زنی با چکمه ساق بلند سبز

1,400 تومان

داستان‌های این مجموعه نگاهی تازه به مسائل و اتفاقاتی دارند که در زندگی روزمره ما رخ داده یا می‌دهند. در داستان اول این مجموعه نگارنده از جنگ می‌گوید: گزارشگر یک روزنامه که نزدیک به بیست سال در اروپای غربی زندگی کرده، حالا به ایران برگشته است، چرا که مادرش در حال احتضار است. بعد از درگذشت مادر، او قصد دارد به اروپا برگردد اما یک روز که از سر بی حوصلگی در خیابان‌های تهران قدم می‌زند با دیدن یک کتاب با نام “گیرنده: منقطه جنگی” که به طور تصادفی به دستش می‌افتد با نامه‌هایی روبرو می‌شود که دانش‌‌آموزان از شهرای مختلف برای رزمندگان جبهه‌های جنگ تحمیلی نوشته‌اند. او آنها را می‌خواند و یکی از نامه‌ها تأثیر عجیبی بر روی او می‌گذارد. حالا به او سرنوشت نویسنده یکی از نامه‌ها علاقه‌مند شده است.

سال‌ها از پایان جنگ گذشته است و او ناخواسته به سوی شهری می‌رود که دختری از آنجا، سال‌ها پیش، برای رزمنده‌ای نامه نوشته است و… دیگر داستان‌های این مجموعه عبارتند از: تالاب، روسان دارند از آب بالا می‌آیند، اتاق طبقه دوازدهم، سینمای مخفی و چند داستان دیگر.‏ مرتضی کربلایی لو متولد ١٣٥٦ نویسنده جوانی است که در داستان‌هایش باید منتظر وقوع حادثه‌ای بود که در آخرین لحظه‌ها رخ می‌دهد. “من مجردم خانوم” و “خیالات” کتاب‌هایی هستند که پیش‌تر از او منتشر شده است. کتاب “من مجردم خانوم” در بیست و دومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی (بهمن ٨٣) مورد تشویق قرار گرفت.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

زنی با چکمه ساق بلند سبز

نویسنده
مرتضی کربلایی لو
مترجم
——-
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ١٠٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٠
سال چاپ اول ١٣٨٥
جایزه‌
برنده‌ی جایزه‌ی روزی روزگاری -برنده‌ی جایزه‌ی مهرگان ادب
نوع کاغذ تحریر
وزن ۱۴۴ گرم
شابک
9789643116330
توضیحات تکمیلی
وزن 0.144 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زنی با چکمه ساق بلند سبز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فصل مهاجرت مرده‌ها

170,000 تومان
اتاق سرایداری دیوار به دیوار موتورخانه بود. زمستان­ها خوب بود، اما تابستان­ها می­شد کوره­ی آدم­پزی. یک ساعت هم نمی­شد توش تاب آورد. سرجمع بیست و شش متر مساحت داشت و حمام و توالتش فقط با یک پرده از هال و آشپرخانه سوا می­شد. دیوارها کاغذدیواری بود؛ اما از بس نم موتورخانه را کشیده بود کاغذهاش جابه­جا لک افتاده و ورآمده بود. یک گوشه لحاف و تشک گذاشته بودند و همانجا یک اجاق گاز دو شعله با یک کپسول گاز و این­ورتر یک سینک ظرفشویی زنگارگرفته که نصفش رفته بود توی توالت، طوری که وقت قضای حاجت باید مراقب می­بودی نخورد پس کلّه­ات. پنجره نداشت و تنها راه ورودی هوا تهویه­ی سقفی کوچکی بود که موقع کار کردن صدای ارّه­برقی می­داد و خاموش که بود راه عبور و مرور مورچه و سوسک­ و مارمولک بود.

تاریخ ترجمه در ایران

85,000 تومان
از دوران باستان تا پایان عصر قاجار ویراستار: کامران فانی نوشتن تاریخ ترجمه هر زبانی، یا هر کشوری، کار چند و چندین تن نیست. تا زمانی که همه آثار ترجمه شده یا دست کم بخش‌هایی از همه ترجمه‌ها را مقابله‌گران مسلط به دو زبان مبدأ و مقصد و موضوع اثر با اصل آنها مطابقت ندهند و جمع بندی حاصل از ارزشیابی مجموع ترجمه‌ها، با توجه به عامل‌های موثر بر آنها به دست نیامده باشد راه برای نگارش تاریخ ترجمه در معنای واقعی آن هموار نخواهد شد. عبدالحسین آذرنگ از پژوهشگران مطلع تاریخ نشر ایران این بار به سراغ تاریخ ترجمه رفته است. تاریخ ترجمه در ایران، از دیرینه ترین روزگار تا عصر کنونی‌ ما، شاهد بروز و ظهور چند جنبش ترجمه در چند دوره متفاوت تاریخی بوده است. مانند جنبش‌هایی در عصر ساسانیان، سامانیان، قاجاریان، دهه‌های ١٣٢٠-١٣٤٠ شمسی و پس از انقلاب ١٣٥٧. کتاب حاضر تا پایان دوره قاجار به انتهای تحقیق و پژوهش خود می‌رسد و نویسنده تأکید دارد که باید همه ترجمه‌ها از سال ١٣٠٠ خورشیدی تا ١٣٥٧ بررسی و ارزیابی شود تا بتوان تاریخ ترجمه بعد از دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی را به نگارش درآورد. ویراستاری و نظارت محتوایی کتاب تاریخ ترجمه در ایران را همانگونه که نویسنده درخواست کرده استاد کامران فانی به انجام رسانده است. عبدالحسین آذرنگ محقق و پژوهشگر تاریخ نشر است که پیش تر از او کتابهای  مختلفی در حوزه تاریخ نشر ایران منتشر شده است.

تو از دست های من سردتری

5,000 تومان
داستان این رمان با رها و مشکلاتی که در زندگی‌اش وجود دارد پیش می‌رود. دلیل سرد بودن محمد در زندگی‌شان چیست؟ دلیل این‌که پریا و مرجان، خواهرزاده‌هایش، با ظاهری سالم و پرانرژی در بخش قرنطینه شیرخوارگاه نگهداری می‌شوند چیست؟ تو از دست‌های من سردتری نوشته بنفشه رحمانی رمانی خواندنی‌ست که خواننده را تا پایان کتاب با خود همراه می‌کند. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: سایه‌اش را انگار کسی از ته کوچه می‌کشد و همین‌طور کش می‌آید و بلند می‌شود. پنجره‌ها بسته است. شاید همه مردم خواب‌اند. دنبال سایه‌اش می‌دود. سنگفرش‌ها می‌پیچند. سایه از دیوار بالا می‌رود... پیرمردی از ته کوچه پیدا می‌شود. یک رادیوی ترانزیستوری دستش است...نزدیک رها می‌ایستد. کلماتی می‌گوید که مفهوم نیست... ظاهر طبیعی ندارد... پیرمرد رادیو را از کنار گوشش بر‌می‌دارد و کنار گوش او می‌گیرد. خش‌خش بلندتر می‌شود. سرش را عقب می‌کشید. دوباره لبخند

دریا روندگان جزیره‌ آبی‌تر

320,000 تومان
صدای‌ دریا از دور می‌آید. هابیل‌ و قابیل‌ پایان‌ سرنوشت‌ خود را در خلیج‌ پررمز و راز آغاز می‌کنند و دریاروندگان‌ جزیره‌ آبی‌تر، صید مروارید را از یاد می‌برند. آنچه‌ می‌ماند، غروب‌ خورشید بر فراز کپرهاست‌. «عطر یاس‌»، «آخرین‌ نسل‌ برتر»، «برش‌های‌ کوچک‌» و نو نوشته‌ها جمع‌ آمده‌اند تا «دریاروندگان‌ جزیره‌ آبی‌تر» را پدید آورند. مجموعه‌ای‌ که‌ حاصل‌ کنکاش‌ نویسنده‌ است‌ در سرشت‌ اسطوره‌ساز و زمانه‌ اسطوره‌ستیز.

گورخواب

15,000 تومان
گورخواب رمانی است درباره انواع و اقسام گورخوابیِ ما ایرانی‌ها: درباره دانشجویی که پوست از سر استادش می‌کند، داریوش مهرجوییِ فیلمساز که شرایط زمانه اعصابش را به هم ریخته است، چند جوانِ کتاب‌دزد که با افسردگی و سرخوردگی می‌جنگند، زن و شوهری در شش و بش دزدی از موزه هنرهای معاصر تهران، دانشجویانِ مهاجرت‌کرده به آمریکا، کلنجار نویسنده‌ای با سانسورهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، و در نهایت روند تبدیل‌شدنِ آدمی بدبخت به یک خون‌آشام. کتاب پر است از موسیقی و نقاشی و مجسمه و شعر و قصه و فیلم. شهر فرنگی است برای خودش که می‌کوشد تعریف صادقانه و بی‌تعارفی از زندگی تحویل مخاطبش بدهد. این کتاب قصه‌‌هایی دارد برای بازگویی جزئیاتِ از قرار فراموش‌شدنی زندگی آدم‌هایی که در صف‌های دراز گورهایی از پیش مقرر آرام به پیش می‌رفتند و اما همین مسیر اجباری‌شان را هم با دست‌اندازها و کلوخ‌هایی ناگزیر روبه‌رو دیدند. آدم‌هایی که ایرانی بودند. آدم‌هایی که... .

مردی که هیچ بود

6,000 تومان
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: یاشا کمی چاق و تپل و سرخ و سفید بود، لب پرخنده ای ام داش. همه جام جاش بود، با اون لهجه شیرین نیمه آذریش توجه اطرافیانشو به خودش جلب می کرد، قاپشونو می دزدید و یار غارشون می شد. اون مرد بی شیله پیله و کم سوادی بود، اما خیلی سرش می شد. اهل سیر و سفر نبود، چون وضع مالی میزونی نداش. دور هیچ فرقه ای ام تاب نمی خورد، سرش به کار خودش و زن و بچه ش بود، نماز و روزه ش ترک نمی شد و راه مسجدم گم نمی کرد. اگه کسی تو محل جشنی، عروسی ای چیزی داش، یه راس می اومد سراغش و آشپزیشو به اون می داد، دستمزدی ام بهش می دادن که کمک خرجیش می شد. یاشا پولاشو صنار سه شی روی هم می ذاشت و جم می کرد تا تونس یه تیکه زیمین آخرای سبزیکاری امین الملک، چسبیده به باغ ملا، نزدیکای حندق دس و پا کنه و یه اتاق خشت و گلی کنج اون جا علم کنه و زن و بچه شو از آوارگی و خونه به دوشی و اجاره نشینی نجات بده. چن سال بعد با تقلای زیاد و از خرجی خونه زدن و نخوری و ته خونه رو فروختن و قرون قرون رو هم گذاشتن و قرض و قوله تونس چار تا اتاق دیگه و دو تا زیرزیمین به اون اتاق اضافه کنه و به آدمای مختلف اجاره بده...