روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم

500,000 تومان

کتاب روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم نوشته جیمز کالات با ترجمه یحیی سیدمحمدی، توسط انتشارات روان با موضوع روانشناسی، روانشناسی عصبی، زیست‌شناسی روانی, آناتومی و روش‌های پژوهش به چاپ رسیده است.
معرفی مباحث کتاب روانشناسی فیزیولوژیک
سلول‌های عصبی و تکانه‌های عصبی
سیناپس‌ها
آناتومی و روش‌های پژوهش
ژنتیک، تکامل، رشد و انعطاف‌پذیری
بینایی
سیستم‌های حسی دیگر
حرکت
خواب و بیداری
تنظیم درونی
رفتارهای تولید مثل
رفتارهای هیجانی
زیست‌شناسی یادگیری و حافظه
کارکردهای شناختی
اختلالات روانی

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786008352150 دسته: , ,
توضیحات

روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم

نویسنده جیمز کالات
مترجم یحیی سیدمحمدی
نوبت چاپ هجدهم
تعداد صفحات 756
قطع و نوع جلد رحلی شومیز
سال انتشار 1402
شابک 9786008352150
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روانشناسی فیزیولوژیک ویراست دوازدهم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

یادداشت‌های یک دیوانه (و هفت قصه دیگر)

220,000 تومان

معرفی کتاب یادداشت‌های یک دیوانه

وجه مشخصه‌ی داستان‌های گوگول سادگی قصه‌نویسی، ویژگی قومی، امانت محض نسبت به زندگی، و بکر بودن و سرزندگی خنده‌آور آن‌هاست که همیشه تحت‌تأثیر احساس عمیق غم و دلتنگی قرار می‌گیرد. همه‌ی این ویژگی‌ها یک منبع دارند: گوگول شاعر است، شاعر زندگی حقیقی. اولین تأثیری که هر یک از قصه‌های گوگول بر خواننده می‌گذارد این است که با خود بگوید: «چقدر همه‌ی این‌ها ساده، عادی، طبیعی، و حقیقی است، و درعین‌حال چقدر بکر و تازه.» این سادگی قصه‌نویسی، این صراحت لهجه، این پرهیز از نمایش‌پردازی، این پیش‌پاافتادگی و معمولی بودن اتفاقات قصه‌ها، علائم حقیقی و قطعی خلاقیت هستند: این شعری حقیقی است، شعر زندگی خود ماست. تقریباً همه‌ی قصه‌های گوگول کمدی‌های سرگرم‌کننده‌ای هستند که با هیچ‌وپوچ شروع می‌شوند، با هیچ‌وپوچ ادامه می‌یابند، و به اشک ختم می‌شوند، و در پایان، زندگی نام می‌گیرند. قصه‌هایش همگی همین‌طورند: اولش سرگرم‌کننده، سپس غم! زندگی خود ما هم چنین است: اولش سرگرم کننده، و بعد غم. چقدر شعر، چقدر فلسفه، و چقدر حقیقت در این‌جا نهفته است! کتاب یادداشت های یک دیوانه، مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی نیکلای گوگول است که نخستین بار در سال 1835 انتشار یافت. این مجموعه داستان جذاب می تواند بهترین شروع برای ورود به دنیای آثار گوگول باشد. داستان یادداشت های یک دیوانه که عنوان کتاب را نیز به خود اختصاص داده، در را به روی جهان عجیب کمدی، فانتزی و تحلیل های اجتماعی این نویسنده ی بزرگ می گشاید. این داستان، زوال عقلی کارمندی دون پایه را همزمان با تلاش های این شخصیت برای جلب توجه زن مورد علاقه اش به تصویر می کشد. داستان که در دوره ی حاکمیت سرکوب گرانه ی نیکلای اول می گذرد، هجویه ای گزنده است بر کاغذبازی های افراطی و قوانین نه چندان کارآمد زمانه ی خود. گوگول در داستان های کتاب یادداشت های یک دیوانه، روی موضوعاتی همچون سرعت سرسام آور زندگی در خیابان های سن پترزبورگ و همچنین سقوط روح انسان به تاریکی و تباهی دست گذاشته است. یادداشت‌های یک دیوانه (و هفت قصه دیگر) - انتشارات نی

