روان‌شناسی شطرنج

140,000 تومان

هنوز که هنوز است روان‌شناسان جوابی قطعی به این سوالِ قدیمی نداده‌اند: استعداد مهم‌تر است یا تمرین؟ جان واتسون، بنیان‌گذار مکتب رفتارگرایی، در یکی از کتاب‌های خود، در ردّ نظریۀ استعداد ذاتی نوشت: “یک‌دوجین نوزاد سالم، خوش‌نقش و دنیایی را که خودم تعیین کرده‌ام به من بدهید تا بزرگشان کنم؛ من تضمین خواهم کرد که هر کدام را به طور تصادفی انتخاب کنم و به او آموزش بدهم تا صرف‌نظر از استعدادها، علایق، تمایلات و قابلیت‌هایش، و شغل و نژاد اجدادش، تبدیلش کنم به هر قِسم متخصصی که بخواهم اعم از پزشک، وکیل، هنرمند، تاجر عمده، و، بله، حتی دزد و گدا.

” روان‌شناسان به خیلی از سوالات دیگر هم هنوز جواب قطعی نداده‌اند؛ مثلا این‌که چرا مردان در ریاضیات،‌ علوم محض، و حتی شطرنج نسبت به زنان عملکرد بهتری دارند. و آیا اصلا عملکرد مردان بهتر است؟ از نظر بابی فیشر “همۀ زن‌ها ضعیف‌اند، همه‌شان. آن‌ها در قیاس با مردها احمق‌اند. راستش، نباید شطرنج بازی کنند.” کاسپاروف هم در مصاحبه‌ای گفته بود: “یک شطرنج واقعی داریم و یک شطرنج زنان. شطرنج مناسب زنان نیست. این جنگ است. یک جنگ بزرگ. به درد زن‌ها نمی‌خورد.”

وقتی روان‌شناسی دست می‌گذارد روی ورزشی شبیه شطرنج، یقین داشته باشید بحث‌هایی که در مطالبش مطرح می‌کند، جدا از این‌که خواندنی‌ست، خواننده را ساعت‌ها به فکر فرو می‌برد. نویسنده در این کتاب از تبعیض‌های جنسیتی سخن گفته تا روان‌شناسیِ چشم‌بسته بازی کردن. از سقف شیشه‌ای گفته که مانع نامرئیِ پیشرویِ زنان است تا زیباییِ شطرنج به دلیل تعداد زیادِ احتمالاتِ پیش رو. کتاب روان‌شناسیِ شطرنج فقط به شطرنج ربط ندارد، کتابی جامع است دربارۀ جامعه، تمرین، استعداد و تبعیض.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

روان‌شناسی شطرنج

نویسنده
فرنان گوبه
مترجم
محمدرضا سلطاندوست
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٩٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٨٠ گرم
شابک 9786220405054
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.18 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روان‌شناسی شطرنج”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

روان شناسی عمومی

قیمت اصلی: 110,000 تومان بود.قیمت فعلی: 80,000 تومان.
از آنجایی که روان شناسی عمومی 6 واحد را در رشته روان شناسی به خود اختصاص می دهد و تحت عنوان روان شناسی عمومی 1 و 2 تدریس می شود , کتابهای موجود معمولا مفصل و در دو جلد مجزا هستند. طبیعی است که تعیین کردن چنین کتابهایی برای دانشجویان رشته های دیگر که معمولا حداکثر در 2 یا 3 واحد و یک ترم تحصیلی این درس را می گذرانند , باعث می شود که تمام مطالب آنها در یک ترم تدریس نشوند. بنابراین, برای این رشته ها کتاب مختصری ضرورت دارد که کلیه فصول روان شناسی عمومی را در بر داشته باشد. باتوجه به این نیاز , مترجم به ناچار کتابی را که عنوان مختصر روی جلد آن منظور شده از آمریکا سفارش داد و پس از نظرخواهی از همکاران عزیزی که روان شناسی عمومی را به دانشجویان غیر از رشته روان شناسی تدریس می کنند , فقط فصل زبان و تفکر را از این کتاب حذف کرده و باقی مطالب را به صورت گزینشی و چکیده ترجمه کرده و در اختیار دانشجویان عزیز قرار داده است.
سفارش:0
باقی مانده:3

زوربای یونانی

438,000 تومان
کتاب زوربای یونانی، رمانی کلاسیک نوشته ی نیکوس کازانتزاکیس است که نخستین بار در سال 1946 منتشر شد. این رمان ارزشمند به داستان دو مرد، دوستیِ باورنکردنی آن ها و اهمیت بهره جویی کامل از زندگی می پردازد. زوربا، مردی یونانی، بسیار پرانرژی و غیرقابل پیش بینی است. او به همراه راوی بی نام و نشان داستان به جزیره ی کرِت می رود تا در معدن ذغال سنگِ راوی کار کند؛ پس از این اتفاق، رابطه ی منحصر به فردی میان این دو شخصیت شکل می گیرد. این دو کاراکتر از نظر شخصیت بسیار از هم دور هستند: راوی، مردی متفکر، فروتن و کم حرف است و زوربا، شخصیتی آزاد، سرزنده و ورای محدودیت های آداب معاشرت دارد. زوربا در ادامه ی داستان به بهترین دوست راوی تبدیل می گردد و به او کمک می کند تا قدر و ارزشِ لذتِ زنده بودن را بیش از پیش درک کند.

کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 1 و 2

105,000 تومان
معرفی کتاب فرهنگ فیلم های سینمای ایران 1 و 2 فرهنگ فیلم های سینمای ایران شامل مشخصات کامل فنی، هنری و خلاصه ی داستان فیلم های بلند (60 دقیقه به بالا) داستانی سینمای ایران از سال 1309 – سال تهیه نخستین فیلم ایرانی – تا سال 1366 است. در این مجموعه فقط از فیلم هایی نام برده شده که به نمایش عمومی – حتی برای یک سانس در آمده اند. برخی از شرح داستان ها ممکن است با اصل ماجرا در فیلم ها مطابقت نداشته باشد که این به خاطر استفاده از متنی است که فیلم سازان در اختیار مولف قرار داده اند. .

شخصیت باستان … اسکندر مقدونی

6,500 تومان
پدر اسکندر شاه فیلیپ دوم و مادرش ملکه المپیاس هر دو در خاندان‌های سلطنتی به دنیا آمده بودند. بر طبق برخی افسانه‌ها که اسکندر هم باورشان داشت ، نسب اجداد پدری اسکندر به هرکول قهرمان باستانی یونان می‌رسید. این قصه‌ها همگی عظمت از پیش معلوم اسکندر را نشان می‌دهد . وقتی مادرش او را باردار بود ، در خواب غرش تندر شنید و دید که آذرخشی رحمش را شکافت . این آذرخش آتشی برافروخت که تا دوردست‌ها دامن کشید. رؤیای او حاکی از آن بود که نوزادی که المپیاس حمل می‌کند، همان‌قدر خیره‌کننده و مخرب خواهد بود که نور و آتش تندر . در روز تولد اسکندر که به احتمال زیاد بیستم ژوئیه سال ٣٥٦ قبل از میلاد اتفاق افتاده، نشانه‌های بیشتری از موفقیت‌های آتی او نمایان می‌شود . جنگ ها و فتوحات ، و در نهایت و به گفته پلوتارک، مورخ باستانی ، پیشگویان گفته بودند تولد اسکندر با سه پیروزی قرین بوده که همگی نشانه شکست ناپذیری او خواهد بود. در ٢٥٠٠ سال پیش در یونان باستان دگرگونی‌های فرهنگی و سیاسی رخ داد و این کشور وارد عصر طلایی تاریخ خود شد که طی آن بنیان دموکراسی و سرچشمه‌های پژوهش دانشگاهی شکل گرفت. این کتاب که در واقع به زندگی اسکندر کبیر می‌پردازد مجلد دیگری از مجموعه شخصیت‌های تأثیرگذار است که راهی بازار نشر شده است .

سال‌ بلوا

280,000 تومان
دار سایه درازی‌ داشت‌. وحشتناک‌ و عجیب‌. خورشید که‌ برمی‌آمد، سایه‌اش‌ از جلو همه مغازه‌ها و خانه‌ها می‌گذشت‌. با این‌ صحنه شگفت‌ سال‌ بلوا آغاز می‌شود. داستانی‌ که‌ در آن‌ همه‌ چیز منظم‌ است‌ و منظم‌ نیست‌؛ داستانی‌ که‌ تاریخی‌ است‌ و تاریخی‌ نیست‌؛ داستانی‌ که‌ روایتش‌ خطی‌ است‌ و در عین‌ حال‌ سیال‌ است‌. ماجرا عمدتاً از زبان‌ دختری‌ روایت‌ می‌شود که‌ پدرش‌ سرهنگ‌ است‌ و در آرزوی‌ صعود از پله‌های‌ ترقی‌ مدام‌ سقوط‌ می‌کند. سرهنگ‌ هرگز به‌ پایتخت‌ خوانده‌ نمی‌شود، دخترش‌ نیز به‌ جای‌ آن‌ که‌ همسر ولیعهد و ملکه‌ ایران‌ شود، دل‌ سپرده‌ به‌ عشق‌ کوزه‌گری‌ غریب‌ به‌ ناچار به‌ همسری‌ پزشکی‌ در می‌آید که‌ سرانجام‌ قاتل‌ اوست‌. تصویر موشکافانه‌ مظلومیت‌ زن‌ ایرانی‌، مظلومیت‌ مرد هنرمند ایرانی‌ و تاریخ‌ پرهراس‌ یک‌ سرزمین‌ کهنسال‌، از سال‌ بلوا رمانی‌ ساخته‌ است‌ که‌ هرگز فراموش‌ نمی‌شود. عباس‌ معروفی‌، روزنامه‌نگار و نویسنده مشهور ایرانی‌، ٤٦ سال‌ دارد، جوایز داخلی‌ و بین‌المللی‌ بسیاری‌ را از آن‌ خود کرده‌ و مدتی‌ است‌ ایران‌ را به‌ ناچار ترک‌ گفته‌ است‌. معروفی‌ اکنون‌ ساکن‌ آلمان‌ است‌، همچنان‌ می‌نویسد و تسلطش‌ بر شیوه‌های‌ مدرن‌ داستان‌نویسی‌ و شناختش‌ از تاریخ‌ و اسطوره‌ او را در زمره پرمخاطب‌ترین‌ نویسندگان‌ ایرانی‌ قرار داده‌ است‌.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت