زیباشناسی سخن پارسی
16,500 تومان
زيباشناسي سخن پارسي” مجموعهاي سه جلدي است که هر يک از کتابهاي آن به بررسي يکي از سه قلمرو اصلي زيباشناسي سخن، بيان و معاني و بديع، ميپردازد. اين دومين کتاب از آن مجموعه است و به معاني، ” دانش حالهاي سخن” ويژگي يافته است. بخش اول کتاب به تعريف و شناخت کلي دانش معاني پرداخته و در بخشهاي از آن هشت زمينهي اصلي دگرگونيهاي جمله به تناسب با موقعيت و مخاطب، که موضوع اين دانش است، يکيک بررسي ميشوند. برابرهاي پارسي تازهاي که براي اصطلاحات اين فن پيشنهاد شدهاند در واژهنامهي پاياني آمدهاند و براي خوانندگاني که از آن به عنوان متن درسي استفاده ميکنند پرسشهايي نيز در پايان کتاب افزوده شده است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
زیباشناسی سخن پارسی
نویسنده | جلالالدین کزازی |
مترجم | |
نوبت چاپ | 12 |
تعداد صفحات | 312 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1403 |
شابک | 9789643051006 |
وزن | 0.4 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
ترلان
ایران در جنگ (سایههای صحرا)
ایرانیان اولیه خانوادهای متشکل از مادها و پارسها بودند . ایران یا پارس از بدو پیدایش کشوری چند زبانه ،چند قومی و دارای آیینهای مختلفی بود . ایران امروز نه تنها زبان فارسی نو بلکه تعداد زیادی از دیگر زبانهای ایرانی مانند کُردی، بلوچی، لری و مازندرانی را نیز در خود جای داده است. ترک زبانان آذربایجان در شمال غرب ایران و اعراب ساکن در امتداد ساحل خلیج فارس و خوزستان در جنوب غرب از اکثریت برخوردارند. اصطلاح پارس وقتی صحیح است که شامل تمام جماعات ایرانی شود، به ویژه کردها و آذریها که در واقع اخلاف مادهای باستان هستند.
بنیانگذاران واقعی ایران مادها بودند و به واسطۀ آنها بود که شالودهی امپراتوری کوروش و داریوش پی افکنده شد. ایرانیان شمالی نه تنها نقش عمدهای در به وجود آوردن شاهنشاهی هخامنشی داشتند بلکه حلقهای حیاتی در انتقال میراث فرهنگی فلات ایران، مدتها پس از زوال هخامنشیان به دست اسکندر بودند. پارتها نه تنها پارس را پس از فتوحات اسکندر احیا کردند، بلکه زمینهی به قدرت رسیدن امپراتوری ساسانی را نیز فراهم آوردند که میراث فرهنگیاش تا به امروز زنده مانده است .
دکتر کاوه فرخ در کتاب «سایههای صحرا» خوانندگان را با نظرگاه ایرانی این روایتها در مقابل دیدگاه یونانی و رومی آن که مدتهای مدید بر دانش ما از جنگهای این دوره سایه افکنده است آشنا میسازد.
هیدرولوژی قارهها
آشنایی با اسپینوزا
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.