ريگ روان

420,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:3

 

کتاب ریگ روان اثر دیگری از استیو تولتز، نویسنده کتاب جز از کل می باشد.

استیو تولتز گفته است که این کتاب در مورد ترس از زندگی است.

داستان رمان با روایت لیام شروع می شود و در واقع لیام نویسنده کتابیه که داره از بدبختى ها و ناکامى هاى رفیقش آلدو می نویسه.

لیام و آلدو، دو دوست از دوران دبیرستان و شکست خورده در زندگى هستند.

لیام، یک افسر پلیس است که عاشق نویسندگی است که همیشه نوشته هاش شکست خورده و هیچوقت موفق نشده و حتى علت پلیس شدنشم براى خلق یکى از کتاباشه که اونم شکست خورده، یک ازدواج شکست خورده داره و از روابط رو به سردش با زنش تس و روابط پیچیدش با دخترش سونیا میگه.

آلدو که در واقع قهرمان واقعى رمانه و در مرکز توجه و کتاب و رمان دربارش نوشته میشه هم یه کارآفرین بد شانس و بدبخته که از خود بچگیش تا پیریش هزار بار شکست خورده و آسیب دیده، بدترین ترساش به سرش میاد، هم فلج میشه و هم زندان میره در آخر…

در طول رمان هزارها هزار بار آلدو تلاش میکنه که خودشو بکشه ولى همیشه شکست میخوره و اصلا باعث بوجود اومدن این اعتقاد درش میشه که یه بدبخت جاویدانه هستش.

این رمان با شکلى بسیار طنز به بررسى به گفته خود ترس از زندگى مى پردازه و با گوشه و کنایه ها و توضیحاتى از نویسندگان بزرگ به بررسى این موضوع مى پردازه.

کتاب ریگ روان در سه بخش نوشته شده است که در اول هر بخش جمله ای آمده است:

  1. آه، چه قدر امید، دریا دریا امید – ولی نه برای ما. – فرانتس کافکا
  2. این یکی از عادات قدیمی و مسخره انسان است: وقتی راهش را گم می کند تندتر می دود. – رولو می
  3. دمی فرو بده با رنج، تا بازگو کنی داستانم را

ریگ روان جدیدترین اثر استیو تولتز است پس از رمان تحسین‌شده‌ی جزء از کل. تولتز در مصاحبه‌ای گفته جزء از کل را درباره‌ی ترس از مرگ نوشته و ریگ روان را درباره‌ی ترس از زندگی.

 

ای خدا، چرا نقش من در این دنیا صرفاً دلقک سقوط‌کرده نیست؟ چرا باید دلقک سقوط‌کرده‌ای باشم که بقیه‌ی دلقک‌های سقوط‌کرده رویش سقوط می‌کنند؟ به عبارت دیگر چرا روی پیشانی‌ام نوشته هر پیرزنی که در سوپرمارکت لیز می‌خورد باید بازوی من را بگیرد؟

 

_ از متن کتاب _

موجود در انبار

شناسه محصول: 9786002297631 دسته: , , , , برچسب: ,
توضیحات

ريگ روان

نویسنده
 استیو تولتز
مترجم
پیمان خاکسار
نوبت چاپ 30
تعداد صفحات 440
نوع جلد گالینگور
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002297631
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ريگ روان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سومين پليس

