سازمانهای بین المللی

14,500 تومان

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000201647 دسته: , برچسب: ,
توضیحات

سازمانهای بین المللی

نویسنده دکتر محمد غفوری
مترجم —————
ناشر انتشارات سمت
تعداد صفحات 448
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1398
نوبت چاپ 8
چاپ اول ———-
موضوع علوم سیاسی
نوع کاغذ —–
وزن 614گرم
شابک 9786000201647
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.614 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سازمانهای بین المللی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب داستان دو شهر

475,000 تومان
معرفی کتاب داستان دو شهر کتاب داستان دو شهر، رمانی نوشته ی چارلز دیکنز است که اولین بار در سال 1859 انتشار یافت. «بهترین روزگار و بدترین ایام بود. » دیکنز با این کلمات معروف، مخاطبین را وارد یکی از پرآشوب ترین دوره های تاریخ می کند: انقلاب فرانسه. از یورش به قلعه ی باستیل گرفته تا سقوط بی رحمانه ی تیغه های گیوتین، این نویسنده ی بزرگ انگلیسی با مهارت و هنری خیره کننده، بیم ها، امیدها، و فراز و فرودهای بی پایان این دوره ی پرهیاهو را به تصویر می کشد. قهرمان داستان این رمان، مردی تنبل و الکلی به نام سیدنی کارتن است که به خاطر الهام بخشی های یک زن، ایثار و ازخودگذشتگی را در خیابان های خون آلود پاریس به غایت خود می رساند. رمان داستان دو شهر، اثری فوق العاده جذاب از یکی از استادان بلامنازع ادبیات انگلیس است.

ملل 10 … سوریه

3,500 تومان
دهمین جلد از کتابهای «مجموعه ملل» که به وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشورهای گوناگون می‌پردازد تحت عنوان سوریه منتشر می‌شود. کتابهای مجموعه ملل که تاکنون ٩ مجلد آن به چاپ رسیده درباره کشورهای عربستان، ژاپن، یونان، آمریکا، پاکستان، عربستان، افغانستان، ترکیه و آلمان بوده که این بار به بررسی کشور سوریه می‌پردازد، کشوری که مالامال از تاریخ باستانی است. مترجم این کتاب خانم مهسا خلیلی است که پیش از این کتاب ترکیه را از همین مجموعه ترجمه کرده است. «سوریه» ١٤٤ صفحه است و امیدواریم در نمایشگاه کتاب بتوانیم آن را به علاقه‌مندان این مجموعه تقدیم کنیم.

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 12/ ملاقات با هیولای برفی

115,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.
وقتی دوست قدیمی‌ام، پروفسور الکتریک‌پنجه، زنگ زد و ازم کمک خواست، فوری قبول کردم، با اینکه می‌دانستم باید سفر کنم آن‌سرِ دنیا و از قله‌ی اورست هم بروم بالا!
سفر تازه‌ام خطرناک و طولانی از آب درآمد. نزدیک بود دُم بیچاره‌ام یخ بزند که بلای بدتری هم سرم آمد. هیولایی برفی من را دزدید! بله، روحم هم خبر نداشت چه سرنوشتی منتظرم است...
سفارش:0
باقی مانده:2

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب زوربای یونانی

325,000 تومان
معرفی کتاب زوربای یونانی کتاب زوربای یونانی، رمانی کلاسیک نوشته ی نیکوس کازانتزاکیس است که نخستین بار در سال 1946 منتشر شد. این رمان ارزشمند به داستان دو مرد، دوستیِ باورنکردنی آن ها و اهمیت بهره جویی کامل از زندگی می پردازد. زوربا، مردی یونانی، بسیار پرانرژی و غیرقابل پیش بینی است. او به همراه راوی بی نام و نشان داستان به جزیره ی کرِت می رود تا در معدن ذغال سنگِ راوی کار کند؛ پس از این اتفاق، رابطه ی منحصر به فردی میان این دو شخصیت شکل می گیرد. این دو کاراکتر از نظر شخصیت بسیار از هم دور هستند: راوی، مردی متفکر، فروتن و کم حرف است و زوربا، شخصیتی آزاد، سرزنده و ورای محدودیت های آداب معاشرت دارد. زوربا در ادامه ی داستان به بهترین دوست راوی تبدیل می گردد و به او کمک می کند تا قدر و ارزشِ لذتِ زنده بودن را بیش از پیش درک کند.

رهبران جهان باستان (8) صلاح الدین

9,000 تومان
اولین جنگ صلیبی در سال‌های ١٠٩٦ تا ١٠٩٩ میلادی رخ داد و منجر به تسخیر بیت‌المقدس به دست صلیبی‌های اروپایی شد . این جنگ‌ها زمینه را برای سال‌ها درگیری میان مسلمانان شرق و مسیحیان غرب فراهم کرد و در این هنگام بود که صلاح‌الدین به دنیا آمد . او قهرمان جنگ‌های صلیبی بود . از گرما کلافه شده بودند . گرمای طاقت‌فرسا و نفس‌گیر فلسطین در تابستان ، قابل مقایسه با اروپا نبود . سربازان که شمشیر ، تبرزین و نیزه‌های بزرگ را بر دوش خود حمل می‌کردند و نیم‌تنه‌های زرهی سنگین بر تن داشتند ، آهسته‌آهسته از سرزمین‌های سنگلاخی و خشکی که با روستاهای سوخته و شهرهای غبارگرفته ، نقطه‌نقطه شده بود ، عبور می‌کردند . هر قطره عرق که از زیر کلاهخود‌های فولادی و مخروطی‌شکل آن‌ها می‌چکید ، عطش آنان را بیش‌تر می‌کرد . گلوهای بسیار تشنه‌شان تنها با سرهای لرزانشان هماهنگ بود . چند واحه که به ندرت به چشم می‌خورد ، تنها نشان وجود آب باارزش در آن سرزمین بود . این مردان زرهپوش از سراسر اروپا آمده بودند تا برای خدای خود بجنگند . شور مذهبی آنان همچون زمین زیر پایشان تفتیده بود .