روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم

500,000 تومان

کتاب روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم نوشته جیمز کالات با ترجمه یحیی سیدمحمدی، توسط انتشارات روان با موضوع روانشناسی، روانشناسی عصبی، زیست‌شناسی روانی, آناتومی و روش‌های پژوهش به چاپ رسیده است.
معرفی مباحث کتاب روانشناسی فیزیولوژیک
سلول‌های عصبی و تکانه‌های عصبی
سیناپس‌ها
آناتومی و روش‌های پژوهش
ژنتیک، تکامل، رشد و انعطاف‌پذیری
بینایی
سیستم‌های حسی دیگر
حرکت
خواب و بیداری
تنظیم درونی
رفتارهای تولید مثل
رفتارهای هیجانی
زیست‌شناسی یادگیری و حافظه
کارکردهای شناختی
اختلالات روانی

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786008352150 دسته: , ,
توضیحات

روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم

نویسنده جیمز کالات
مترجم یحیی سیدمحمدی
نوبت چاپ هجدهم
تعداد صفحات 756
قطع و نوع جلد رحلی شومیز
سال انتشار 1402
شابک 9786008352150
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.قیمت فعلی: 22,000 تومان.

معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

جوردی سییرا‌ ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر می‌کشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زده‌اند. به این معنا که دیگر هیچ‌کدام از وظایف پدری و مادری‌شان را انجام نمی‌دهند. متعجب شده‌اید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است...

درباره‌ی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشته‌ی جوردی سییرا‌ ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعه‌ای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالش‌های او با خانواده، دوستان و مدرسه‌اش روایت می‌شود. پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شده‌اند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک می‌کند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی می‌کند. هر سال در درس‌هایش تجدید می‌آورد و با همه‌ی این‌ها سربه‌هوا و بی‌مسئولیت هم هست! داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز می‌شود که پدر و مادر فلیپه تصمیم می‌گیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تخت‌خواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر... راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. این‌که چرا فلیپه از فرصت‌هایش استفاده نمی‌کند، چرا نمی‌فهمد که اگر همین‌طوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت می‌شود. که باید درس بخواند، که فرصت‌ها را از دست ندهد، که همه‌ی کارها را نگذارد برای لحظه‌ی آخر، که تابستان در یک چشم به‌ هم زدن تمام می‌شود و از این‌جور حرف‌ها. حرف‌هایی که هر سال می‌زدند، اما امسال به خاطر دو‌تا تجدید شدَّتَش بیش‌تر بود. اما همان‌طور که احتمالاً خودتان حدس می‌زنید، گوش فلیپه به این حرف‌ها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمی‌خواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسه‌اش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!... به‌ هر ‌روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. می‌پرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما می‌گوییم. اعتصاب یعنی این ‌که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همه‌ی ساعت‌های روزت را از دست می‌دهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم می‌دهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر می‌برد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمی‌رسید اهمیتی به این موضوع بدهد. البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان می‌کرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بی‌تفاوت رفتار می‌کند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث می‌کرد، تعهد می‌داد که سر‌وقت برمی‌گردد، قسم می‌خورد که خوب رفتار می‌کند، که خودش را توی دردسر نمی‌اندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد می‌شود و یک عالم چیز دیگر. اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بی‌محلی می‌کردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، ‌کم‌کم متوجه شد که قضیه‌ی پیش‌آمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آن‌هایی که اعتصاب می‌کنند، اول تحت فشار قرار می‌دهند تا بتوانند حقوق‌شان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره می‌کنند،‌ اما به نظر نمی‌رسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند... پس آن روز کی می‌رسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود... بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعه‌ی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جد‌غریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعه‌ی داستان‌های ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنی‌ست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.

