زیر سقف دنیا
130,000 تومان
معرفی کتاب زیر سقف دنیا: جستارهایی دربارهی شهرها و آدمها
کتاب زیر سقف دنیا هم یک سفرنامه است، و هم روایتی خواندنی در قالب ناداستان. محمد طلوعی در این اثر دست خواننده را میگیرد و او را در کوچه و خیابانهای شهرهایی که به آنها سفر کرده، میگرداند؛ از رشت گرفته تا تهران، از استانبول گرفته تا دمشق…
درباره کتاب زیر سقف دنیا
ایتالو کالوینو، نویسندهی مشهور و فقید اهل ایتالیا، کتابی خواندنی دارد با نام شهرهای نامرئی (یا شهرهای ناپیدا). در این کتاب، با مارکو پولو، جهانگرد مشهور ونیزی همراه میشویم، و پای صحبت او در باب شهرهای بزرگ و کوچکی که به چشم دیده، مینشینیم.
در شهرهای نامرئی، مارکو پولو در واقع خاطرات خود از سفرهایش را برای قوبلای خان تعریف میکند؛ حاکم قدرقدرتی که آنقدر وقت ندارد که مثل مارکو، برای دیدن اقصی نقاط جهان راه بیفتد و دور عالم بگردد.
محمد طلوعی در مقدمهی کتاب پیش رو، گفته که قصد داشته کتابی نظیر شهرهای نامرئیِ ایتالو کالوینو به رشتهی تحریر دربیاورد. کتاب زیر سقف دنیا در واقع یک سفرنامه است، منتها سفرنامهای با مایههای پررنگِ داستانی.
طلوعی در این اثر، مثل مارکو پولویِ کالوینو، چنان با ظرافت و دقت به توصیف مشاهداتش از شهرهای گوناگون پرداخته، که مخاطب این شهرها را بهعینه پیش چشم میبیند، و گویی در کوچهها و خیابانهای آنها قدم میزند.
طلوعی میپرسد «راز شناختن یک شهر در کجا نهفته؟». به عبارتی، ما کی میتوانیم بگوییم که یک شهر را مثل کف دستمان میشناسیم؟ آیا صرف دیدن یک شهر، برای اینکه بتوانیم چنین ادعایی بکنیم، کافیست؟
به زعم طلوعی، نه. او در این باره حرف بامزه و جالبی میزند: «فکر کردم مقیاس من برای اینکه شهری را شناخته فرض کنم چیست. به این نتیجه رسیدم که آنجا که آشپزی کرده باشم مال من است: کسی که جایی آشپزی میکند، باید رفته باشد بازار مصالح خریده باشد، با زنهای محل احوالپرسی کرده باشد، سر قیمت چیزها چانه زده باشد.
این چیزها انگار به آدم اهلیت میدهد، شهر را در ید آدم میآورد.» با این حساب، کتاب زیر سقف دنیا گزارشیست در باب شهرهایی که مؤلف در آنها آشپزی کرده است! از رشت گرفته تا تهران، از استانبول و دمشق تا پاریس و پالرمو.
