زنی در آینه

360,000 تومان

خانه‌های قدیمی همیشه داستان‌هایی برای گفتن دارند. داستان عشق‌های به ثمر رسیده و نرسیده، رازهای آشکارشده و رازهایی که تا ابد پوشیده خواهند ماند، و ترس… داستان ترس‌هایی که نسل به نسل و سینه به سینه روایت شده‌اند. زنی در آینه داستان عشق است و راز و ترس؛ داستان نفرینی که با خشت خانه و سلول ساکنانش در طی نسل‌ها آمیخته شده است. نفرینی از سر عشقی نافرجام که هر بار و در هر نسل یکی از اعضای خانواده اسیر آن می‌شود. داستان سه زن از سه نسل و طرز برخوردشان با عشق و ترس و جنون؛ زنانی با نقش‌های اجتماعی مختلف که هر کدام به روش خود با ترس و عشق و رازهایش روبه‌رو میشود. ربکا جیمز، نویسندۀ استرالیایی این کتاب که به گفتۀ کاربران گودریدز، داستانی جذاب و خواندنی به سبک گوتیک نگاشته است، خواننده را وامی‌دارد تا، بی اینکه بتواند کتاب را زمین بگذارد، پیگیر اتفاق‌های آن باشد.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
قبل از آنکه ببینمشان صدایشان را می‌شنوم. صدای فریادشان از آن سوی تپه می‌آید، اسمم را صدا می‌زنند، جادوگر خطابم می‌کنند. با سیخ‌ها و مشعلی که در دست دارند می‌آیند، با دهان‌های سرخ و نیات شومشان. می‌گویند باید بترسم اما ترس همراه خودشان است. ترس در وجودشان رخنه کرده. من که نیازی به آنها ندارم. ترس آخرین لحظه به جانشان می‌افتد. …

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

زنی در آینه

نویسنده
ربکا جیمز
مترجم
نسترن ظهیری
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٤٥٦
نوع جلد پالتویی
قطع سلفون
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٨
موضوع
داستان‌های انگلیسی
نوع کاغذ تحریر
وزن ٥١٥ گرم
شابک
9786002784797
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.515 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “زنی در آینه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

یخ در جهنم

15,000 تومان
یخ در جهنم آغازگر روایت تولد دختری به نام مریم است. دوره زمانی داستان اواخر قاجاریه را دربرمی‌گیرد و ضمن نشان دادن شرایط آن دوره به اواسط دوره حکومت رضا شاه می‌رسد. مریم در کودکی خود را در رقابت با برادر دوقلویش می‌بیند و این احساس باعث تلاش بیشتر او برای تغییر شرایط زندگی‌اش به ویژه در مقایسه با خواهرانش می‌شود. او که در خانواده‌ای سنتی متولد شده ابتدا به مکتب و سپس مدرسه می‌رود و درس می‌خواند. تلاش مریم برای تغییر سبک زندگی‌اش تا آنجا پیش می‌رود که بر خلاف اوضاع و شرایط آن روزگار شروع به آموختن تارنوازی از پدر دوستش می‌کند و در جایی که آموزش نواختن تار می‌بیند با افرادی آشنا می‌شود که زندگی او را کاملاً متحول می‌کنند. هر چند نویسنده سعی کرده در این بخش نشان دهد تا جامعه‌ای پیشرفت نکند هر حرکتی درون آن جامعه محکوم به درجا زدن است. «بعضی چیزا مثل یخ تو جهنم می‌مونه . مثل این تار. مشکلات را حل نمی‌کند ولی حداقل چند لحظه‌ای آرامت می‌کند. آنقدر که بتوانی دوام بیاوری.»

زندگی منفی یک

14,000 تومان
«زندگی منفی یک» داستانی است که بر اساس روابط پیچیده آدم‌های امروزی نوشته شده است. آدم‌هایی که می‌توانند در لباس‌های اتو کشیده با برندهای معروف جهانی و عطر و ادکلن‌های خوش بو و پزهای روشنفکری در هنگام مواجهه با حادثه‌ای که منافعشان به خطر می‌افتد آنچنان رفتار کنند که این واکنش آنها هیچ نشانی از انسان مدرن امروزی نداشته باشد. «زندگی منفی یک» بخشی از واقعیت یکی از بی شمار داستان‌هایی است که هر روز در زیر لایه‌های خوش آب و رنگ زندگی شهری اتفاق می‌افتد. داستان زندگی آدم‌هایی است که چهره و خود واقعی‌شان را مخفی کرده‌اند و با توجه به هر مناسبت از ماسک مخصوص آن مراسم استفاده می‌کنند. در این داستان می‌بینیم که برای پی بردن به واقعیت زندگی باید به اعماق آن سفر کنیم. کیوان ارزاقی در اولین رمان خود «سرزمین نوچ» از سختی و شیرینی‌های مهاجرت نوشت و بخشی از قصه زندگی آدم‌های مهاجر را روایت کرد. سرزمین نوچ منتخب جایزهکتاب فصل و جایزه ادبی جلال آل‌احمد شد. از این کتاب نیز در هفتمین جشنواره گام اول تقدیر به عمل آمد.

فصل مهاجرت مرده‌ها

170,000 تومان
اتاق سرایداری دیوار به دیوار موتورخانه بود. زمستان­ها خوب بود، اما تابستان­ها می­شد کوره­ی آدم­پزی. یک ساعت هم نمی­شد توش تاب آورد. سرجمع بیست و شش متر مساحت داشت و حمام و توالتش فقط با یک پرده از هال و آشپرخانه سوا می­شد. دیوارها کاغذدیواری بود؛ اما از بس نم موتورخانه را کشیده بود کاغذهاش جابه­جا لک افتاده و ورآمده بود. یک گوشه لحاف و تشک گذاشته بودند و همانجا یک اجاق گاز دو شعله با یک کپسول گاز و این­ورتر یک سینک ظرفشویی زنگارگرفته که نصفش رفته بود توی توالت، طوری که وقت قضای حاجت باید مراقب می­بودی نخورد پس کلّه­ات. پنجره نداشت و تنها راه ورودی هوا تهویه­ی سقفی کوچکی بود که موقع کار کردن صدای ارّه­برقی می­داد و خاموش که بود راه عبور و مرور مورچه و سوسک­ و مارمولک بود.

خیالات

1,200 تومان
پژوی مشکی رنگ از مقابلش گذشت وجلوتر توقف کرد ،بعد بلافاصله دنده عقب گرفت وجلو شهلا ایستاد. راننده شیشه را پائین داد. بلند گفت :(( بیایید بالا می رسونمتون.)) شهلا هنوز راننده راندیده بود. بی اعتنا گفت :(( خیلی ممنون منتظرم تاکسی بیاد. شما بفرمایین.)) دور نیست ، اتفاقی غریبب نیست. خیالات درهمین نزدیکی است . روزمره ای است که آرام آرام مسخ می کند. می رود، می آید وعادی جلوه می کند.

یتیمان بزرگسال

21,000 تومان
داریا بینیاردی، روزنامه‌نگار و برنامه‌ساز ایتالیایی، چند روز پس از مرگ مادرش مقاله‌ای با عنوان «یتیمان بزرگسال» در یکی از هفته‌نامه‌های ایتالیایی منتشر می‌کند تا با تعریف کردن چند خاطره از مادرش نوشته‌ای به او تقدیم کند. این مقاله آن‌قدر مورد توجه قرار می‌گیرد که باعث می‌شود داریا به نوشتن خاطراتش ادامه دهد و آن را تبدیل به کتاب کند. نویسنده در دل فقدانی عظیم، به زیبایی، از دانسته‌هایش، از خاطرات شیرین خانوادگی‌اش، از همۀ کسانی که وجودش را ساخته‌اند، از عشق و از زندگی، و از مادرش می‌گوید. بینیاردی در شجره‌نامه‌اش به دنبال ردپاهایی می‌گردد که کودکی‌اش را به بزرگسالی‌اش و او را به تک تک افراد خانواده‌اش پیوند می‌دهند و در این میان منصفانه کاستی‌ها و مشکلات زندگی‌اش را از نظر می‌گذراند. یتیمان بزرگسال اثری است تحسین‌برانگیز و تأثیرگذار که به خوبی ضرورت نوشتن از خانواده و پیوندهای عمیق خانوادگی را نشان می‌دهد.

قطار در حال حرکت است

2,200 تومان
این مجموعه از ١٦ داستان کوتاه تشکیل شده است. با موضوع‌های متنوع که بیش‌تر آن‌ها مربوط به زندگی شهری و زنان کارمند است. «طوری نشسته بودیم تو قطار که انگار قطار در حال حرکت است. همه ما همین‌طور، آرام تکان‌تکان می‌خوردیم. فنجان چایم را پر کرده بودم و هر چند دقیقه دستم حرکت می‌کرد و چای سر ریز می‌شد. انگار به خاطر حرکت چرخ‌ها در ریل بود.» نگاهم می‌کند. می‌گویم: چه بنویسم؟ دلگیر نگاهم می‌کند. مثل همان باری که در خواب دیده بودمش، پیکره‌ای روشن با موهایی بلند. پیکره‌اش زن بود، بی‌آن‌که زن بودنش پیدا باشد، گفت: تنهایی‌ام را چطور می‌نویسی؟ گفتم کسی که نمی‌تواند عاشق شود تنهاست!» «ایستاده هم می‌شود خوابید!» نام یکی دیگر از داستان‌هاست: زن از ته اتوبوس با صدای بلند گفت: آقا چراغ‌های این قسمت رو خاموش کن!» زن با صدای بلندتری گفت: حالا چه جوری بخوابم؟