280,000 تومان
در بخشی از کتاب سومین پلیس می‌خوانیم: اتاقی که در آن بودم با لایه‌ی ضخیمی از گردوخاک پوشیده شده بود و بوی نا می‌داد و هیچ اسباب‌واثاثیه‌ای هم نداشت. عنکبوت‌ها تارهای عظیمی جلو شومینه تنیده بودند. سریع رفتم داخل راهرو و درِ اتاقی را که جعبه در آن قرار داشت باز کردم و در آستانه‌ی در ایستادم. صبحِ تاریکی بود و رطوبت چنان پنجره‌ها را با ردهای خاکستری پوشانده بود که قوی‌ترین اشعه‌های آن نور ضعیف هم توان ورود نداشتند. گوشه‌ی تهِ اتاق در سایه گم شده بود. ناگهان این نیاز در من جوشید که کارم را سریع تمام کنم و دیگر هرگز به آن خانه بازنگردم. روی تخته‌های لخت پیش رفتم، گوشه‌ی اتاق زانو زدم و دست‌هایم را به جست‌وجوی تخته‌ی لق روی زمین کشیدم. در کمال تعجب راحت پیدایش کردم. حدود یک متر طولش بود و زیر دستم تکان می‌خورد و از صدایش معلوم بود که زیرش خالی است. تخته را برداشتم و گذاشتمش کنار و یک کبریت روشن کردم. جعبه‌ی پول سیاه‌رنگ را دیدم که در ظلمت سوراخ جای گرفته بود. دستم را پایین بردم و انگشتم را به دستگیره‌ی خوابیده‌ی جعبه قلاب کردم، ولی ناگهان کبریت پِرپِر کرد و خاموش شد و جعبه که چهارپنج سانتی بالا آمده بود از دستم سُر خورد و به سنگینی افتاد. این‌بار بدون نور کبریت دستم را در حفره فرو بردم و درست در لحظه‌ای که قاعدتاً باید به جعبه می‌رسید اتفاقی افتاد. امیدی ندارم که بتوانم اتفاقی را که افتاد درست شرح دهم. تغییراتی در من یا اتاق پیش آمد، نامحسوس ولی با این حال بسیار غریب و وصف‌ناشدنی. انگار نور روز با فوریتی غیرطبیعی دگرگون شد، انگار دمای هوا ناگهان تغییر کرد، انگار در چشم‌به‌هم‌زدنی هوا دو برابر رقیق‌تر یا دو برابر متراکم‌تر شد؛ شاید هم تمام این‌ها به همراه چیزهای دیگر باهم پیش آمد. نمی‌دانم. چون تمام حواسم چنان سردرگم شده بود که دیگر توانی برای ارائه‌ی توضیح به من نداشت. انگشتان دست راستم که داخل سوراخ بودند بی‌اراده بسته شدند، ولی چیزی نیافتند و خالی بیرون آمدند. جعبه‌ای در کار نبود.

آتش

19,000 تومان
حسین سناپور در رمان «خاکستر» از منظر آقای مظفر، که مدیرعامل شرکت بزرگی است، راوی فساد اخلاقی و اقتصادی است. اما آن شرکت مجموعه‌ی بزرگی است متشکل از شرکا و شرکت‌های وابسته‌ی دیگر و پای افراد دیگری نیز در این ماجرا و رسوایی باز شده است. لادن یکی از کارمندان نزدیک آقای مظفر است. سناپور در رمان «آتش» به زیر خاکستر می‌رود تا ببیند چه چیز عامل اصلی آ ن‌همه فساد بوده است. لادن، که دختری است جاه‌طلب و گمان می‌برد می‌تواند با نزدیکی به بزرگان بزرگ شود و از منجلاب زندگی‌اش بگریزد، به هر دری می‌زند تا بتواند از آن مشکلات پیشی بگیرد. اما شرکتی که ده‌ها نفر ذی‌نفع دارد، که هر کدام فقط نگران نان خودشان‌اند و حاضرند هر کاری بکنند تا منافع‌شان حفظ شود، پیچیده‌تر از آن است که لادن گمان می‌برد. او که سلاحی جز آرایش و عطر و زبان‌بازی ندارد، در برابر مشکلاتی که در دنیای غریب اقتصادی رخ می‌دهد سپری نمی‌یابد تا محافظش باشد. رمان آتش روایت روز پیش از روز حساب است. روز آغاز مشکلات شرکت آقای مظفر و شرکا است و نخستین قربانی آن هم لادن. او هر چه می‌کوشد تا دیگرانی را بیابد تا پناهش دهند هیچ‌کس را نمی‌یابد. جهان دوستان و خانواده، که تا پیش از این در چشم لادن جهان بی‌عرضه‌ها بوده، اکنون دژی است که می‌تواند در آن پناه بگیرد، به شرطی که دیگر در جهان شرکت نباشد.
سفارش:0
باقی مانده:1

بهار برايم کاموا بياور

64,000 تومان
اولین رمان مریم حسینیان که نخستین‌بار در ۱۳۸۹ منتشر شد و یکی از نامزدهای جایزه‌ی بنیاد هوشنگ گلشیری هم بود. رمانی که نشانه‌های ادبیات هراس را آشکارا در خود دارد و بر پایه‌ی همین هراس پیش می‌رود. همه‌چیز در قالب نامه‌هایی روایت می‌شود که یک زن نویسنده روی کاغذ می‌آورد. شهر دیگر جای او نبوده و با همسر و فرزندانش از آن‌جا بیرون زده و خود را به شهری دورافتاده رسانده‌اند که خبری از شلوغی شهر نباشد. شهر دورافتاده قرار است جایی آرام باشد؛ گوشه‌ی امنی برای نوشتن و سروکله زدن با کلمه‌هایی که در شلوغی شهر به ذهن خطور نمی‌کنند و اصلا روی کاغذ نمی‌آیند. برف همه‌جا را سفید کرده و زمین سراسر یخ است و ظاهرا کسی آن‌جا نیست ولی زن نویسنده مدام حس می‌کند کسی دارد فرزندانش را می‌پاید و همین مایه‌ی هراسش می‌شود. حالا باید سر از این راز درآورد که چه‌کسی در این محیط سفید و یخ‌زده ممکن است بخواهد آرامش این خانواده را به‌هم بزند. فضای مضطرب رمان نسبت غریبی با سرمای محیط دارد و عجیب‌تر این‌که این برف‌ها خیال آب شدن ندارند و این یخ‌ها به‌سادگی دست از سر کسی برنمی‌دارند. «بهار برایم کاموا بیاور» پیشنهادی به همه‌ی کتاب‌خوان‌هایی است که از ادبیات هراس لذت می‌برند.

