زمستان با طعم آلبالو

120,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

زنی که همسرش او را درک نمی‌کند به ناچار خیال می‌بافد : « نمی‌دانم از آن زمستان آخر چند روز گذشته ، همان زمستانی که برای اولین و آخرین‌بار دست سردم را گرفتی تا گرمای دستت که یک جور متفاوتی بود ، چیزی شبیه معجزه و فرق می‌کرد با هر گرمای دیگری ، از دستم به تمام جانم منتقل شود . و باز هم زمستان است . باز هم هوا سرد شده و دست‌های من هم ، و چقدر خوب است این سرما . نمی‌دانم باید باورم بشود که بالاخره این زمستان می‌آیی یا نه ؟

من دلم می‌خواهد باور کنم . تا زودتر روزهای مانده تا آمدنت بگذرند این روزهای بیهوده بی توی من ، که همه‌شان منحنی و ناراست می‌گذرند . خودت که خوب می‌دانی چه می‌گویم . می‌دانی که این روزهایم چقدر بد می‌گذرند و حتی شب‌هامان . » « زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسی‌های زنی است که در خیال خود به دنبال گمشده‌اش می‌گردد تا حضور او را در تنهایی‌های خود رقم زند .

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

زمستان با طعم آلبالو

« زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسی‌های زنی است که در خیال خود به دنبال گمشده‌اش می‌گردد تا حضور او را در تنهایی‌های خود رقم زند .
نویسنده
الهام فلاح
مترجم
——-
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ٢٨٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٩١
موضوع
——-
نوع کاغذ تحریر
وزن 260 گرم
شابک
9789643119638
توضیحات تکمیلی
وزن 0.260 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زمستان با طعم آلبالو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ملت عشق

420,000 تومان
مولانا خودش را «خاموش» می‌نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌اش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟ کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سال‌هاست به هر جا پا گذاشته‌ام آن صدا را شنیده‌ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته‌ام و به گفته‌هایش گوش سپرده‌ام. شنیدن را دوست دارم؛ جمله‌ها و کلمه‌ها و حرف‌ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود. اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید می‌کنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمه‌اش «بشنو!» است. یعنی می‌گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می‌کند؟ راستی، خاموشی را می‌شود شنید؟ همه بخش‌های این رمان نیز با همان حرف بی‌صدا شروع می‌شود. نپرس «چرا؟» خواهش می‌کنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار. چون در این راه‌ها چنان حقیقت‌هایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند. (از متن کتاب) «ارسلان فصیحی» بیش از این کتاب‌های «زندگی نو»، «قلعه سفید» از اورهان پاموک (برنده جایزه نوبل ادبی ۲۰۰۶) و «سلول ۷۲» از اورهان کمال را ترجمه و راهی بازار کتاب کرده است.

هیچ یک از آن ها باز نمی گردد

45,000 تومان
"هیچ یک از آن ها باز نمی گردد" داستان دختران جوانی است که هر یک از آن ها با دنیایی از خاطره های گوناگون گذشته و آرزوهای بزرگ آینده برای تحصیل در یک "شبانه روزی" در شهر رم جمع شده اند. زمان داستان مربوط به شروع جنگ های داخلی اسپانیا و آغاز جنگ جهانی دوم است. وحشت از جنگی نابهنگام در سطر سطر این رمان موج می زند و همین ترس از فاشیسم و نازی هاست که برجذابیت داستان می افزاید و خواننده را تا به انتها به دنبال خود می کشاند. توضیحات

روح گریان من

180,000 تومان
کیم هیون هی، تمام فراز و نشیب‌های زندگی پرماجرا، دردناک و سرشار از ترس و رنج خود و حکومت کره شمالی را در این کتاب می‌گوید و بعد از ترجمه کتابش به یازده زبان دنیا، افراد بسیاری از زندگی او باخبر شدند. این داستان واقعی، سرگذشت جذاب‌ترین جاسوس کره است، شرح حال یک جاسوس زن. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: انگار مسیرم تا رسیدن به جایگاه متهم قرار بود تا ابد ادامه پیدا کند و وقتی بلاخره توانستم بنشینم، دیگر نتوانستم جلوِ خودم را بگیرم. قلبم تندتند می‌تپید و بدنم بی‌اراده می‌لرزید. گریه‌ام گرفت و فقط یک کلمه را مدام زیر لب زمزمه می‌کردم: مامان. فرایند ملال‌آور محاکمه شروع شد ولی من نمی‌توانستم تمرکز کنم؛ انگار از قبل مشخص شده بود که قرار است به اعدام محکومم کنند. من هواپیمای پرواز ٨٥٨ هواپیمایی کره جنوبی را منفجر کرده بودم. من مسئول مرگ صد و پانزده انسان بودم ...