با خواندن کتاب زیر سقف دنیا، نقاط گوناگون جهان را از چشم بینندهای مینگریم که توجه خاصی به جزئیات دارد؛ نویسندهای اهلِ زندگی، که ابایی از استعمال علف در خیابانهای آمستردام و چرخ زدن در کوچههای جنگزدهی دمشق ندارد؛ مردی که زندگی در قامت یک مسافر را خوب آموخته، و حال در پی انتقال این آموخته به مخاطبین آثارش برآمده…
فقط 1 عدد در انبار موجود است
زیر سقف دنیا
نویسنده |
محمد طلوعی
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 7 |
تعداد صفحات | 156 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220107804
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
امپراتوري خورشيد
فرهنگ نامه تاریخی مفاهیم فلسفه جلد2
خواستم بگویم خون را ببین
معرفی کتاب خواستم بگویم خون را ببین
رویا شکیبایی در کتاب خواستم بگویم خون را ببین، وضعیت دردآور زندگی زنان افغانی را به تصویر میکشد؛ زنانی که در شرایطی بسیار سخت و دشوار به کار و تحصیل میپردازند و رنجهای زیادی را متحمل میشوند.دربارهی کتاب خواستم بگویم خون را ببین:
در این کتاب با ماجرای زندگی دختری ایرانی به نام سیما آشنا میشوید که روزی از طرف یکی از سازمانهای امنیتی به کابل میرود. این سازمان جهت بهبود زمینههای اجتماعی-اقتصادی مردم افغانستان و به خصوص توانمندسازی زنان این کشور تشکیل شده است. سیما به همراه دختری افغانی به نام زیبا با طالبان و افغانهای زیادی صحبت کرده است و در مورد نحوهی رفتار و اعتقاداتشان درباره زنان گزارشی تهیه میکند؛ گزارشی که راهکارهایی جدید دربارهی علل بدرفتاری مردان با زنان و چگونگی رفع آنها در اختیار این کشور میگذارد. رویا شکیبایی این کتاب را برای زنان افغانستان نوشته و معتقد است که از لحاظ فرهنگی میان ایران و افغانستان شباهتهای زیادی وجود دارد؛ ایرانِ سالهای دور و گذشته! این کتاب از شرایط دشوار زنانی میگوید که تمایل به تحصیل و اشتغال دارند اما برای رسیدن به رویاهایشان باید سختیهای زیادی را تحمل کنند.کتاب خواستم بگویم خون را ببین برای چه کسانی مناسب است؟
اگر میخواهید درباره فرهنگ و سبک زندگی مردم افغانستان اطلاعات بیشتری به دست بیاورید، کتاب "خواستم بگویم خون را ببین" را حتما مطالعه کنید.در بخشی از کتاب خواستم بگویم خون را ببین میخوانیم:
کنار زیبانسا نشسته بودم. باهم گزارش مالی آماده میکردیم. باید همان روز آن را برای دفتر مرکزی در نیویورک ایمیل میکردیم. دکتر شینواری رقم بودجه و هزینهی پروژههای خودش را آورد و گذاشت روی میز کناردست زیبانسا. کاش در مدتی که اینجا هستم بتوانم رابطهی زیبانسا و دکتر شینواری را درست کنم. «زیبانسا؛ خیلی خوب داره باهات همکاری میکنه. مگه نه؟» زیبانسا همانطور که به مانیتور زل زده بود گفت: «بلی. بلی.» دیگر چیزی نگفتم. اگر زیبانسا را عصبانی میکردم گزارش نیمهکاره میماند. باشد برای بعد. مایک داشت فریاد میکشید. باز هم سر فرید. برای همین به زیبانسا اصرار کرده بودم بیاید اتاق من گزارش را بنویسیم. میدانستم اینجا همیشه سروصداست. ولی زیبا هم راست میگفت. همهی پروندههای پروژهها در قسمت پروگرام بود و اینجا سریعتر کار تمام میشد.تام گیتس 1/ دنیای معرکهی تام گیتس
معرفی کتاب تام گیتس 1: دنیای معرکه تام گیتس
کتاب تام گیتس 1: دنیای معرکه تام گیتس، اثر لیز پیشون، یک رمان گرافیکی طنز و برندهی جایزهی کتاب طنز رولد دال است. این کتاب جلد اول از مجموعهی پرفروش و مشهور تام گیتس محسوب میشود و ماجراهای بامزه و خندهدار یک پسربچهی بازیگوش و دردسرساز به نام تام گیتس را از زبان خودش و در قالب نقاشیها و خطخطیهای او بیان میکند.در بخشی از کتاب تام گیتس 1: دنیای معرکه تام گیتس میخوانیم
توی راه خانه، ماجرای مارکوس را موبهمو برای درک تعریف میکنم (به خصوص آن قسمت ژاکت-دامن پوشیدنش را). وقتی میگوید برای حیوانش یک اسم باحال پیدا کرده، سعی میکنم اسمش را حدس بزنم. «راکی؟» «راور؟» «تیز دندان؟» درک میگوید: «خروس» «خروس؟ اسم سگترو گذاشتی خروس؟» (فکر کنم بعداز مدتی به اسمش عادت میکنیم.)سلوک
نگاهی به کتاب سلوک
قیس نماد مرد شرقى، زن را از آن خود میدانسته، گویى شى اى بوده که به او تعلق داشته که از براى او آفریده شده بوده و از آن رو که همچون همزاد و همنامش “مجنون”، خود را در معشوق و معشوق را در خود ذوب مى بیند، توان درک این جدایى را ندارد، گویى پاره اى از روحش را از او ستانده اند. و این جاست که تهیگاه عشق جایش را به نفرت مى دهد و قیس که روزى از جان، عاشقِ دختر بوده بر آن مى شود تا دست در خونش بشوید.“چون عشق جاى تهى کند، تهیگاه آن را مرگ مى تواند پر کند یا نفرت؛ و بعضا هر دو با هم. “اما از آنجا که راوى ذهنیاتِ مغشوشِ قیس است، نباید ترازو را به نفع بغض و کینه ى او سنگین کرد. همان قسمت هاى کوتاه که از شرایط زندگى مهتاب خبر مى دهد کافى است تا گریزى بزنیم به عشق از نگاه او. زنى که ده سال از عمرش را به پاى عشق مردى گذاشته، و حالا در شروع سى سالگى در مى یابد که زندگى فقط “دوستت دارم” گفتن و شنیدن نیست، که زن اگر به پاى مرد بسوزد به این شکل، آن یکبار فرصت زندگى اش را از دست داده، چه آنکه زن از زندگى بیش از یک قلب تپنده مى خواهد؛ سرپناهى از آنِ خود، سایه ى سرى و شاید فرزندى. و براى زن با آن بیولوژى محدودش مقدور نیست تا ابد صبر کردن براى مردى که هر چند دوستش میدارد اما فرصتى براى کمال دلدادگى فراهم نمى کند. و حالا قیسى که وجود خود را قلمه زده بود به وجود معشوق، دیگر دلیلى براى ادامه ى زندگى ندارد. سرگردانى و آشفتگى اى که دلیلش آن است که دلیلى براى زندگى ندارد و پى دلیلى هم اصلا نمى گردد.
“به زنى مى اندیشم که چون از درون من مى رفت،یک چاه بى کبوتر در من بجا گذاشت از خود، یک چاه سرد و تاریک، همانچه در اصطلاح آسان مى شود به لغت و گفته مى شود خلأ. ستون درون من تهىِ خود را بجا گذاشته است و چه سرد و مبهم و تاربک است آن. تابش خورشید در ستون بلورین کجا و پژواک درد در پیچ هاى پر مُخافت چاه؟”قیس و داستان عاشقیش مرا به یادِ داستان “شب هاى روشن” داستایفسکى انداخت، که نسخه ى ایرانى اش به کارگردانى فرزاد موتمن خیلى به ساخت و فضاى این کتاب نزدیک است.
کلیات فلسفه
فهرست:
پیشگفتار مقدمه: فلسفه چیست؟ فصل اول: رابطه فلسفه با «علم» و «دین» فصل دوم: فلسفه در یونان فصل سوم: نهضت ترجمه و آشنایی مسلمانان با فلسفه یونان فصل چهارم: در برابر فلسفه مشّاء فصل پنجم: حکمت متعالیه فصل ششم: سیر فلسفه پس از ملاصدرا فصل فصل هفتم: یک اصل مهم فلسفی: علت و معلول فصل هشتم: فلسفه در قرون وسطی فصل نهم: فلسفه جدید فصل دهم: کانت و هگل فصل یازدهم: نگاهی بسیار مختصر به فلسفههای معاصر منابعمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.