فرهنگنامه تاريخي مفاهيم فلسفه

75,000 تومان
این کتاب با نام «فرهنگنامه تاریخی مفاهیم فلسفه»، حاصل طرح مشترکی میان مرکز مطالعه و تحقیق «سمت» و مؤسسه فرهنگی – پژوهشی نو ارغنون است که برای بهره برداری دانشجویان، اساتید و علاقه مندان به مباحث تخصصی فلسفه، ترجمه و عرضه شده است.
فهرست:
مقدمه اتحاد پ. هایدریش / زهرا بهفر اصل پ. آوبنک، گ. ویلاند، هـ . هلتزهای، پ. شابر / پرستو خانبانی اصل تعلیمی م. درایر / زهرا بهفر اصل جهت کافی هـ. ی. انگفر / ماریا ناصر اصل علیت هـ. و. آرنت / ماریا ناصر اصل (علم) متعارف آ. سابو، ل. اُینگ- هانهف، هـ. فرویدنتال / زهرا بهفر اصل موضوع م. کرانتس، م. لموان، ا. م. انگلن - هـ . کهل، آ. پیپر، م. ریدینگر / زهرا بهفر، پرستو خانبانی امکان هـ. زایدل / ماریا ناصر امکان خاص و. بروگر، هیئت تحریریه، و. هورینگ / ماریا ناصر انفعال ی. هنگلبرک، ی. لانتس / ماریا ناصر ایده هـ. ماینهارت،گ. شریمپف، گ. یوسن، ک. کنودسن، گ. ویلاند، و. کلوکسن، ی.پ. بکمان، هیئت تحریریه، و. هالبفاس، ک. نویمان / ماریا ناصر هـ. ماینهارت،گ. شریمپف، گ. یوسن، ک. کنودسن، گ. ویلاند، و. کلوکسن، ی.پ. بکمان، هیئت تحریریه، و. هالبفاس، ک. نویمان / ماریا ناصر

دفترچه خاطرات جغد 2/ اِوا شبح می‌بیند

90,000 تومان

معرفی کتاب اوا شبح می بیند اثر ربکا الیوت

هر کسی دلش می خواست داستان ترسناک تری تعریف کند. جورج داستان سنجاب های زامبی را گفت. میسی قصه ی یک عنکبوت غول پیکر را تعریف کرد. داستان لی لی درباره ی اژدها نیمه کاره ماند، چون … بوووم! انگار چیز خیلی بزرگی روی پشت بام بود.
زندگی هوهویی اِوا بال‌قلنبه واقعاً هوهویی است. او همه‌ی همه‌چیز را برای دفترچه‌خاطراتش تعریف می‌کند. اگر می‌خواهید همه‌ی بال‌بالی‌های زندگی هوهویی‌اش را بخوانید، دفترچه‌خاطراتش را کش بروید!
این‌بار اوا در راه مدرسه یک شبح می‌بیند. اما کسی حرفش را باور نمی‌کند. همه‌ی همکلاسی‌هایش فکر می‌کنند او خیالاتی شده حتی بهترین دوستش. حالا اوا باید به همه ثابت کند که واقعاً شبح دیده است.
من توی خیابان کاج چوبی، لانه درختی شماره‌ی ۱۱ زندگی می‌کنم. بهترین دوست من لوسی نوک نوکی است لوسی در درخت کناری زندگی می‌کند. ما همیشه باهم خاله بازی می‌کنیم. قرار است یکشنبه‌ی دیگر خاله بازی کنیم. یوووهووو!
سفارش:0
باقی مانده:2

افق

43,000 تومان
در ديفن‌باكستراسه جلو مي‌رفت. رگبار شروع شد، رگباري تابستاني كه با راه رفتن او و پناه گرفتنش زير درخت‌ها، كم و كمتر مي‌شد. مدت‌ها فكر كرده بود مارگارت مرده است. دليلي وجود ندارد، نه، دليلي وجود ندارد. حتا در سال تولد هر دو ما، وقتي اين شهر از بالا شبيه تل آوار بود، ياس‌ها ته باغ‌ها و بين ويرانه‌ها گل مي‌دادند.   ـ از متن کتاب
سفارش:0
باقی مانده:1