روان شناسی شناختی

736,000 تومان

روان‌شناسی شناختی به عنوان یکی از رشته‌های فرعی علوم شناختی با بهره‌گیری از یافته‌های علم اعصاب، زبان‌شناسی، علوم رایانه و هوش مصنوعی، مردم‌شناسی و فلسفه ذهن توانسته است در چند دهه گذشته رازهای بسیاری را در مورد کارکردهای مغز انسان بگشاید.

روان‌شناسی شناختی به بررسی کارکردهایی می‌پردازد که سال‌ها روان‌شناسان و پژوهشگران به علت عدم امکان دسترسی مستقیم به مغز در حین انجام تکالیف شناختی، به مطالعات نظری غیر تجربی درباره آن بسنده کرده بودند.

اینک روان‌شناسان به برکت یافته‌های علوم شناختی، کشف شیوه‌های جدید پژوهش و اختراع فناوری‌های نوین تصویربرداری از مغز این توانایی را کسب کرده‌اند که کارکردهای مغز را حین رخداد آنها بررسی و مطالعه کنند.

روان‌شناسی شناختی به بررسی پدیده‌هایی چون هشیاری، توجه، ادراک، حافظه، بازنمایی دانش، زبان، حل مسئله، خلاقیت، تصمیم‌گیری، استدلال و هوش می‌پردازد و تا به حال توانسته است حقایق بسیاری را درباره هر یک از زمینه‌های فوق آشکار سازد.

فهرست :

1: مقدمه ای بر روان شناسی شناختی
2: علوم اعصاب شناختی
3: ادراک بصری
4: توجه و هشیاری
5: حافظه: الگوها و روش های تحقیق
6: فرایندهای حافظه
7: تصاویر ذهنی و گزاره ها
8: سازمان دانش در ذهن
9: زبان
10: زبان در بافت
11: حل مسئله و خلاقیت
12: تصمیم گیری و استدلال
13: هوش انسان

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786000220006 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات

روان شناسی شناختی

نویسنده
رابرت جی. استنبرگ، کارین استنبرگ
مترجم
دکتر سید کمال خرازی
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 716
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
علوم رفتاری
نوع کاغذ ——
وزن 1530 گرم
شابک
9786000220006
توضیحات تکمیلی
وزن 1.530 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روان شناسی شناختی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ملل 16 … شهر واتیکان

4,500 تومان
واتیکان،یا اگر بخواهیم نام رسمی آن را به کار ببریم ،دولتشهر واتیکان کوچک‌ترین کشور مستقل جهان است . مساحت آن کم‌تر از نصف مساحت سنترال پارک نیویورک است .شهر واتیکان تماماً در احاطه شهر رم قرار دارد.دیواری به طول ٢/٣ کیلومتر قسمت زیادی از مرز آن را مشخص کرده است ، اگرچه در حاشیه میدان سان پیترو این مرز چیزی جز ردیفی از سنگ‌ها در میدان نیست . قلمرو واتیکان افزون بر ناحیه پشت دیوارها ، شامل سیزده کلیسا ، باسیلیکا و ساختمان‌های دیگر در رم است : سان جووانی لاترانو ( کلیسای جامع قلمرو اسقفی رم که پاپ اسقف آن است ) ، مریم مقدس کبیر ، کاخ سان کالیستو و قلعه گاندولفو اقامتگاه تابستانی پاپ در بیرون از شهر . شهر واتیکان حدود ٩٢٥ شهروند مقیم دارد که آن را از نظر جمعیت نیز کوچک‌ترین کشور جهان می‌کند . اغلب آنان کشیشانی‌اند که منصب‌های بالایی در کوریا ، دستگاه اداری و حکومتی کلیسای کاتولیک دارند . هر چند کشیشان معمولی نیز در آن‌جا هستند ، تعداد اندکی از زنان تارک دنیا ، تعدادی افراد غیرروحانی ، سربازان ارتش پاپی معروف به گارد سویسی و خانواده‌های آن‌ها از جمله شهروندان واتیکانند . « شهر واتیکان » مجلدی دیگر از مجموعه ملل است که در ١١٩ صفحه منتشر شده است .

تمثیل

55,000 تومان
مجموعه مكتب‌ها، سبك‌ها و اصطلاح‌هاي ادبي و هنري كه اين كتاب يكي از آن‌هاست دربرگيرنده حدود سي كتاب مستقل از هم است كه از ميان كتاب‌هاي مجموعه the critical idiom برگزيده شده‌اند. اين كتاب‌ها به مقوله‌هاي گوناگوني مي‌پردازند: برخي به نهضت‌ها و جنبش‌ها و مكتب‌هاي ادبي، برخي به انواع ادبي و برخي به ويژگي‌هاي سبكي و مانند اين‌ها. خاستگاه تمثيل بيشتر فلسفه و كلام است تا ادبيات. تمثيل‌ها اغلب مذهبي‌‌اند. اما تمثيل از آغار نسبت نزديكي با روايت داشته است. همه اديان ابراهيمي و بسياري از اديان شرقي كامل‌ترين بيان خود را در قصه يافته‌اند يا به عبارت ديگر در روايت. قصه‌ها انتقال مي‌يابند، نخست شفاهي يا در قالب آييني، و سرانجام بعضا به صورت مكتوب. قصه نمي‌توانسته بدون تفسير شكل بگيرد و منطقي است كه فرض كنيم، از اعصار پيش از تاريخ، قصه و تفسير با هم بوده‌‌اند. قصه از يك واقعيت تاريخي سرچشمه مي‌‌گيرد.

