نيچه 3
نيچه 3 قیمت اصلی: 275,000 تومان بود.قیمت فعلی: 72,000 تومان.
بازگشت به محصولات

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان

کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و…

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

زني در حاشيه‌ي روزنامه

نویسنده
شبنم بزرگي
مترجم ——
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 112
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1399
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 110 گرم
شابک
9789643294342

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.110 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زني در حاشيه‌ي روزنامه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بره اي که گرگ شد

85,000 تومان
کتاب بره ای که گرگ شد یکی از مجموعه آثار  عزیز نسین است. روزگاری، در اونجایی که شرق و غربش به هم می‌چسبیدند و شمال و جنوبش به هم نمی‌رسیدند، چوپونی با گوسفندها و سگ‌هایش زندگی می‌کرد. اونجا دیاری بود ورای جاهای دیگه: آبش چنون بود که گلاب، خاکش چنون بود که طلا، کوه و دشتش لاله بود و چمن، بیابونش گل بود و گلشن. باغ‌هاش چنون بود که باغ بهشت، و هواش تا دلت بخواد سبک بود و سبک، روشن بود و روشن... اما چه سود؟... چه سود که چوپون اون دیار سوای چوپونای دیگه بود: دل نداشت که رحم داشته باشد، رحم نداشت که مروت داشته باشد، نه آه به دل سنگش کارگر بود و نه ناله، و نه صدای گریه و زاری رو می‌شنید...، اگر هم می‌شنید این گوشش در بود و اون گوشش دروازه... چوپون اون دیار نه مثل چوپونای دیگه نی هفت‌بند داشت و نه چماق چوپونی. به جای نی هفت‌بند سوت شکاربونی داشت و به جای چماق چوپونی تازیانه خارنشون به دست می‌گرفت

کتابهای نارنجی جلد 38، درخت زنگوله و 6قصه ی دیگر

40,000 تومان
اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم

دنیای زیبای کتی جلد 5، کتی و قهر و آشتی

25,000 تومان
دنیای زیبای کتی جلد 5 نویسنده نلسون مترجم فرزانه کريمي نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 16 نوع جلد شومیز ـ

آموزش سواد مالی به کودکان (17) – به هر شغلی که بخوام می رسم

60,000 تومان
با این کتاب به فرزندان خود یاد می‌دهید به رویاهایشان فکر‌ کنند. شغل‌هایی را که دوست دارند بیابند و از همین امروز برای آینده خود هدفی در نظر بگیرند. مجموعه کتاب های آموزش سواد مالی، توسط «انتشارات قدیانی» و با همکاری «آکادمی هوش مالی» منتشر شده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

دریای زمین جلد 4، تهانو

9,800 تومان
هر نُه نفر برای صرف شام پشت میز نشستند. زیر نور زرد و ملایم مغرب و در آشپزخانه‌ی سنگ‌‌فرش‌شده‌ی خانه، پشت میز دراز چنین خانه‌هایی. تررو اندکی سرش را بلند کرد و هرازگاهی چند کلامی با بچه‌ها سخنی گفت؛ اما هنوز هم ترسی در وجودش بود. با تاریک‌تر شدن هوای بیرون، طوری نشست که چشم بینایش رو به پنجره باشد.