بدبیاری‌های فردی تنگلز 2/ گاوچران قهرمان یا بزدل عنکبوتی؟

23,000 تومان
قسمتی از کتاب: هوگو گفت: “دیدی! واسه من کاری نداشت.” آن ها رفتند و من از پشت درخت بیرون آمدم. له و لورده شده بودم. جسمم کم نبود، حالا روحم هم داغون شده بود. وقتی رفتم خانه مامان فکر کرد یکی کتکم زده. – کی این کار رو باهات کرد؟ وقتی گفتم کار خودم بوده باورش نشد. گفت: “هیچ کس نمی تونه این بلا رو سر خودش بیاره.” چرا می تواند اگر از شیب صخره ای و پردرخت تپه ی مولگاری با دوچرخه بیاید پایین. آن هم با کله! ولی این را به مامان نگفتم. فقط گفتم: “از دوچرخه افتادم.” مامان سرش را تکان می داد و دور من می چرخید. هرجا را نگاه می کرد یک زخم پیدا می کرد. – چندبار از دوچرخه افتادی؟ هزار بار؟ همه جایم زخم و زیلی بود. مامان وان را با آب داغ و نمک پر کرد و من حمام کردم. خیلی حال داد. گردن و شانه هایم شل شدند. مامان کمی بعد آمد توی حمام و گفت: “امروز بعدازظهر مامان هوگو رو دیدم. خیلی خانم خوبیه. درباره ی اتفاق توی مدرسه با هم حرف زدیم.” دوباره گردنم خشک شد و تیر کشید. گفتم: “خب پس اونم از من متنفره؟ ها؟” -نه اتفاقا! این طور نیست. راستی اون ها یه حیاط پشتی خیلی جالب دارن. می دونستی توی قزاقستان که بودن توی یه دشت بزرگ زندگی می کردن و یه مزرعه ی پرورش اسب داشتن؟
سفارش:0
باقی مانده:1

تن تن جلد 18- ماجرای کلکولس (رحلی)

100,000 تومان
کتاب تن تن جلد 18- ماجرای کلکولس (رحلی) از مجموعه داستان های تن تن است .
در این کتاب، داستان دیگری از ماجراهای “تن تن “بازگو می‌شود .در این داستان که با تصاویری کارتونی تدوین شده، پروفسور کلکولس موفق به کشف بزرگی در زمینه مافوق صوت می‌شود در پی آن، حوادث عجیبی روی می‌دهد از جمله شیشه‌ها و وسایل شیشه‌ای خانه به تدریج می‌شکند .سپس پروفسور دزدیده می‌شود .از همین رو، تن تن و کاپیتان هادوک به جست و جوی او بر می‌آیند و در این راه حوادث و ماجراهایی پشت سر می‌گذارند که داستان براساس آن شکل گرفته است .

استنفورد 6…زیبایی شناسی اگزیستانسیالیسم

7,000 تومان
دانشنامه فلسفه استنفورد-٦ بسیاری از علاقه‌مندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیده‌اند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده‌ باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخل‌های مناسبی برای ورود به گستره‌های متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که می‌خواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینه‌های راهگشایی که پیش ‌رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخل‌های مربوط به آن در این دانشنامه برود. نگارش، تدوین و انتشار مدخل‌های دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر این‌که پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگی‌های درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی می‌آید که می‌خواهند در زمینه‌ای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقه‌مند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه می‌نماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.

