیدن به تبریز، بین “ابوالحسن” و “نینا” عشق سوزانی در می گیرد اما دست سرنوشت “ابوالحسن” را درگیر رویدادهای انقلاب می کند و “نینا” هم از طرف کنسولگری روس، مامور جاسوسی و فراهم ساختن اطلاعات برای انقلابیون قفقاز می شود. در ادامه ی اثر “تبریز مه آلود”، نفوذ روس ها در آذربایجان بیشتر می شود و “ابوالحسن” ناچار به ترک تبریز می گردد. او باز هم مشغول فعالیت های انقلابی است که این بار با دختری به نام “هانا” آشنا می شود و این بار او را که از اتباع آمریکایی است، از دست قزاق ها می رهاند. دیری نمی پاید که “هانا” وارد کنسولگری آمریکا می شود و چون به “ابوالحسن” علاقه دارد، رازها و اخبار کنسولگری را به او اطلاع می دهد. این ماجراهای عشقی جذاب میان “ابوالحسن”، “نینا” و “هانا” در کنار یکی از رویدادهای تاریخی و انقلابی مهم آذربایجان، سبب شده تا “تبریز مه آلود” به یک کتاب خواندنی تبدیل شود و “محمدسعید اردوبادی” برای خلق این اثر ماندگار مورد تحسین قرار بگیرد. .

راهنمای زبانهای باستانی ایران(جلد اول)

132,000 تومان
راهنمای زبانهای باستانی ایران(جلد اول) نویسنده دکتر محسن ابوالقاسمی مترجم —————– نوبت چاپ 14 تعداد صفحات 264 نوع جلد شومیز

اسطوره امروز

135,000 تومان
کتاب اسطوره امروز نوشته رولان بارت ترجمه شیرین دخت دقیقیان توسط انتشارات مرکز با موضوع اسطوره شناسی، تاریخ، تاریخ اسطوره به چاپ رسیده است. اسطوره ها فقط فراورده های جامعه های ابتدائی و کهن نیستند. ذهنیت جوامع امروزی نیز توانایی حیرت انگیزی در ساختن اسطوره از رویدادهای روزمره ی سیاسی و اجتماعی و هنری و ورزشی و غیره دارد. اما هرچند تلاش برای اسطوره ای کردن دیدگاه های بشر امروز گسترده باشد، برخورد علمی و انتقادی با آن که موضوع بحث اسطوره شناسی است چیرگی ذهن تحلیلگر را بر اغوای اسطوره امکان پذیر می کند. بارت در مقاله های مجموعه ی اسطوره شناسی ها نشانه ها و اسطوره های زندگی روزمره ی سیاسی و فرهنگی فرانسه ی دهه ی 60 را زیر ذره بین می گذارد و از «نشانه های ناسالم» که پرورنده ی اسطوره هایند نقاب برمی دارد. پس از آن، در مقاله ی نظری بسیار مهم اسطوره، امروز مبانی و اسلوب های نظری خود در اسطوره شناسی را تدوین می کند و در آن چکیده ای از دستاوردهای خود در زمینه های نقد، نظریه ی ادبی، نشانه شناسی، و اسطوره شناسی به دست می دهد. معرفی مباحث کتاب اسطوره امروز تبار واژه semiologie کاربرد نشانه شناسی در قلمروهای پژوهش معاصر درباره نشلنه نقد اسطوره بارت و اسطوره اسطوره امروز اسطوره یک گفتار است اسطوره چونان نظامی نشانه شناسیک فرم و مفهوم دلالت خواندن و رمزگشایی اسطوره اسطوره چونانی زبانی دزدیده شده

کتاب خانم دالاوی

385,000 تومان
معرفی کتاب خانم دالاوی کتاب خانم دلوی، رمانی است نوشته ی ویرجینیا وولف که یک روز از زندگی زنی اشرافی به نام کلاریسا دلوی را در انگلستان پس از جنگ جهانی اول روایت می کند. در داستان این رمان که از دل دو داستان کوتاه به وجود آمده، کلاریسا در حال آماده شدن برای مهمانی ای است که عصر همان روز به میزبانی خودش برگزار خواهد شد. داستان به منظور ایجاد تصویری بی نقص از زندگی کلاریسا و ساختار اجتماعی انگلستان در زمان میان دو جنگ جهانی، به طور مکرر در زمان به جلو و عقب رفته و از ذهن و زبان شخصیت های گوناگونی روایت می شود. به عقیده ی بسیاری از منتقدین، رمان خانم دلوی، دربردارنده ی برخی از زیباترین، پیچیده ترین و بدیع ترین جملاتی است که تا به حال به زبان انگلیسی نوشته شده است و همین موضوع، دلیلی محکم برای خواندن این کتاب است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت