


زمان منفی
2,500 تومان
« زمان منفی » داستانی است بر اساس یک تئوری فیزیک . بر اساس تئوری نسبیت انیشتین اگر با سرعت نور وارد یک سیاهچاله فضایی بشویم زمان در جهت منفی حرکت میکند . حالا در این داستان شخصیتهای اصلی ، ابتدا در یک زمان منفی زندگی میکنند و قهرمان اصلی در پیری از مرگ متولد میشود و با به عقب رفتن در زمان ، شخصیتها جوان میشوند و شخصیت اصلی به مرور ، دوران پیری ، بزرگسالی ، جوانی ، نوجوانی ، کودکی و جنینی را پشت سر میگذارد و سرانجام در دنیای واقعی که زمان مثبت است متولد میشود . از اینجا به بعد تمام وقایع زمان منفی در زمان مثبت با جزئیات بیشتری تکرار میشود و قهرمان داستان بر پایه قدرت اختیار ، بعضی از سرنوشتهای خود را تغییر میدهد .
گاهی اوقات ، شاهد رخدادن اتفاقی در زندگی خود هستیم که احساس میکنیم این اتفاق قبلاً برای ما رخ داده است و آن را تجربه کردهایم . این یک پدیده کاملاً ذهنی است ، که هنوز ریشه آن مشخص نیست و در « زمان منفی » تکرار آنرا شاهدیم که نویسنده در آن این پدیده را به خاطرات زندگی پیش از تولد نسبت داده است . در پایان داستان شخصیت اصلی دوباره صحنه مرگ را به وضوح میبیند و اینبار در یک زمان مثبت میمیرد .
در انبار موجود نمی باشد
زمان منفی
نویسنده |
هدا عربشاهی
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٤٤ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٨٨ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
رمان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | ۱۸۹ گرم |
شابک |
9786009065240
|
وزن | 0.189 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
مراقبه و آرامش درون
کتاب خاطرات من
سیاست و حکومت در خاورمیانه (غرب آسیا) و شمال افریقا
معرفی کتاب سیاست و حکومت در خاورمیانه (غرب آسیا) و شمال افریقا
کتاب پری جنگلی
آینده تاریخ است (چگونه تمامیتخواهی دوباره بر روسیه مسلط شد)
عروسی خون (۵۸) (نمایشنامه)
معرفی کتاب عروسی خون (۵۸)
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.● پسرتو میخواستم، نمیخواستم فریبش بدم، اما بازوهای اون یکی مثل موج دریا منو میکشید و با خودش میبرد، مثل افسار قاطر به گردنم افتاده بود تا ابد، برای همیشه، همیشه، منو با خودش میکشید و میبرد، حتی اگه پیر میشدم و تمام پسرهای پسرت چنگ مینداختن به موهام که جلومو بگیرن. ص ۹۹ عروسی خون (۵۸) (نمایشنامه) - انتشارات نی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.