زایش تراژدی و چند نوشته دیگر
145,000 تومان
کتاب زایش تراژدی و چند نوشته دیگر نوشته فریدریش ویلهلم نیچه ترجمه رضا ولی یاری توسط انتشارات مرکز با موضوع فلسفه، فلسفه غرب، فلسفه نیچه به چاپ رسیده است.
زایش تراژدی متوجه دو مسئلهی نسبتاً متفاوت است: از یک سو تلاشی است برای پاسخ گفتن به چند پرسش دربارهی فرهنگ و جامعه: فرهنگ انسانی چیست؟ چرا تشریک در یک فرهنگ برای ما مهم است؟ آیا همهی فرهنگهای انسانی اساساً از یک نوعاند یا از جهات مهمی فرق میکنند؟ فرهنگ انسانی تحت چه شرایطی خواهد بالید و تحت چه شرایطی ‘منحط’ خواهد شد و زوال خواهد یافت یا حتی خواهد ‘مرد’؟ از این حیث زایش تراژدی مداخلهای خاص در بحثی است که طی قرن نوزدهم جریان داشت و میگفت جامعهی مدرن و فرهنگ مدرن باید چه شکلی به خود بگیرند. در کل، زایش تراژدی میپرسد: ما چطور میتوانیم بیماریهای جامعهی ‘مدرن’ را درمان کنیم؟ پاسخ نیچه این است: با ایجاد یک ‘فرهنگ تراژیک’ جدید بر محور نسخهای آرمانیشده از مکتب واگنری.
معرفی مباحث کتاب زایش تراژدی
مقدمه
وقایع نگار زندگی نیچه
برای مطالعه ی بیشتر
تلاشی برای انتقاد از خود
زایش تراژدی از روح موسیقی
جهان بینی دیونوسوسی
درباره حقیقت و دروغ گویی به معنایی نااخلاق
فقط 1 عدد در انبار موجود است
زایش تراژدی و چند نوشته دیگر
نویسنده | فریدریش ویلهلم نیچه |
مترجم | رضا ولی یاری |
نوبت چاپ | اول |
تعداد صفحات | 240 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1399 |
شابک | 9789642133550 |
وزن | 0.218 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تحلیل های روانشناختی در هنر و ادبیات
نکته های ویرایش
دکارت و مابعدالطبیعۀ ماهیت انسان
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.از نشانه های تصویری تا متن
کتاب رهش
معرفی کتاب رهش
رضا امیرخانی در کتاب رهش به رابطه زوجی معمار پرداخته که بعد از تولد فرزند بیمارشان، از یکدیگر فاصله گرفتهاند و هر کدام به شکلی با مشکلات زندگی در تهران درگیر هستند. این اثر که با محوریت آسیب توسعه شهری بر کیفیت زندگی تالیف شده، توانست جایزه کتاب برگزیده جلال آل احمد را برای نگارنده خود به ارمغان آورد و با استقبال فراوان خوانندگان مواجه شد. درباره کتاب رهش: علا و لیا با عشق با همدیگر ازدواج کردهاند اما حالا در نقطهای هستند که هیچ شباهتی بین یکدیگر نمیبینند. یکی از آنها، حالا سمت معاون شهردار را به دست آورده و قبل از هر تصمیم، به اثر آن بر موقعیت شغلیاش فکر میکند. دیگری اما به دلیل بیماری آسم فرزندشان ایلیا، هر روز بیشتر و بیشتر از معماری مدرن بیزار میشود و بعد از تمسخر ایدههایش برای ساخت خانههایی با استاندارد مناسب، احساس میکند از طرف همکارانش طرد شده و هیچ همراهی ندارد. زندگی این خانواده کوچک در شهر تهران و آسیبهایی که از شهرسازی بیرویه متحمل میشوند داستان کتاب رهش است که مانند سایر آثار رضا امیرخانی محتوایی اجتماعی دارد و میتواند خوانندگان گوناگونی را راضی نگه دارد. جدال پایانناپذیر ماشینها و انسانها، بحث همیشگی شهرستان یا پایتخت و مقایسه جنوب شهر با شمال شهر از موضوعات اصلی این رمان ایرانی هستند. علا و لیا، به عنوان نمایندگان هر یک از این دوگانهها، در یک زندگی مشترک گرفتار آمدهاند، زوجی که با وجود ازدواج عاشقانهشان، حالا زبان مشترکی برای ارتباط با هم ندارند و دیگر همدیگر را نمیشناسند. در میانه این تفاوتها، پسرشان که به آسم مبتلاست نقش واسطهای را ایفا میکند که گاهی باعث نزدیکی و گاهی دلیل دوری است. ریههای مریض او نماد نشاطی است که شهر تهران هر روز بیشتر و بیشتر از آن محروم میشود و گویی به ما یادآوری میکند تنها برنده جنگ همیشگی طبقاتی، سودجویانی هستند که با معامله سلامت جسمی و روحی مردم به منفعت میرسند... .
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.