سال‌هایی که سینما مهم بود

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

معرفی کتاب سال‌هایی که سینما مهم بود: سیاست، تاریخ و جنبش‌های اجتماعی در سینمای دهه‌ی هفتاد آمریکا

تامس السیسر، الکساندر هورواث و نوئل کینگ در کتاب سال‌هایی که سینما مهم بود مجموعه مقالاتی را گردآوری کرده‌اند که روی سینمای دهه‌ی 1970 آمریکا متمرکز است و آن را از لحاظ سیاسی، تاریخی و اجتماعی تحلیل می‌کند. این کتاب به یکی از درخشان‌ترین و تأثیرگذارترین دوران هالیوود می‌پردازد، درباره‌ی فیلم‌ها و فیلم‌سازان مهم آن دوره و فلسفه‌ی آنان بحث می‌کند و می‌کوشد ردپایشان را در آثار معاصر پی بگیرد.

درباره‌ی کتاب سال‌هایی که سینما مهم بود

سینمای دهه‌ی 1970 آمریکا از مهم‌ترین دوره‌های سینمایی تاریخ آمریکا و حتی دنیا به شمار می‌رود. آن دوران که از اواخر دهه‌ی 1960 شروع شد و تا حوالی سال 1977 طول کشید، شاهد ظهور چند نفر از بزرگ‌ترین فیلم‌سازان سینما بود که فیلم‌هایی بسیار تأثیرگذار ساختند.

اسکورسیزی، اسپیلبرگ، سم پکین پا، رابرت آلتمن، آرتور پن، دی پالما و هال اشبی تنها چند چهره از انبوه فیلم‌سازهای جریان٬ساز و صاحب‌سبک دهه‌ی هفتاد بودند که انقلاب مهمی در این هنر به وجود آوردند.

در همان زمان بود که شاهکارهایی مثل راننده‌ی تاکسی، پدرخوانده، ایندیانا جونز، جنگ ستارگان، بانی و کلاید، بوچ کسیدی و ساندنس کید، فارغ‌التحصیل و این گروه خشن ساخته شد.

بااینکه در حوالی دهه‌ی 1980 خود این موج به حاشیه رانده شد ولی تأثیر آن پابرجا ماند، به‌طوری‌که اغراق نیست اگر بگوییم آن زمان شروع عصر جدید هالیوود بود.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786220106098 دسته: , , برچسب: ,
توضیحات

سال‌هایی که سینما مهم بود

نویسنده
 توماس الزاسر، الکساندر هورواث، نوئل کینگ
مترجم
مازیار اسلامی
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 700
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
سینما وتئاتر
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220106098
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سال‌هایی که سینما مهم بود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زيرآفتاب خوش خيال

4,000 تومان

معرفی کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر

جیران گاهان در کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر به روایت ازدواج دختری یهودی به نام مونا با مردی مسلمان می‌پردازد و مسائل و مشکلات زندگی این دو زوج را قبل و بعد از ازدواج به تصویر می‌کشد. این اثر که اولین رمان جیران گاهان، نویسنده جوان ایرانی است، در سال 1389 موفق به کسب جایزه بهترین رمان اول بنیاد گلشیری شده است. مونا دختری یهودی است که علیرغم عرف و دینی که دارد به پسری مسلمان که استاد موسیقی است، علاقه‌مند می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود تا خانواده‌اش او را طرد کنند. اما مونا از عشقش دست برنمی‌دارد و به خاطر شهریار به ظاهر مسلمان شده و با او ازدواج می‌کند. پس از مدتی که از زندگی زناشویی مونا و شهریار می‌گذرد، دچار مشکل شده و رابطه‌شان به جدایی ختم می‌شود. مونا مجبور می‌شود به تنهایی زندگی ‌کند و یک روز با تماس خواهرش و اطلاع از بیماری مادرشان باعث می‌شود تا مونا شروع به مرور وقایع گذشته کند. جیران گاهان هنگام نگارش، نگاهی بی‌طرفانه به داستان داشته و از افراط و تفریط دوری می‌کند. همین موضوع سبب می‌شود تا روایت داستان باورپذیرتر جلوه کند. او در روایتش از شیوه جریان سیال ذهن استفاده کرده اما آن را به گونه‌ای بکار برده است که شما را گیج نمی‌کند. زیباترین و در عین حال قابل تقدیرترین جنبه کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر آن است که از رائه‌ی چهره‌ی سیاه یا سفید به شخصیت‌های داستان پرهیز شده است. چهره‌ی خانواده‌ی مونا که کلیمی هستند به صورتی انسانی به تصویر کشیده شده است و هیچ‌ کدام از آنان یکسره خوب یا یکسره بد نیستند. تمام شخصیت‌های داستان از جمله مونا و شهریار جنبه‌های مثبت و منفی دارند. حتی در روند داستان اشاره‌ای به پیش‌داوری‌های پدر و مادر شهریار در رابطه با کلیمیان می‌شود. از ظرایف قابل احترام این کتاب نیز می‌توان به عدم تجانس فرهنگی در بین خانواده‌های این زوج اشاره کرد. عدم پذیرش کامل مونا از سوی خانواده‌ی شهریار گرمای رابطه‌ی عاطفی این دو نفر را سرد کرده و به گونه‌ای روایت می‌شود که گویی جدایی آن‌ها به دلیل این عدم تجانس فرهنگی و پیش‌داوری‌های ذهنی از پیش رقم خورده است. با اینکه شهریار در روند داستان، تلاشش را برای شناخت بهتر فرهنگ خانواده مونا می‌کند اما رفته رفته این تمایل به شناخت کم شده و جایش را به رفتاری آمرانه و مردسالارانه می‌دهد. در بخشی از کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر می‌خوانیم: شیشه ‌شور را از روی هره‌ی پنجره برمی‌دارد. دمپایی‌ها را به نوبت می‌کند و روی هره می‌رود. وزنش را روی پنجره می‌اندازد. شیشه شور را فشار می‌دهد. قطره‌های ریز آب روی شیشه پخش می‌شوند. بوی تمیزی دماغش را پر می‌کند. روزنامه را روی سطح بی‌رنگ، محکم بالا و پایین می‌کشد. پشت قطره‌های آب و کف، کوچه خالی است. نه زنی، نه مردی، نه گربه‌ای، نه بچه‌ای. کوچه خوابیده. یکی دو ساعت دیگر خیابان پر می‌شود از مامان‌ها که سرشان را از در ورودی آپارتمان‌ها بیرون می‌آورند و سر بچه‌ها داد می‌کشند. پسربچه‌ها که گل‌کوچیک بازی می‌کنند و دختر بچه‌ها که دم در خانه‌ی همدیگر می‌پلکند. فقط یک دختر مو‌مشکی با پسرها فوتبال بازی می‌کند. آن‌قدر ریزه است که خودش را چابک از لا به ‌لای پسرها رد می‌کند و شوت می‌زند توی دروازه‌ی زپرتی که می‌گذارند وسط کوچه. موسی و ادنا عاشق فوتبال بودند. مامان نمی‌گذاشت بروند توی کوچه. می‌گفت: «لازم نکرده با این گوییم‌ها بازی کنین واسه‌ی من.» موسی توی خانه رژه می‌رفت و می‌گفت: «حرفم باهاشون نباید زد. چه برسه به فوتبال بازی کردن.» این کلمه را تازه یاد گرفته بود. تا چند ماه همه‌چیز و همه‌کس مزخرف بودند. مسئله‌های ریاضی، پسرهای گوییم همسایه، ماهی‌هایی که هر از گاهی توی حوض جان می‌دادند، روی آب بی‌حرکت بالا آمدند و چپه می‌شدند، و شلوار پاره‌اش که هرچه مامان می‌دوخت هفته بعد دوباره خشتکش جر می‌خورد. ادنا ولی دور از چشم مامان توی کوچه می‌پرید. مخصوصاً وقت‌هایی که مامان تو زیرزمین بود. او لب حوض می‌نشست و با انگشت‌های پایش بازی می‌کرد. شصت پای چپ با راست احوال‌پرسی می‌کرد و بهش شبات شالم می‌گفت.

برسد به دست لیلا حاتمی

22,000 تومان
کتاب «برسد به دست لیلا حاتمی» نوشته‌ی سعید محسنی است. محسنی متولد سال 1355 در اصفهان، نویسنده، طراح، کارگردان و بازیگر است. کتاب «برسد به دست لیلا حاتمی» بعد از «نهنگی که یونس را خورد و هنوز زنده است» و «دختری که خودش را خورد»، سومین کتابی است که از این نویسنده منتشر می‌شود. داستان با یک نامه شروع می‌شود. اسماعیل به یک دوست نامه می‌نویسد تا او را از وصیت دوست مشترکشان مطلع کند. دوستی که خودکشی کرده و وصیتش رساندن یک بسته به دست لیلا حاتمی است. ورود شخصیت‌های دیگر ریتم سریع‌تری به ماجراها می‌دهد. اتفاقات پشت سر هم رخ می‌دهند و هر اتفاق به اتفاق دیگر مربوط می‌شود. کتاب چهار بخش دارد که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر شاکله‌ی رمان را می‌سازند. سعید محسنی در مورد انگیزه‌ی نوشتن این رمان گفته است: «اصل قصه به دوازده سال پیش برمی‌گردد، زمانی که خبر درگذشت دوست شاعرم علی اخگر به من رسید. پس از ته‌نشین شدن این خبر در ذهنم، بر مبنای اتفاق دیگری که با این جریان هم‌زمان شده بود، جرقه‌ای در ذهنم ایجاد شد و فکر کردم که ممکن است با نوشتن این داستان بتوانم به خودم کمک کنم.» در بخشی از کتاب آمده است: «وقتی کف دستش را می‌کشید روی سرش یعنی نمی‌تواند راحت حرف بزند. یعنی دارد پی کلمه می‌گردد. گفتم نجو این قدر این سبیل را، تمام می‌شود. بی سبیل خنده‌دار می‌شوی. گفت مسئولیتش سنگین است. گفتم بله. من هم برای همین می‌گویم. از قدیم گفته‌اند سروسامان. سروسامان دادن کار سختی است. یک چیزهایی گفت راجع‌به نمی‌دانم این که جامعه هم هست و مسئولیت ما در مقابل جامعه چه‌طور می‌شود تکلیفش و از این حرف‌ها. گفتم من و تو چه کار به کار جامعه داریم، رفیق؟ خیلی زور بزنیم کلاه خودمان را بچسبیم که باد نبرد.»