هنر نمايش از ديروز تا امروز

110,000 تومان
کتاب "هنر نمايش" در نُه فصل تاريخچه‌ي کوتاهي از شکل‌گيري و رشد و تحول تئاتر را در دوره‌هاي گوناگون و جغرافياي شرق و غرب روايت مي‌کند. الاهه شهرياري، با نثري بسيار ساده و روان و با گزيده‌اي از مشهورترين و تأثيرگذارترين آثار نمايشي دوران‌ها، کوشيده است مجالي براي آشنايي خوانندگان با هنر گيراي نمايش فراهم کند. او در مقدمه‌‌ي کتاب مي‌نويسد: "هدف من از نگارش اين کتاب سهيم‌کردن شما در لذتي‌ست که از ديدنِ نمايش‌هاي بسيار روي صحنه و يا خواندن متن‌شان و سپس آشناشدن با زندگي و دورانِ نويسندگان آن‌ها برده‌ام. پيشينه‌ي نمايش به قدمت گردهم‌آيي چند نفر در دوران انسان شکارچي تخمين زده مي‌شود. گويي بهره‌گرفتن از حرکات و کلام از مهم‌ترين نيازهاي بشر بوده و هست... انسان نمايش را خلق کرد تا به کمک آن آرزوها، نيازها، افکار، احساسات و عواطف خود را با ديگران قسمت کند؛ اما در دوران‌هاي کوتاه و بلند در کشورهاي گوناگون به اين فعاليت مردمي ستم‌ها رفته...".

کتاب جونی بی جونز 5: کیک بی ریخت بدمزه

25,000 تومان

معرفی کتاب کیک بی ریخت بدمزه اثر باربارا پارک

جونی خیلی ذوق زده شده. قرار است جمعه جشن مدرسه برگزار شود. جونی در خانه یک عالمه تمرین می کند و می خواهد توی همه ی مسابقه ها بهترترین باشد و یک عالمه جایزه ببرد… اما جونی! تو دیگر زیادی نگران برنده شدنی… یادت باشد. همه که نمی توانند توی تمام بازی ها همیشه برنده باشند…

چند داستان کوتاه ( همراه با تحلیل – 1 )

12,000 تومان
دنیای امروز با سرعتی عجیب به سمت کوتاه شدن و بلکه کوچک شدن پیش می‌رود. همه چیز کوچک می‌شود، خانه‌ها و اثاثیۀ آنها، تلفن‌ها، اتومبیل‌ها، کارخانه‌ها و البته شعرها و داستان‌ها. دنیای امروز دنیای به وحدت رسیدن بسیاری از اندیشه‌ها و رویداد‌هایی است که در گذشته کثرت محسوب می‌شد و به همین دلیل در ذهن بشر قابل تلفیق نبود. اما بشر امروز از نظر گسترۀ دانش صعود کرده است و با قرار گرفتن در نقطه‌ای مشرف بر اندیشه‌ها و اعمال و اهداف خویش، اینک در پی جستجوی درک پیوندهای ظریفی است که همۀ آن پدیده‌های عینی و ذهنی ظاهراً غیر‌قابل جمع را مرتبط می‌نماید. به هر حال، اینک دور دیگری در داستان کوتاه آغاز شده است. دوری که در آن لاجرم از حرکت مجموعه دنیای انسانی به سمت خردورزی و وحدت‌گرایی تبعیت می‌شود؛ به سمت جایگزین کردن اندیشه ناب در دل پدیده‌های پیرامون، یافتن عصاره ماهیت پدیده‌ها و ساختن مجموعه‌ای از یک سو تا حد امکان هماهنگ و کارا و باشکوه از سوی دیگر به نهایت کوچک و ظریف و قابل حمل. تحول ادبیات داستانی و از جمله داستان کوتاه در کشور ما ظرف دهۀ اخیر قابل توجه بوده است و در آینده‌ای نه چندان دور، ادبیات داستانی در ایران پویایی شایسته خود را به دست خواهد آورد.

پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه (کپی)

13,000 تومان
رمان «پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه» نوشته‌ی جان بوین به روزگار سیاه تاریخ می‌پردازد و درباره انسان‌هایی حرف می‌زند که باید بین قربانی و ظالم بودن یکی را انتخاب کنند. حد وسط و راه نجاتی وجود ندارد. برنو‌نه ساله به خاطر شغل پدرش مجبور می‌شود همراه اعضا خانواده خانه‌شان را در برلین رها کنند و به جایی دورافتاده بروند. در طرف دیگر، پسری با پیژامه‌ی راه راه در اردوگاه نازی در لهستان زندانی شده. از خانواده‌اش جدا شده و غذایی برای خوردن ندارد. دو کودک در دو جای متفاوت فکر می‌کنند بدبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستند. اما زندگی آن‌ها را در موقعیت دشوار «انتخاب» قرار می‌دهد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «آرام راهش را گرفت و از پله‌ها بالا رفت، یک دستش به نرده بود، و از خود می‌پرسید آیا خانه‌ی جدید در جا و مکان جدید، آن‌جا که کار جدید باید آغاز می‌شد، چنین نرده‌ی خوبی خواهد داشت که مثل همین یکی بشود ازش سُر خورد. چون نرده‌های این خانه از همان طبقه‌ی بالا تا کف زیرزمین کشیده می‌شد. همان اتاق بالایی که اگر روی نوک پاهایش بلند می‌شد و قاب پنجره را سفت می‌چسبید می‌توانست سراسر برلین را ببیند و برونو هیچ‌چیز را بیشتر از این دوست نداشت که در طبقه‌ی بالا سوار آن نرده شود و تا آن سر خانه سُر بخورد و توی راه صدای ویژویژ از خود دربیاورد. از طبقه‌ی بالا سُر می‌خورد تا طبقهٔ بعدی، همان جا که اتاق پدر و مادرش و حمام بزرگ قرار داشت تا جایی که به هر صورت قرار نبود او در آن‌جا باشد. سُر می‌خورد تا طبقهٔ دیگری که اتاق خود و همچنین گرتل قرار داشت با آن حمام کوچک‌تر، حمامی که قرار بود بیشتر از آن‌که باید از آن استفاده کند.»

با تردید و تغییر زیبا زندگی کنید.

35,000 تومان
به راستی وقتی قرار است روزی بمیریم، چگونه می‌توانیم با تمام وجود زندگی کنیم؟ اگر تشخیص بدهیم که هیچ‌گاه نمی‌توانیم به طور کامل و در نهایت همه چیز را سر و سامان دهیم چه می‌شود؟ آیا می‌شود تحمل خود را در برابر بی‌ثباتی و تغییر، زیاد کنیم؟ چگونه می‌توانیم با پیش‌بینی ناپذیری و تردید طرح دوستی بریزیم و آنها را به منزله ابزاری برای دگرگون ساختن زندگیمان بپذیریم؟
نگرانی یا اضطراب چیزی نیست که فقط معدودی از انسانها را متأثر کند، حالت فراگیری است که انسان‌ها بروز می‌دهند. لیکن به جای ناامید شدن به واسطه ابهام و بی‌ثباتی زندگی، چه می‌شد اگر آن را می‌پذیرفتیم و در آن می‌آرمیدیم؟ انسان‌ها در دوران سختی به سر می‌برند. گاهی زندگی همچون رودخانه متلاطمی به نظر می‌آید که احتمال دارد ما را غرق و دنیا را نابود کند. پس چرا ما نباید به ساحل مطمئن- به الگوها و عادتمان- بچسبیم؟ نویسنده این کتاب می‌خواهد بگوید که آن نوع چسبیدن از روی ترس به عادت‌ها و الگوهای معمول ما را از تجربه بسیار رضایت‌بخش‌تر تمام و کمال زنده بودن باز می‌دارد. آموزه‌هایی که «پِما چُدرُن» در کتابش ارائه می‌کند- معروف به «سه تعهد»- گنجینه‌ای از خود در دسترس خوانندگان این کتاب قرار می‌دهد تا آن‌ها بیاموزند مستقیم وارد رودخانه شوند. وقتی این کار را انجام دادند به تدریج خواهند دید که نه تنها زیستن به این سبک چقدر بهتر به نظر می‌رسد بلکه با توجه و حمایت به طور طبیعی و مؤثر به دیگران نزدیک‌تر خواهند شد.