شرایط عشق

120,000 تومان
به راستی عشق ورزیدن به شخصی دیگر چگونه است؟ طرح این پرسش رمانتیک یکی از عمیق‌ترین و معمایی‌ترین پرسش‌هایی است که می‌توانیم با خودمان در میان بگذاریم. عشق یکی از مضامین اصلی احساس ماست که هر کدام از ما هنگامی که می‌کوشیم به فهم زندگی خود راه پیدا کنیم، روی کاغذ می‌آوریم، اما چه بسا هر قدر بیشتر درباره آن تامل می‌کنیم، فقط حیرانی‌مان بیشتر می‌شود. رابطه عشق و خوشبختی چیست؟ احتمالاً هیچ کس بیشتر از کسی که به او عشق می‌ورزیم از ما آزار نمی‌بیند یا ما را آزار نمی‌دهد. اگر عشق چیزی است که همه ما خواهان آن هستیم، پس چرا پیدا کردنش و حفظ آن تا این حد دشوار است. عشق یکی از پایدارترین و عزیزترین آرمان‌های آدمیان است ولی دشوار خواهد بود اگر بگوییم این آرمان چیست و ارتباط آن با زندگی واقعی چگونه است. اگر به کتاب «غم‌های ورتر جوان» نوشته گوته که در اواخر قرن هجدهم میلادی منتشر شد نگاهی کنیم، درخواهیم یافت چرا این کتاب در مدت زمان کوتاهی در اروپا توفیق چشم‌ گیری پیدا می‌کند. این کتاب کوچک نظرگاهی ساده و اغواکننده را درباب ماهیت عشق بیان می‌کند.
کتاب شرایط عشق کتابی درباره هنر عشق ورزیدن است. این کتاب به ناکامی‌ها، بردباری‌ها و شرایطی که عشق می‌طلبد ورودی اعجاب‌انگیز کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:2

عشق نامه ي ايراني

23,500 تومان
  در بخشی از کتاب عشق نامه‌ی ایرانی می‌خوانیم: قاتل بی‌مقتول، زندانیِ زندانِ لاکانِ رشت بود. ماجرایش از این‌جا شروع شد که او جوان بود و جاهل و عاشق و در راه رسیدن به عشق قتل نکرد اما به زندان افتاد و حکم اعدام گرفت. قاتل بی‌مقتول عاشقِ کبوتر بود، دخترِ شرِ محل، البته اگر کبوتر او را مرد حساب می‌کرد و نامش را به زبان می‌آورد. هر چه قاتل بی‌مقتول بر سه‌راهیِ محله‌ی سلیمانداراب می‌ایستاد به‌انتظار، کبوتر وقعی نمی‌گذاشت. درباره‌ی همه می‌گویند هر چه کرد خودش با خودش کرد، اما درباره‌ی او باید گفت هر چه کرد دیگران با او کردند؛ کردندش همانی که نبود: اول قاتل ‌بی‌مقتول، بعد قاتل. قاتل بی‌مقتول اعتراف کرد که سواد درست‌وحسابی ندارد، چون نشد درس بخواند؛ شغل درست‌وحسابی ندارد، چون سواددارها هم بی‌کارند؛ قیافه‌ی درست‌وحسابی ندارد، چون سواد و شغل ندارد بدقیافه به نظر می‌آید. همه‌ی این‌ها هیچ، دل‌وجگر درست‌وحسابی هم ندارد، چیزی ندارد که به‌اش دل‌وجگر بدهد، نه سواد، نه شغل، نه قیافه. پس چرا باید نامش توی یادها بماند و بر زبان بیاورند؟ علی‌الخصوص یاد و زبانِ کبوتر، دخترِ شرِ محل. قاتل بی‌مقتول حاضر شد یک نفر از بیرون بیاید توی زندان فیلم مستند بسازد از او و در کریدورِ بند پخش بکنند. فیلم که تمام شد و چراغ‌ها روشن شد، بعضی حرف می‌زدند، بعضی می‌خندیدند، بعضی نُچ‌نُچ سر تکان می‌دادند، بعضی مبهوت بودند، بعضی سر پایین انداختند شاید از این‌که چه‌قدر توی بند احترامش گذاشتند که لاتِ بزرگ محل را چاقو زد و سفت و قرص خودش را به کلانتری معرفی کرد؛ فکرش را نمی‌کردند قاتلِ قلابی از آب دربیاید.