یک روز بلند طولانی

7,000 تومان
یک طراح بازی‌های مجازی ایده ساخت بازی به نام آشناپنداری دارد که به آدم ها کمک می کند تا آشنای مناسب خود را پیدا کرده و احساس تنهایی نکنند. گرچه بازی با موفقیت روبه رو می شود اما کشف حقایقی در حین ساخت بازی، او را تنهاتر می کند. او گمان می کند شاید با کشف راز خوابی که مدام می بیند، بتواند پاسخی برای مفهوم عشق و تنهایی اش پیدا کند. تصویر دو عدد ٩ که همیشه در خواب هایش تکرار می شوند، حالا خود او را وارد یک بازی می کند. بازی برای به دست آوردنِ عاشقیتی ابدی. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: کلمه خدا را با مکث بر زبان آورد. درست مثل همان روزی که به سیمین گفت: «هیچ می‌دانی اسامی خداوند ٩تا هستند؟» سیمین گفت: «خدا؟!» آن روزها به دنبال پیدا کردن نشانه‌هایی برای ٩های داخل خوابش بود. این را تازه در جایی خوانده بود: صدمین اسم، نام اعظم خداست. سیمین بلند خندید و گفت: «تو واقعاً به خدا اعتقاد داری عزیز؟» و به سیمین نگفت که همه ٩٩ اسم را می‌شناسد جز صدمین نام که فقط یکی بیشتر از ٩٩ است.

تبعید و سلطنت

150,000 تومان
آلبر کامو را بیشتر دوستداران ادبیات با دو کتاب معروف و ماندگارش یعنی «بیگانه» و «طاعون» می‌شناسند. هر چند او آثار ماندگار بسیاری دارد. این نویسنده فرانسوی یک بار هم جایزه ادبیات نوبل را از آن خود کرده است. این مجموعه از ٦ داستان کوتاه و مستقل تشکیل شده است که تا حدود زیادی از لحاظ خصوصیات روحی مشابه یکدیگرند .

والس یک نفره

15,000 تومان
زنی از گذشته به ناگاه وارد زندگی خانوادگی یک مرد می‌شود. همسر آن مرد روایت دلمشغولی‌های او را برعهده می‌گیرد: صدای مامک از پشت در آمد: «کی بود این وقت شب؟» دو سه تقه به در زد و وارد اتاق ما شد. گفتم: «یکی خوابش نمی‌برده. گوشی را برداشته به آشنایی، دوستی، قوم و خویشی زنگ بزند، به اشتباه شماره ما را گرفته.» می‌گویم: «که عاشق چشم‌های عسلی‌اش شده بودی؟!» سام می‌گوید: «جوانی بود و...» پشت به دیوارکوب تکیه داده به مبل. سایه‌اش تلنبار شده بر تکه‌ای از سنگفرش جلوی پایش. شاهکار می‌گوید: «جوانی و سرکشی!» می‌خندم:«طغیان احساس!» سهیل روی زمین زانو زده است و ماشین باری زرد کوچکش را روی سنگ‌های سبز کف هال سُر می‌دهد. شاهکار می‌گوید: «خوش به حالت بابا! فقط یک بار عاشق شده‌ای.» و قلم‌مو را توی رنگ نارنجی و اکر می‌زند. برمی‌گردد رو به من: «رحم داشته باش مامان! یک بار یک جفت چشم عسلی! فقط یک بار عشق.» می‌گویم: «پس سهم من چی؟» می‌گوید: «دوست داشتن با عشق فرق می‌کند.» از ماه‌منیر کهباسی پیش از این رمان خط تیره آیلین منتشر شده که این کتاب برنده جایزه روزی روزگاری در سال ١٣٨٦ شد.