

روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم
500,000 تومان
کتاب روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم نوشته جیمز کالات با ترجمه یحیی سیدمحمدی، توسط انتشارات روان با موضوع روانشناسی، روانشناسی عصبی، زیستشناسی روانی, آناتومی و روشهای پژوهش به چاپ رسیده است.
معرفی مباحث کتاب روانشناسی فیزیولوژیک
سلولهای عصبی و تکانههای عصبی
سیناپسها
آناتومی و روشهای پژوهش
ژنتیک، تکامل، رشد و انعطافپذیری
بینایی
سیستمهای حسی دیگر
حرکت
خواب و بیداری
تنظیم درونی
رفتارهای تولید مثل
رفتارهای هیجانی
زیستشناسی یادگیری و حافظه
کارکردهای شناختی
اختلالات روانی
فقط 2 عدد در انبار موجود است
روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم
نویسنده | جیمز کالات |
مترجم | یحیی سیدمحمدی |
نوبت چاپ | هجدهم |
تعداد صفحات | 756 |
قطع و نوع جلد | رحلی شومیز |
سال انتشار | 1402 |
شابک | 9786008352150 |
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
جنگل پنیر
اسیرِِ خشکی
دوریس لسینگ در سال ٢٠١٠ برنده جایزه ادبی نوبل شد . یک نویسنده انگلیسی که در سال ١٩١٩ متولد شد و احساسی صوفیانه دارد . خوانندگان ایرانی با آثارش بعد از اخذ جایزه نوبل بیشتر آشنا شدند . او در شرح احساسات و شخصیت زنان ، زبانی بسیار قدرتمند دارد . شخصیت اول رمان « اسیرِ خشکی » زن جوانی است که میان سرخوردگیهای سیاسیاش در حزب کمونیست و جمع همحزبیهای جوانش ، روابط فروپاشیدهاش با والدین خود ، ارتباطی عاطفی با رفیق همحزبیاش دارد و در بیان احساسات خود به عنوان یک زن ، سرگشته و در آستانه از خود بیگانگی است .
« اسیر خشکی » در بحرانیترین دوران زندگی این شخصیت که دورانی پر فراز و نشیب از تاریخ معاصر جهان نیز هست ، روایتگر مسیری است که این زن میپیماید . در ادبیات بریتانیا برای « جین آستین » جانشینی سزاوارتر و قَدَرتر از « دوریس لسینگ » وجود ندارد . « اسیر خشکی » خاطراتی است که نه به جنبش کارگری و نه به سوسیالیسم جهانی بلکه به زنی به اسم « فلورا » تقدیم میشود که شاید بهترین و مهربانترین زن بوده است .
زندگی و سرنوشت یک آدم فروش
گزیدهای از متن کتاب
فصل اول: طالع شوم
آبهای تیره و متعفن ساحل رودخانه را به یاد دارم که رنگشان به بادمجانهای سیاه و گندیدهای میمانست که صبح همان روز در راه مدرسه دیدیم و به آنها خیره شدیم. از روی پل لاک استریت عبور کردیم و به طرف پیادهرو کناری پل گام برداشتیم. درست زیر پایمان رودخانه جوشان و خروشان که در روزهای آفتابی به رنگ لاجوردی و در روزهای ابری به رنگ خاکستری براق جلوه میکرد غرشکنان جریان داشت و بهنظر میرسید آبهای کناری ساحل رودخانه تغییررنگ دادهاند و به بنفش تیره میزنند و بویی همچون بوی روغن سوخته اتومبیل از آنها به مشام میرسید. این آبهای متلاطم و خروشان و کفآلود گویی جان داشتند و چونان مارهای عظیمالجثه اژدهاگونه درهم میپیچیدند و به پیش میتاختند، مارهایی که هیچ تمایلی به تماشایشان نداشتید ولی درعینحال مجبور بودید نگاهشان کنید.فرمین موش کتاب خوان
لویناس مکتب فرانکفورت و روانکاوی
دزد دقیقهها
معرفی کتاب دزد دقیقه ها اثر داوید لوثانو
اِدو برای پسگرفتن روز تولدش نقشهی عجیبوغریبی میکشد.
مقامهای دولتی کشور ادو، یک روز را از تقویم حذف کردهاند. روزی که انتخاب کردهاند، ششم اکتبر است، یعنی همان روز تولد ادو.
او حالا دیگر تاریخ تولد ندارد و تا ابد در دهسالگی گیر افتاده است. ادو برای حل مشکلش، تصمیم میگیرد سری به فروشگاه اقلام ممنوعه بزند. مغازهدار عجیبوغریب فروشگاه اقلام ممنوعه، دستگاهی ممنوع و غیرقانونی به ادو میدهد تا با آن از مردم دقیقه بدزدد و در نهایت روز تولدش را پس بگیرد.
آیا ادو، که فقط یک دانشآموز معمولی است، میتواند دزد زمان بشود؟
آیا گیر میافتد؟ یا به هدفش میرسد؟ یا...
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.