کتاب من مردم هستم

135,000 تومان
کتاب «من مردم هستم» نوشته‌ی پارتا چاترجی، یک تأمل عمیق در موضوع حاکمیت مردم و مفهوم دموکراسی در دنیای امروز است. چاترجی، یکی از مفکرین برجسته در زمینه‌های جامعه‌شناسی و سیاست‌شناسی، با استفاده از تجزیه و تحلیل‌های جامعه‌شناختی به بررسی مفهوم "مردم" در جوامع دموکراتیک پرداخته و به چالش‌هایی که با آن روبرو است، نگاه می‌کند. در این کتاب، چاترجی از تاریخچه‌ی مفهوم حاکمیت مردم شروع می‌کند و به تدریج به مسائل معاصر و تحولات اخیر در جهان می‌پردازد. او تأثیرات نئولیبرالیسم، سرمایه‌داری جهانی، و تغییرات ساختاری دیگر در جوامع دموکراتیک را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد چگونه این عوامل می‌توانند تصویر ما از حاکمیت مردم و نقش آن‌ها در فرآیند تصمیم‌گیری را تغییر دهند.این اثر، با ارائه‌ی دیدگاه‌های نوین و تازه، خواننده را به تأمل و بازاندیشی در مورد مفاهیم پایه‌ای دموکراسی و نقش مردم در آن دعوت می‌کند. برای کسانی که به موضوعاتی مانند سیاست‌شناسی، جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی علاقه‌مند هستند، «من مردم هستم» یک منبع ارزشمند و دیدگاه‌افزا است.

رهایی از نگرانی 10 راه حل ساده

115,000 تومان

همۀ ما گاه و بی‌گاه وقتی احتمال بروز واقعه‌ای ناگوار می‌رود، اسیر نگرانی می‌شویم. اما برخی افراد حتی در صورت ناچیز بودن این احتمال هم نمی‌توانند از گسترش نگرانی جلوگیری کنند و مبتلا به نگرانی مزمن می‌شوند. نگرانی مزمن، خود، زمینه‌ساز مشکلات اضطرابی شدیدتر است. در این کتاب با راه‌کارهای عملی رهایی قطعی و همیشگی از شر نگرانی، آشنا می‌شوید. در کتاب حاضر، تکنیک‌های روان‌درمانی قدرت‌مندی (براساس رویکرد رفتاردرمانی شناختی) برای کنترل نگرانی و کاهش استرس معرفی شده است.

ارزیابی خود، انگیزه‌سازی، تمرین آرام‌سازی، و بازسازی شناختی از‌آن‌جمله‌اند. با خواندن این کتاب می‌آموزید که چگونه افکار منفی را که منجر به نگرانی می‌شوند، شناسایی کرده و تغییر دهید. هم‌چنین یاد می‌گیرید که رفتارهای مولد نگرانی را با رفتارهای سازنده‌تر و مثبت‌تر جایگزین کنید.

سفارش:0
باقی مانده:1

دیوان عطار: شرح احوال عطار

385,000 تومان
معرفی کتاب دیوان عطار: شرح احوال عطار
این کتاب، دیوان شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری به تنظیم و نمونه خوانی و نظارت جهانگیر منصور است. در ابتدا شرح احوال عطار را توسط استاد بدیع الزمان فروزانفر داریم. در قسمتی از این شرح چنین می خوانیم: لقب او فريدالدّين است و در اين باب هيچ شك نيست، زيرا عوفى و ابنالفوطى و تمام كسانى كه شرح حالش را نوشتهاند اين لقب را آوردهاند و هم در پايان نسخه خطى ديوان عطار مكتوب در سنه ششصد و هشتاد و دو ]مجلس شماره 1268[ اين لقب مذكور است و از اين همه مسلم مىگردد كه او در قرن هفتم كه در نيمه اول آن قرن به شهادت رسيده و پس از آن، بدين لقب مشهور بوده است. شيخ عطار در قصائد و غزليات و در مثنويّاتش گاه خود را بهعنوان «فريد» ياد مىكند كه بىگمان مخفّف لقب او «فريدالدين» است. بنا بر روش معمول نزد بعضى از محدّثين و مورّخين كه به رعايت احتياط كلمه «الدين» را از پايان القاب مضاف به «دين» حذف مىكردهاند. شيخ ما در غالب قصائد و غزليات و ساير آثار خويش از خود به لفظ «عطّار» نيز ياد مىكند و معاصرين و ديگران هم او را بدين عنوان شناختهاند و شهرت اين عنوان به حدّى است كه نام و عناوين ديگر او را تحتالشعاع قرار داده و تقريبآ از خاطرهها برده است و علت شهرت او بدين نام آن است كه وى داروفروش بوده و طبابت مىكرده و در عرف چنين كس را عطار مىگفتهاند و هنوز هم مىگويند. شيخ ما چنانكه گفتيم عنوان «فريد» و «عطّار» را مانند تخلّص در قصايد و غزليات و در خطاب به خود در مثنوياتش مىآورد و گاه در محل واحد و با فاصله اندك هر دو عنوان را ذكر مىكند و از اينجا استنباط مىشود كه او به مناسبت وزن و يا بر حسب ميل خود گاه لفظ «فريد» و گاه «عطار» را در تعبير از خود اختيار مىنموده و نبايد تصور كرد كه او در اول «فريد» و در آخر عمر «عطار» تخلص مىكرده است زيرا آوردن اين دو تخلص در مثنويات دليل قاطع است كه چنين تصورى مبناى درست ندارد. ای گرفتار تعصب مانده دایماً در بغض و در حب مانده گرتو لاف از عقل و از لب می‌زنی پس چرا دم در تعصب می‌زنی
سفارش:0
باقی مانده:1

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت