روياهاي انيشتن

19,000 تومان

از گذر طاق داری دور دست،ساعتی شش بار مینوازد و سپس باز می ایستد.مرد جوان روی میز تحریرش ولو شده.پس از پشت سر گذراندن آشوبی دیگر،سحرگاه به دفتر کارش رسیده است.

موهایش ژولیده و شولاری بیش از حد گشاد به پا کرده.در دستش بیست صفحه ی مچاله شده از نظریه ی جدیدش در باب زمان است کهخ می خواهد امروز به دفتر مجلهی آلمانی فیزیک بفرستد.

صداهایی ضعیف از شهر درون دفتر کارش را فرا گرفته است.صدای جیرینگ جیرینگ شکستن بطری شیری که یه سنگ میخورد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

روياهاي انيشتن

نویسنده
آلن لایتمن
مترجم
مهتاب مظلومان
نوبت چاپ 8
تعداد صفحات 112
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789646194151
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “روياهاي انيشتن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نگارگری ایران جلد اول

300,000 تومان
نگارگری یکی از انواع نقاشی در گذشته است که با آبرنگ اجرا می شود و هنری است که با کتاب سروکار دارد. این هنر در بیشترِ فرهنگ های جهانی و به ویژه ایران وجود داشت و همواره با هنر کتابت یا خطاطی همراه بوده است. می توان گفت نگارگری هنری است که مستقیم از نظام عاطفی و حسی و فکری زندگی مردم ایران زمین مایه گرفته و هم پای زندگانی تاریخی مردم ایران دگرگون شده است. کتاب حاضر ماحصل 10 سال فعالیت پژوهشی یعقوب آژند در این زمینه است که در دو جلد انتشار یافته است. از ویژگی های بارز این اثر پژوهشی، مستندسازی در متن است و مؤلف این کتاب را با استفاده از منابع نو و دست اول فارسی، عربی، انگلیسی، ترکی، فرانسه و آلمانی نگاشته است.  

قلعه ي پرتغالي

5,000 تومان

فهرست

 
  1. ماهی
  2. دم
  3. دست توی عکس
  4. لارک
  5. قباد
  6. هر وقت
  7. قلعه پرتغالی
  8. خانه
  9. موشک
  10. مد
 

برشی از متن کتاب

با احتیاط و زحمت از راه پله ناقص بالا رفتم. روی پشت بام، باد شدیدتر بود. ملافه را باز کردم از دورم و بالای سرم گرفتم. بال می‌زدم. بال می‌زدم و یک لحظه بعد روی مناره نزدیک‌ترین مسجد آن اطراف فرود می‌آمدم. با یک پرواز دیگر تا لب ساحل می‌رسیدم. پشت ساختمان نوساز اداره بندر یا روی سقف سوله گمرک یا چه می‌دانم سقف قدیمی برکه بی بی. هرجا که بلندتر و دورتر بود. جایی که می‌شد شب و دریا را خوب تماشا کرد. ((جای خوبی است این بالا. می‌شود گاهی شب‌ها آمد و شام را هم آورد این‌جا. با رادیو و فلاسک چای!)) باد تندتر شد و همه چیز را به هم پیچید. ملافه را از دستم کشید و لیوان خالی چای را به گوشه‌ای پرت کرد. آهسته تا لب بام رفتم و باز سرک کشیدم. آن پایین، دورتر از آخرین دیواری که آن دورها پیدا بود، صدای سگ‌ها و روباه‌ها پخش بود. موش‌ها جایی دیگر جمع بودند. گاهی از گوشه دیواری پیدا می‌شدند که به سویی می‌دویدند. شاید بو می‌کشیدند. می‌رفتند و بر می‌گشتند و باز می‌رفتند. توده‌ای جوجه تیغی سیاه و چندتایی موش خرمایی بزرگ، از همان‌ها که قیافه ترسان و مهربانی دارند، در وسط خیابان می‌پلکیدند. با پوزه‌های صورتی و مرطوب‌شان سر به هر سوراخی فرو می‌کردند و مرتب دور خودشان می‌چرخیدند ((آه از شب‌های تابستان، آه از شب‌های این تابستان!)) آه از این ماه و خیابان خاکی پر مهتاب. آه از من... من که داشتم می‌دیدم جز ماه که از آن بالا نور می‌پاشید و اصلا هم دست بر نمی‌داشت از نور پاشیدن به روی ماسه و خاک و بلوک و سنگ و پاکت‌های خیس سیمان و دیوار ناتمام سرپله و کف ناهموار جلو حمام و انباری، هر چیزی دیگری که پیدا بود به یک سو می‌رفت. همه می‌رفتند. نگاه نمی‌کردند به آسمان و ستاره راهنما و با این حال مسیرشان را می‌دانستند. می‌رفتند به سمتی که اسکله بود و هر شب این وقت، حتما خاموش و خلوت بود و باد که می‌آمد خلوت‌تر هم می‌شد. ((می‌توانم بپرم. می‌توانم این ملافه سفید را بالای سرم نگه دارم و رو به باد بایستم و هر زمان خواستم بپرم. بپرم روی کپه ماسه‌های آن پایین و بلند شوم و زود بلند شوم و همین که خودم را می‌تکانم، راه بیفتم به سمت جایی که چند ساعت دیگر، وقتی هوا روشن و باز تاریک می‌شد، بمانم و انتظار آمدن لنجی که هر شب آن موقع از بندر می‌آمد و بار و مسافر می‌آورد.

هفت پادشاهی 2/ آذرداد

99,000 تومان
سرزمینِ درّه‌سار غرق در شورش و آشوب است.
حاکمان و زمیندارانِ شمال و جنوب سربازانشان را آماده‌ی نبرد با شاه ناشِ جوان می‌کنند.
کوه‌ها و جنگل‌ها پر از جاسوس و راهزن و یاغی و آدم‌های خطرناک است.
آذرداد هم در میانه‌ی این آشوب زندگی می‌کند. او آخرین انسانِ «هیولا» است. در دره‌سار، گاهی انسان‌ها یا حیوان‌هایی به دنیا می‌آیند که رنگِ پوست یا موهایشان متفاوت است و مردمِ دره‌سار آنها را هیولا می‌نامند. هیولاها می‌توانند ذهنِ دیگران را در اختیار بگیرند. آذرداد دوست ندارد از قدرتش استفاده کند و ذهن دیگران را بازی بدهد. اما شاه ناش برادرش را به‌سراغِ او می‌فرستد تا او را به دربار بیاورد. شاه می‌داند که توطئه‌ای پیچیده برضد او در کار است. آذرداد وقتی به دربار می‌رسد می‌فهمد که قدرتش حتی از آنچه تصور می‌کرد بیشتر است و به‌راستی می‌تواند دره‌سار را نجات بدهد. اما می‌ترسد خودِ او هم مانند پدرش هیولایی بی‌رحم و آزارگر بشود.  
سفارش:0
باقی مانده:2

مرگ نور

195,000 تومان

معرفی کتاب مرگ نور اثر طاهر بن جلون

رمان مرگ نور، اثری از یک رمان نویس برنده ی جایزه ی گنکور است و داستانش در اردو گاه های کار اجباری واقع در بیابان های مراکش اتفاق می افتد. طاهر بن جلون در رمان مرگ نور که بلافاصله پس از انتشار به فروشی بالا دست یافت و مورد تحسین و تمجید منتقدین قرار گرفت، شرحی از اتفاقات واقعی و دلهره آور را به اثری داستانی تبدیل کرده است.
رمان مرگ نور، داستان اردو گاه های کار اجباری را روایت می کند؛ زندان هایی در مراکش که پادشاه حسن دوم از آن ها برای حصر دشمنان سیاسی خود در سلول های زیرزمینی تنگ و تاریک استفاده می کرد. اسیران در این اردوگاه ها، فقط به اندازه ای غذا و آب دریافت می کردند که نه مرگشان فرا برسد و نه احساس زنده بودن کنند
اوضاع به همین منوال می گذشت تا این که در سپتامبر 1991، رژیم حسن تحت فشار های بین المللی، مجبور به گشودن این دخمه های جهنمی شد.
تعداد اندکی از جان به در بردگان [مردگانی متحرک که حدود سی سانتی متر از قدشان کوتاه شده بود] پس از ده ها سال از سلول های زیرزمینی بسیار کوچک خود بیرون می آیند.
بن جلون، با پیگیری داستان یکی از این نجات یافتگان با زبانی بسیار ساده و صریح، رمانی شوکه کننده به مخاطب عرضه می کند؛ رمانی که مرز های نامحدود بی رحمی و ستم، و قدرت باورنکردنی اراده را به تصویر می کشد.
سفارش:0
باقی مانده:1

خط هفتم کیمیانویس

48,000 تومان

معرفی کتاب خط هفتم کیمیانویس: هنگام عبور از کوچه مشرف به مزار فروغ

سیدعلی صالحی در کتاب خط هفتم کیمیانویس شما را به پناهگاه خود می‌برد: شعر و کلمه. این کتاب با عنوان فرعیِ «هنگام عبور از کوچه‌ی مشرف به مزار فروغ»، دوازده قطعه شعر را در قالب دوازده اقلیم نگاشته است که طرفداران شعر را شیفته‌ی خود خواهد ساخت.

درباره‌ی کتاب خط هفتم کیمیانویس

کلمات حس دارند. خسته می‌شوند؛ مأیوس می‌شوند؛ مات می‌شوند و حتی می‌ترسند. سیدعلی صالحی به این معجزه‌ی کلمات اشراف دارد و زنجیره‌ای از آن‌ها را در کتاب خط هفتم کیمیانویس و در قالب شعر به مخاطب تقدیم می‌کند. قالبی که برای او معنای «امید، علاقه، مقاومت، آدمی و آزادی» را در بر دارد. او باور دارد که این دنیا بدون شعر و کلمات، تنها تصویری خاکستری و بی‌رمق است. سیدعلی صالحی با اشعارش دست مخاطب را می‌گیرد تا به‌همراه هم، کلمات را دل‌داری بدهند تا نترسند؛ نترسند و نوید رؤیایی روشن را به انسان بدهند. در نهایت، او می‌داند که این تنها کلمات هستند که باقی می‌مانند. این کتاب هدیه‌ای است برای همه کسانی که رؤیای شریفی دارند. کتاب خط هفتم کیمیانویس از سوی نشر چشمه در اختیار شما قرار گرفته است.

عشق نامه ي ايراني

23,500 تومان
  در بخشی از کتاب عشق نامه‌ی ایرانی می‌خوانیم: قاتل بی‌مقتول، زندانیِ زندانِ لاکانِ رشت بود. ماجرایش از این‌جا شروع شد که او جوان بود و جاهل و عاشق و در راه رسیدن به عشق قتل نکرد اما به زندان افتاد و حکم اعدام گرفت. قاتل بی‌مقتول عاشقِ کبوتر بود، دخترِ شرِ محل، البته اگر کبوتر او را مرد حساب می‌کرد و نامش را به زبان می‌آورد. هر چه قاتل بی‌مقتول بر سه‌راهیِ محله‌ی سلیمانداراب می‌ایستاد به‌انتظار، کبوتر وقعی نمی‌گذاشت. درباره‌ی همه می‌گویند هر چه کرد خودش با خودش کرد، اما درباره‌ی او باید گفت هر چه کرد دیگران با او کردند؛ کردندش همانی که نبود: اول قاتل ‌بی‌مقتول، بعد قاتل. قاتل بی‌مقتول اعتراف کرد که سواد درست‌وحسابی ندارد، چون نشد درس بخواند؛ شغل درست‌وحسابی ندارد، چون سواددارها هم بی‌کارند؛ قیافه‌ی درست‌وحسابی ندارد، چون سواد و شغل ندارد بدقیافه به نظر می‌آید. همه‌ی این‌ها هیچ، دل‌وجگر درست‌وحسابی هم ندارد، چیزی ندارد که به‌اش دل‌وجگر بدهد، نه سواد، نه شغل، نه قیافه. پس چرا باید نامش توی یادها بماند و بر زبان بیاورند؟ علی‌الخصوص یاد و زبانِ کبوتر، دخترِ شرِ محل. قاتل بی‌مقتول حاضر شد یک نفر از بیرون بیاید توی زندان فیلم مستند بسازد از او و در کریدورِ بند پخش بکنند. فیلم که تمام شد و چراغ‌ها روشن شد، بعضی حرف می‌زدند، بعضی می‌خندیدند، بعضی نُچ‌نُچ سر تکان می‌دادند، بعضی مبهوت بودند، بعضی سر پایین انداختند شاید از این‌که چه‌قدر توی بند احترامش گذاشتند که لاتِ بزرگ محل را چاقو زد و سفت و قرص خودش را به کلانتری معرفی کرد؛ فکرش را نمی‌کردند قاتلِ قلابی از آب دربیاید.
سفارش:0
باقی مانده:1