رومیان باستان

11,000 تومان

تاریخدانان و باستانشناسان از میان همه تمدن‌های گمشده درباره روم بیش از دیگران آگاهی دارند. آن هم به این علت است که فرهنگ رومی‌ها بسیار دیرپا بود. دست کم از قرن هفتم پیش از میلاد، دولتشهر کوچکی به نام رم در نزدیکی ساحل غربی ایتالیا وجود داشت، قلمرو کوچکی که در آغاز شاهان بر آن فرمان می‌راندند و سپس در قرن ششم پیش از میلاد شکل حکومتی جمهوری در آن بنا نهاد‌ه شد. جمهوری روم طی چندین قرن بعدی به شکلی تهاجمی بسیار فراتر از مرزها‌ی ایتالیا گسترش یافت و با آمیزه‌ای از چیرگی، هراس‌‌افکنی و سیاست همه سرزمین‌های اطراف دریای مدیترانه را به کام کشید.

سرانجام در قرن‌های پنجم و ششم میلادی این امپراتوری فرو پاشید با این حال بخشی از امپراتوری روم به حیات خود ادامه داد. چرا که این تنها بخش غربی امپراتوری بود که سقوط کرده بود، بخش شرقی آن با نام امپراتوری بیزانس تقریباً یک هزار سال دیگر دوام آورد. کتاب رومیان باستان، حوادث مربوط به نحوه شکل گیری و اضمحلال این امپراتوری را پی می‌گیرد.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789643117764 دسته: , , برچسب: , , ,
توضیحات

رومیان باستان

نویسنده
دان ناردو
مترجم
مهدی حقیقت‌خواه
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ١٥٢
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٨٧
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن 438 گرم
شابک
9789643117764
توضیحات تکمیلی
وزن 0.438 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رومیان باستان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خودتان را دوباره بسازید

65,000 تومان
استیو چندلر در این کتاب به خوانندگان تأکید می‌کند که باید مالک زندگی خود باشید نه قربانی شرایط. بسیاری از ما در پیله‌ای از شخصیت زندگی می‌کنیم و گمان می‌کنیم نمی‌توانیم از آن خارج شویم. ما داستان‌هایی درباره شخصیتمان به خودمان می‌گوییم ولی در اعماق وجودمان می‌دانیم که ورای این شخصیت هستیم. با این حال بیشتر ما همه زندگی‌مان را درون شخصیت‌هایمان حبس می‌کنیم و  هیچ‌وقت نمی‌دانیم که می‌توانیم این پیله را ترک کنیم. ما قربانی محدودیت‌هایی هستیم که خودمان ایجادشان کرده‌ایم. هر روز صبح به دنیایی تیره و تاریک چشم باز می‌کنیم. مشکلات بسیار زیادی دور ما حلقه زده‌اند؛ تقریباً هیچ پرتوی نوری وجود ندارد. فشار آوردن به دیواره درونی پیله بیهوده به نظر می‌رسد. چرا به خودم زحمت بدهم؟ من همینی‌ام که هستم. افرادی که یاد می‌گیرند خودشان را دوباره بسازند دیگر قربانی نیستند.

راز و رمز استدلال و مجاب کردن دیگران

42,000 تومان
چرا گاهی قادر به مجاب کردن یک فرد نیستید؟ چرا نمی‌توانید نظری که به آن اطمینان دارید به شخصی اثبات کنید؟ اگر تا به حال با خود این فکرها را کرده‌اید، پس این کتاب را بخوانید. نکته مهمی که ما اغلب آن را فراموش می‌کنیم اهمیت شخصیت مقابل و طرز ارائه استدلال‌هایمان برای پذیرش آن است. این کتاب در مورد استدلال و مجاب کردن دیگران اسراری را افشا می‌کند که تا به حال در زندگی و در هیچ کتابی نیافته‌اید. در این کتاب راز و رمز مجاب کردن دیگران را به  صورت سازماندهی‌شده می‌خوانید. از طریق این کتاب شما می‌توانید با توسل به نشانه‌های ظاهری و با روشی بسیار ساده به شخصیت مخاطب‌تان پی ببرید و همچنین راهکارهای بی‌نظیری را یاد بگیرید. زمانی واقعاً حق با شماست ولی مستأصل شده‌اید و نمی‌توانید به هیچ طریقی شخص مقابل‌تان را مجاب کنید، با توسل به راهکارهای این کتاب بدون آن‌که مخاطب متوجه شود او را به کاری که می‌خواهید ترغیب می‌کنید.

جامعه شناسی پست مدرنیسم

369,000 تومان
کتاب جامعه شناسی پست مدرنیسم نوشته اسکات لش با ترجمه حسن چاوشیان توسط انتشارات مرکز با موضوع جامعه شناسی، علوم اجتماعی به چاپ رسیده است. این کتاب حاوی مجموعه‌ی منسجم و پیوسته‌ای از تحلیل‌های جدی جامعه‌شناسی درباره‌ی پست مدرنیسم است و در آن پست‌مدرنیسم براساس نظریه‌ی اجتماعی، مطالعه‌ی جامعه‌شناختی فرهنگ و شالوده‌های قشربندی اجتماعی مربوط به آن، تحلیل و تبیین می‌شود. سه فرضیه در مودر پست‌مدرنیسم بررسی می‌شود: فرضیه‌ی تغییر فرهنگی که پست‌مدرنیسم را براساس "تمایز زدایی" از مدرنیسم جدا می‌کند؛ فرضیه‌ی نوع فرهنگی که مدرنیسم را "گفتمانی" و پست مدرنیسم را "تصویری" می‌داند، و فرضیه‌ی قشربندی اجتماعی که تولیدکنندگان و مخاطبان این دو نوع فرهنگ را در قشرهای در حال افول و ظهور جست‌وجو می‌کند. معرفی مباحث کتاب جامعه شناسی پست مدرنیسم پست مدرنیسم: به سوی یک تلقی جامعه شناسی پست مدرنیسم و نظریه ی اجتماعی تبارشناسی و بدن: فوکو/دولوز/نیچه پست مدرنیته و میل عقلانیت ارتباطی و میل مدرنیته یا مدرنیسم؟ وبر و نظریه ی اجتماعی معاصر فرهنگ پست مدرن نظریه ی انتقادی و فرهنگ پست مدرنیستی: افول هاله گفتمان یا تصویر؟ پست مدرنیسم به مثابه نظام دلالت مدرنیسم و پست مدرنیسم و همبسته های اجتماعی آنها مدرنیسم و هویت بورژوایی: پاریس/وین/برلین مدرنیزاسیون و پست مدرنیزاسیون در آثار پی یر بوردیو

کتاب گذشته حیاتی

175,000 تومان
معرفی کتاب گذشته حیاتی معماری همچون حوزه‌ای دارای همگرایی با توسعه در یک‌سو و میراث در سوی دیگر، می‌تواند حوزه‌ای منتخب باشد برای مطالعهٔ تأثیرات توسعه‌ای بر سنّت و میراث و عکس‌العمل‌هایی هویّتی که این تأثیرات ایجاد می‌کنند. آشکار است که طرح‌های مدرن‌ساز توسعه، محرّک‌هایی اساسی هستند برای تحوّلات تاریخی در تمامی جهان، و ایران سدهٔ اخیر نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌است. همزمان تردیدی هم نیست که توسعه باعث تضعیف سنّت‌ها و تغییر چشم‌اندازهای تاریخی می‌شود و بنابراین، واکنش‌‌هایی را نیز در تمامی حوزه‌های اجتماعی و سیاسی برمی‌انگیزد. مدّعای کتاب حاضر آن است که رابطهٔ میان اصالت و هویّت و میراث در یک سو و توسعه در سوی دیگر، به بهترین نحوی به‌واسطهٔ طراحی معماری به موضوع تجربهٔ روزانه و جسمانی، ملموس‌ و نزدیک‌ تبدیل شده و از این رو قابل درک، تحلیل و بررسی است. با تکیه بر چنین مدّعایی، کتاب حاضر با جزئی‌نگری، به مطالعهٔ طرح‌های معماری و گفتمان‌های ناظر بر ساخت بناها و شهرک‌سازی‌ها در دو دههٔ ۱۳۵۰ و ۱۳۷۰ می‌پردازد. یعنی از زمانی که تبعات توسعه، معماران ایرانی را به لزوم توجه به این امر فراخواند تا زمانی که بار دیگر جامعهٔ معماری کشور مشارکت فعّالی را در طرح‌های توسعه‌ای در کشور عهده‌دار گشت.

کتاب ای سرزمین من (گلسرخی)

60,000 تومان
معرفی کتاب ای سرزمین من (گلسرخی) رهروان خسته را احساس خواهم داد / ماه های دیگری در آسمان کهنه خواهم کاشت / نور های تازه ای در چشم های مات خواهم ریخت / لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد / سهره ها را از قفس پرواز خواهم داد / چشم ها را باز خواهم کرد / خوابها را در حقیقت روح خواهم داد / دیده ها را از پس ظلمت به سوی ماه خواهم راند / نغمه ها را در زبان چشم خواهم کاشت / گوشها را باز خواهم کرد…/ آفتاب دیگری در آسمان لحظه خواهم کاشت / لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد / سوی خورشید دگر پرواز خواهم کرد…. .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت