زبان و جایگاه زن

195,000 تومان

معرفی کتاب زبان و جایگاه زن

انتشارات رابین تولماخ لاکوف در سال 1975، زبان و جایگاه زن، به طور گسترده ای به عنوان آغاز کننده تحقیقات فمینیستی در مورد رابطه بین زبان و جنسیت شناخته شده است و واکنش قابل توجهی را در میان محققان زبان، فمینیست ها و خوانندگان عمومی برانگیخت. در سی سال گذشته، محققان زبان و جنسیت در حال بحث و توسعه مشاهدات اولیه لاکوف بوده اند.لاکوف با این استدلال که زبان برای نابرابری جنسیتی اساسی است، به دو حوزه اشاره کرد که نابرابری‌ها را می‌توان یافت: زبانی که در مورد زنان استفاده می‌شود، مانند عدم تقارن بین اصطلاحات به ظاهر موازی مانند ارباب و معشوقه، و زبان مورد استفاده توسط زنان، که زنان را در یک موقعیت قرار می‌دهد.

پیوند دوگانه بین زنانه بودن و کاملا انسان بودن. استدلال اصلی لاکوف مبنی بر اینکه «زبان زنان» بیانگر ناتوانی است، بحثی را به راه انداخت که تا امروز ادامه دارد.

نسخه اصلاح شده و بسط یافته متن کامل نسخه اول اصلی را همراه با مقدمه و حاشیه نویسی لاکوف ارائه می دهد که در آن او متن را یک ربع قرن بعد بازتاب می دهد و برخی از موضوعاتی را که به طور گسترده مورد بحث قرار می گیرد، گسترش می دهد. این جلد همچنین تفسیرهایی از بیست و شش محقق برجسته زبان، جنسیت و تمایلات جنسی، در زمینه زبان‌شناسی، مردم‌شناسی، زبان‌های مدرن، آموزش، علوم اطلاعات و سایر رشته‌ها را گرد هم می‌آورد.

تفاسیر نقش کتاب را در تحقیقات فمینیستی در مورد زبان مورد بحث قرار می‌دهد و ارتباط مداوم آن را برای تحقیقات در این زمینه بررسی می‌کند.این نسخه جدید زبان و جایگاه زن نه تنها یک بار دیگر متن پیشگام زبان شناسی فمینیستی را در دسترس قرار می دهد. به همان اندازه که مهم است، متن را در چارچوب نظریه فمینیستی و جنسیتی معاصر برای نسل جدیدی از خوانندگان قرار می دهد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

زبان و جایگاه زن

نویسنده
رابین تالمک لیکاف
مترجم
یاسر پوراسماعیلمریم خدادادی
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 228
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
مردم شناسی
نوع کاغذ ———
وزن 250 گرم
شابک
9786003769779

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.250 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زبان و جایگاه زن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 11/ نفرین هِرَمِ پنیری

130,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.  
سفارش:0
باقی مانده:2

حافظه‌ای برای فراموشی (اوت، بیروت، ۱۹۸۲)

240,000 تومان

معرفی کتاب حافظه‌ای برای فراموشی

گوشه‌اى دور نشسته‌ام، دور از ديگران، دور از خودم، در فكر آن خوابم كه از من گذشت، خوابى از ميان خوابى ديگر؛ تو زنده‌اى؟ كى اتفاق افتاد؟ حافظه‌ام در برابر اين تهديد يارى مى‌كند؟ آيا سوسن گذشته‌ها مى‌تواند اين شمشير مرصع به موشك را بشكند؟ و چرا او… چرا او؟ چرا بايد از ترانهٔ ترانه‌ها سوسن برويد، كه همو خورشيد و ماه را پشت ديوارهاى اريحا نگه داشته تا گاه كشتار طولانى‌تر شود؟
حافظه‌ای برای فراموشی: بیروت، اوت، 1982» اثر محمود درویش، آمیزشی از نثر و شعر است که در مورد تراژدی جنگ و انعطاف‌پذیری روح انسان تأمل کند. این کتاب که در طول جنگ داخلی لبنان و تهاجم اسرائیل به لبنان در سال 1982 نوشته شده است، احساسات و تجربیات شدید زندگی در یک محاصره طولانی را به تصویر می‌کشد.
محمود درویش، یکی از مشهورترین شاعران جهان عرب، از پس‌زمینه بمباران بیروت توسط اسرائیل برای کشف مضامین حافظه، هویت و مقاومت در اشعار خود استفاده می‌کند. بخش اعظمی از این کتاب در 6 آگوست 1982 نوشته می شود، تاریخی که با روز حملۀ اتمی آمریکا به هیروشیما یکی است و لایه‌ای عمیق از طنین تاریخی جنگ را به روایت می‌افزاید. او ویرانی بیروت در محاصره اسرائیل را به وضوح توصیف می‌کند. صدای جت‌های جنگی، تخریب ساختمان‌ها و حضور دائمی مرگ، فضای دلخراشی را ایجاد می‌کند. درویش با نوشتار منظوم خود عوارض جسمی و روانی جنگ را بر ساکنان شهر را به تصویر کشیده است.
عنوان متناقض کتاب، «حافظه‌ای برای فراموشی»، منعکس‌کننده موضوع اصلی کتاب است: مبارزه بین به خاطر سپردن و فراموش کردن. محمود درویش با تناقض بین نیاز به یادآوری جنایات جنگی و آرزوی فراموش کردن آن‌ دردها دست و پنجه نرم می‌کند. این بحث در بافت وسیع‌تر تاریخ فلسطین و لبنان نیز معنا پیدا می‌کند، جایی که حافظه جمعی نقش مهمی در هویت و حفظ مقاومت دارد. به عنوان یک شاعر فلسطینی که در تبعید زندگی می‌کند، تأملات محمود درویش درباره «هویت» عمیقا شخصی و درونی است.
او به این می‌پردازد که آواره بودن به چه معناست و چگونه تبعید باعث شکل‌گیری احساس متفاوتی در فرد از خودش می‌شود. او از تعلق خاطر و اشتیاق برای وطنی سخن می‌گوید که دائما در معرض تهدید است. وی به نقش نویسنده در زمان جنگ می‌اندیشد و محدودیت کلمات را در مواجهه با خشونت و تخریب جنگ را زیر سوال می‌برد. محمود درویش در این کتاب، مسئولیت نویسنده برای شهادت دادن در برابر تاریخ و مقاومت از طریق عمل نوشتن را برجسته می‌کند.
حافظه‌ای برای فراموشی (اوت، بیروت، ۱۹۸۲) - انتشارات نی
 

