ساخت زبان فارسی

86,000 تومان

این کتاب برای دانشجویان رشته تربیت مترجم زبان انگلیسی، در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «ساخت زبان فارسی» به ارزش 2 واحد منظور شده است.

فهرست:

پیشگفتار
فصل اول: پیش‌زمینه
فصل دوم: آشنایی با حوزه‌های آواشناسی و واج‌شناسی
فصل سوم: آشنایی با خط واج‌نگار فارسی
فصل چهارم: آشنایی با فرایندهای آوایی در زبان فارسی
فصل پنجم: آشنایی با حوزه صرف
فصل ششم: شمارش تکواژهای جمله
فصل هفتم: واژه در زبان فارسی
فصل هشتم: ترکیبهای نحوی واژگانی در زبان فارسی
فصل نهم: آشنایی با حوزه نحو
فصل دهم: ساختمان گروه در زبان فارسی
فصل یازدهم: ساختمان جمله در زبان فارسی
منابع و مآخذ

چاپ چهارم با تجدید نظر و اصلاحات

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789645303912 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

ساخت زبان فارسی

نویسنده
دکتر آزیتا افراشی
مترجم
——-
نوبت چاپ 17
تعداد صفحات 172
نوع جلد شومیزی
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
آموزش زبان
نوع کاغذ ——
وزن 270 گرم
شابک
9789645303912
توضیحات تکمیلی
وزن 0.270 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ساخت زبان فارسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

استخوان

48,000 تومان
کاوه از میدان جنگ مرخصی گرفته یا گریخته است تا در روستای پدری، در کنار قوم و خویش، استراحت کند، سوگوار دوستی باشد، خاطراتی بیابد و در عاقبت کارش بیندیشد. اما مردی در آن‌جا به دنبال دختر گمشده‌اش است. کاوه درمی‌یابد که بسیاری به این روستای مرزی می‌آیند تا بگریزند.اما در میان سخنان و حدیث اقوامش درمی‌یابد که از خانواده‌ی خودش نیز بسیاری گمشده یا مفقودند. به دنبال پاسخی برای این معما می‌رود و با گذشته‌ی نامعلوم پدر و مادر خودش مواجه می‌شود. دیگر می‌کوشد تا راز زندگی مادرش را بداند و جوابی در چرایی تاریکی و ابهام سرگذشت وی بیابد. کاوه در این روستای پرت و دورافتاده، در مکانی که قبرستان عظیم‌ترین و مهم‌ترین بخش آن است، با سرگذشت خانواده‌اش روبه‌رو می‌شود، می‌کوشد تا از نقل‌قول‌ها و تصاویر و خاطرات داستانی سرراست ببافد و باز می‌فهمد که این ممکن نیست. گاه آن اطلاعات در تأیید یکدیگر است و گاه کل ساختمان روایت کاوه را به هم می‌ریزد. رمان استخوان بازتاب تلاش نسلی است که هویتی جعلی داشته است، با آن خوش بوده و از آن قصه‌ها و افسانه‌ها بافته است اما حوادث روزگار دروغین بودن آن‌همه را عریان کرده است. کسانی می‌گریزند تا از این واقعیت دردناک در امان باشند، عده‌ای کتمان می‌کنند و دل به همان قصه‌ها می‌بندند و گروهی سر در پی حقیقت می‌گذارند و از پا می‌افتند.

دختر خاندان گات 4/ دختر خاندان گات و سمفونی شوم

130,000 تومان

در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش می‌خوانیم

در عین این‌که بقیه مات مانده بودند و نگاه می‌کردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلول‌ها را در‌آورد و شلیک کرد؛ یک‌بار، دو‌بار، چهار‌بار، هشت‌بار... با هر شلیک مرگ‌بار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچی‌ها از بین می‌رفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فرو‌کرد و شمشیر مبارزه‌ی دندانه‌داری از کمربندش بیرون کشید. «پیش به‌سوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدم‌های بلند روی پشت‌بام به طرف دودکش‌ها رفت اما سرجایش بی‌حرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یک‌عالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکش‌های یک‌کم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکش‌های دور و برش بقیه اعضای کلوب زیر‌شیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمت‌کارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانه‌هایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود. کینگزلیِ دودکش‌پاک‌کن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلد‌مَنِ پات‌نِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش می‌کرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را می‌خواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر می‌پرید و شمشیرش را دیوانه‌وار حرکت می‌داد و روی پشت‌بام پیش می‌رفت. صدای خوش‌نواز و آرامی که کمی ته‌لهجه داشت به گوش رسید که می‌گفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.
سفارش:1
باقی مانده:1

حکایت‌های کنتربری

790,000 تومان

معرفی کتاب حکایت های کنتربری اثر جفری چاسر

«حکایت‌های کنتربری»، اثر معروف جفری چاسر، یکی از مهم‌ترین آثار ادبی قرون وسطی و شاهکار ادبیات انگلیسی است. این اثر که در اواخر قرن چهاردهم نوشته شده، مجموعه‌ای از داستان‌های گوناگون است که در قالب شعر و نثر بیان شده‌اند.
«حکایت‌های کنتربری» به خاطر زبان زنده و تصاویر بصری غنی، نقد اجتماعی ظریف، و توصیفات زیبا و دقیق از زندگی در انگلستان قرون وسطی شهرت دارد.
«حکایت‌های کنتربری» مجموعه‌ای از داستان‌های متنوع است که توسط گروهی از زائران در سفرشان به سمت کلیسای کنتربری برای زیارت قبر توماس بکت، ارشدیسوپ کنتربری، روایت می‌شود.
هر یک از شخصیت‌ها داستانی را بیان می‌کند که به نوعی بازتاب‌دهنده‌ی شخصیت، طبقه‌ی اجتماعی، و دیدگاه‌های آن‌ها است. داستان‌ها شامل انواع گوناگون ادبی از جمله طنز، تراژدی، عاشقانه و آموزنده هستند. چاسر در «حکایت‌های کنتربری» به بررسی و نقد جامعه‌ی انگلستان قرون وسطی می‌پردازد.
او از طریق داستان‌ها به موضوعاتی چون نفاق دینی، فساد اخلاقی، عشق و نفرت، و قدرت و زور می‌پردازد. چاسر با استفاده از شخصیت‌های متنوع و گوناگون از طبقات اجتماعی مختلف، تصویری جامع و چندوجهی از جامعه‌ی آن دوران ارائه می‌دهد.
چاسر در «حکایت‌های کنتربری» از زبان میانه‌ی انگلیسی استفاده می‌کند که در آن زمان نوآورانه بود. او به خوبی توانسته است با استفاده از زبانی ساده و روان، داستان‌هایی جذاب و فراموش‌نشدنی خلق کند که به زیبایی زندگی و انسانیت را به تصویر می‌کشند.
«حکایت‌های کنتربری» به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار ادبیات انگلیسی شناخته می‌شود. چاسر از طریق این اثر توانست به عنوان پدر ادبیات انگلیسی شناخته شود و تأثیر زیادی بر نویسندگان و شعرای بعدی گذاشت.
این اثر همچنین به دلیل ارائه‌ی تصویری دقیق و زنده از جامعه‌ی قرون وسطی و به خاطر سبک نوآورانه‌ی نگارشی‌اش، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. «حکایت‌های کنتربری» اثری است که با گذشت زمان همچنان زنده و مورد توجه باقی مانده و به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی جهان شناخته می‌شود.
سفارش:0
باقی مانده:1

قلب نارنجي فرشته

52,000 تومان

در بخشی از کتاب قلب نارنجی فرشته می‌خوانیم

بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم.

تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش می‌گفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.

خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط می‌کردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر می‌زد.

سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن.

هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر.

می‌گفت همه‌ی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدم‌های جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.

زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل می‌بنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخری‌ها خیلی خماری کشید.

چه قدر باید تریاک می‌مالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو می‌خوام، حسودی می‌کرد. غصه‌ی اون هم داشتم شنبه‌ای که اون حرف رو بهت زدم.

شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام.

ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرف‌هایی به ش زده بودم که به سنگ می‌گفتی، آب می‌شد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.

ته‌جدولی‌ها 8/ راز سیرک آتش

148,000 تومان
معرفی کوتاه

ته جدولی ها 8: راز سیرک آتش

چیزی نمانده که تعطیلات عالی هفته‌ ی آخر سال به فاجعه‌ ای تمام‌عیار تبدیل شود. اینکه همه‌ چیز به روال طبیعی خود برگردد، به عشق‌فوتبال‌ها بستگی دارد. قرار بود تعطیلاتِ فراموش‌نشدنی‌ ای باشد. قرار بود آخرین مسابقه‌ ی فوتبال سال را برگزار کنند: مسابقه‌ ی بچه‌ها با پدر و مادرها. بعدش هم قرار بود با هم به ورزشگاه اتلتیکو مادرید بروند تا فینال جام‌حذفی را تماشا کنند. این‌ ها به کنار، سیرک بزرگ آتش هم به سویالاچیکا آمده تا برنامه‌ های جذاب و هیجان‌انگیزی ترتیب دهد، اما با شروع آتش‌سوزی‌ های مرموز در شهر، همه‌ چیز به هم ریخته است. عشق‌فوتبال‌ ها که پیمان بسته‌ اند تا همیشه کنار هم باشند، این بار در جلد هشتم از مجموعه‌ ی ته‌جدولی‌ها باید دست‌به‌کار شوند و مقصر آن خراب‌کاری‌ ها را پیدا کنند.
سفارش:0
باقی مانده:1