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

رساله‌اي كوچك در باب فضيلت‌هاي بزرگ

350,000 تومان
در رساله‌اي كوچك در باب فضيلت‌هاي بزرگ: فضيلت‌ها ارزش‌هاي اخلاقيِ به فعل درآمده و عمليِ ما هستند، و اين كتاب تمامآ به بررسي همين فضايل اختصاص دارد. پرسش اوليه‌ي مؤلف از خود اين است كه وجود كدام گرايش قلبي يا روحي يا ويژگي در يك فرد احترام اخلاقي‌اي را كه او برايش قائل است افزايش مي‌دهد و عدم آن‌ها از اين احترام مي‌كاهد. او در نهايت هجده فضيلت را تعيين مي‌كند و برپايه‌ي آراءِ فيلسوفانِ بزرگ به بحث درباره‌ي آن‌ها مي‌پردازد. اين فضايل عبارت‌اند از: ادب، وفاداري، دورانديشي، ميانه‌روي، شجاعت، عدالت، بخشندگي، دلسوزي، بخشايش، سپاسگزاري، افتادگي، سادگي، بردباري، پاك‌دامني، نرم‌دلي، حسن‌نيت، شوخ‌طبعي، و عشق

مزخرفات فارسی

45,000 تومان
دمار از روزگار یعنی کجا؟ کمتر کسی هست که روزی به کسی وعده نداده باشد دمار از روزگارش درآورد. کلاً دست به تهدیمان خوب است. البته بیشتر وقت‌ها هیچ غلطی هم نمی‌کنیم یا بهتر است بگویم نمی‌توانیم بکنیم، ولی همین که سر طرف داد می‌کشیم: «دمار از روزگارت درمی‌آورم»، دلمان خنک می‌شود. حالا این که بعضی‌ها کینه‌جوتر از بیشتر ما هستند یا دستشان به جایی بند است یا پشتشان به جایی گرم یا اصلاً خودشان منبع گرما و اصل دستگیره‌اند، داستانش فرق می‌کند. این‌جور جاهاست که خبرش را می‌شنویم و برای دیگران هم تعریف می‌کنیم که فلانی یا فلان جا دمار از روزگار فلان کس درآورد. خیلی ساده، یعنی بیچاره‌اش کرد. اما خودِ دمار یعنی چه؟

ناخودآگاه

95,000 تومان
کتاب ناخودآگاه نوشته آنتونی ایستوپ ترجمه شیوا رویگریان توسط انتشارات مرکز با موضوع روانشناسی، روانشناسی بالینی، روانکاوی به چاپ رسیده است. مفهوم ناخودآگاه همچنان که در روان‌شناسی و روان‌کاوی امروز اهمیـت دارد در فهم بسیـاری از مسائـل و رفتـارها و پدیده‌هـای زندگـی روزمـره، و تبییـن بخشـی از روابـط اجتماعی و تفسیر وجوهی از آثار ادبی و هنری نقشی مؤثر یافته است. کتاب حاضر نگاهی نکته‌سنجانه و روشنگر به این پدیده افکنده و شرحی قابل فهم برای همگان از جوانب مختلـف این مفهـوم به دسـت می‌دهـد. اتکـای کتـاب به نمونه‌ها و مثال‌های متنوعی است که از منابعی گوناگون از قبیل لطیفه‌ها، ترانه‌ها، آثار ادبی، فیلم‌ها، و زندگی‌نامه‌ها استخراج شده‌اند و به کمـک آن‌ها می‌تـوان دریـافت آیا به راستی چیزی به نـام ناخودآگاه وجود دارد، و اگـر هست، چیست؟ و چه ربطی با زندگی و اندیشه‌ی ما دارد؟ مباحث کتاب ناخودآگاه آیا ناخودآگاهی هست ناخودآگاه در نظر فروید و لکان ناخودآکاه و من ناخوداگاه و جنسیت ناخودآگاه و متن ناخودآگاه و تاریخ ختم ماجرا