سرخ سفيد

220,000 تومان

معرفی کتاب سرخ سفید

کتاب سرخ سفید نوشته‌ی مهدی یزدانی خرم، داستانی با حال و هوای انقلاب است که در همین چند سال پیش از خیابان معروف 16 آذر آغاز شده و شما را با خود به زمستان 1358 می‌برد. چندین داستان و روایت در این بازه‌ی زمانی رخ می‌دهند که به نحوی با هم ارتباط پیدا می‌کنند. رزمی‌کار 33 ساله‌ای برای تبدیل کمربند قهوه‌ای‌اش به سیاه دان یک قرار است با پانزده مبارز در مبارزه‌ای 1 دقیقه‌ای شرکت کند. در حین این مبارزات و در بحبوحه کمرگیری، لگد‌ها و ضربه‌ها، داستان آدم‌ها هم بیان می‌شود که نقطه عطف زندگی‌شان دی ماه 1358 است. رمان سرخ سفید اینگونه نقش می‌بندد و پیش می‌رود تا در هر مبارزه‌ای داستانی تعریف شود. قصه کشیش یونانی آزادی‌خواه در برف و سرمای آن سال، قصه بازیکن بلاتکلیف باشگاه تاج تهران، قصه فروشنده کتابی که عاشق یک پزشک متخصص زنان ممنوع الکار شده و قصه‌ها و خرده روایت‌هایی که نقطه پیوندشان مبارزات رزمی کار جوان است. شخصیت‌های زیادی در این کتاب وجود دارند؛ از جنازه‌ امیرعباس هویدا گرفته تا استخوان‌های رضاخان و شخصیت‌های بسیار دیگر. داستان سرخ سفید از دی‌ماه سال 1391 آغاز می‌شود اما در همین نقطه باقی نمی‌ماند. مهدی یزدانی خرم ما را به سی سال پیش می‌برد. و در این رفتن‌ها و برگشتن‌ها خرده‌روایتی از آدمی دیگر و شخصیتی دیگر نقل می‌شود که شاید روزی و شبی از این‌جا گذشته‌اند. از این رو شاید بتوان گفت برای خیابان شانزده آذر عبور یک کیوکوشین‌کای سی و سه ساله در دی ماه 1391 بی‌اهمیت‌ترین اتفاق در سی سال اخیر باشد. لحظه‌ای که خواننده به انتهای کتاب می‌رسد، ناگهان زاویه دید تغییر می‌کند، حضور ناگهانی راوی خواننده را آن‌چنان هیجان زده می‌کند که گویی کیوکوشین‌کای سی و سه ساله هم از این هیجان، برای مبارزه‌ای سخت نیرویی تازه می‌گیرد. این تغییر که به شدت غیرقابل پیش‌بینی است، آخرین چرخش دایره‌ایِ روایتی است که به پایان نزدیک می‌شود. و این بازگشت به نقطه آغازین خود نشانه‌ای از تکرارپذیری تاریخ است و یا مواجهه خواننده با این سؤال که آیا همه‌چیز دوباره اتفاق می‌افتد؟ نقطه قوت این داستان‌ها خالص بودن قصه شخصیت‌هایش و خلاقیت نویسنده است. انقلاب اگرچه ذاتا تحولی بنیادی در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، در داستان «سرخ سفید» به تمام آدم‌های جامعه از هر طبقه و سنی، مرده و زنده، سرایت می‌کند تا زمانی که شخصیت، ذات و کردار آن‌ها را تغییر می‌دهد. مهدی یزدانی خرم در دوم شهریور سال 1358 در تهران متولد شده است. او دارای کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران می‌باشد. از اواسط دهه هفتاد در صفحات ادبی مطبوعات ایران مقالات، گفت‌وگوها و یادداشت‌هایی را منتشر کرده‌ است. اما عمده شهرتش در این حوزه به نقدهای ادبی او باز می‌گردد. در بخشی از کتاب سرخ سفید می‌خوانیم: وارد که می‌شود شروع می‌کند به گرم کردن... باشگاه بزرگ است و تاتامی‌هایش را تازه شُسته‌اند... اسفنجِ زیرِ پایش فرو می‌رود... بعد سن‌سی یامهی بلندی می‌دهد و می‌گوید همه مرتب بنشینند دور تاتامی... کیوکوشین‌کای سی و سه‌ ساله به اشاره‌ی سن‌سی می‌رود وسطِ تاتامی و پشتِ خطِ سمتِ راست می‌ایستد... سن‌سی می‌گوید پانزده مسابقه‌ی یک‌دقیقه‌ای برای کمربندِ مشکی... قوانین رو همه می‌دونن... و می‌ایستد در عرضِ تاتامی برای قضاوتِ بازی‌ها و دو سه باتجربه را هم می‌گذارد برای کمک‌... کیوکوشین‌کای سی و سه‌ساله اولین حریفش را می‌بیند... جوانی با کمربندِ آبی... همه‌چیز آماده است... سن‌ سی اشاره می‌کند هر دو فایتر گارد بگیرند و بعدش هاجیمه... بازی اول همیشه رُسِ آدم کارنابلد را بیشتر می‌کشد... همه حلقه زده‌اند دورِ تاتامی و منتظرند مسابقه چِفت و جور شود... کیوکوشین‌کای سی و سه‌ساله به حریفِ اولش احترام می‌گذارد... بازی شروع می‌شود... باید نفسش را مدیریت کند... حریفِ کمربند‌ آبی‌اش لاغر است و فِرز... می‌خواهد خودی نشان دهد حتماً... مدام می‌کوبد روی سینه‌اش و می‌کوبد، اما جان ندارد سوکی‌هایش... فقط اذیت می‌کنند... هنوز تنش خشک است... یکی‌درمیان سوکی‌ها را رد می‌کند و منتظرِ فرصتی است برای تک زدن... برای تک‌ ضربه‌ای که کار را تمام کند... مبارزِ کمربند آبی چندباری خیز برمی‌دارد برای درو کردنش... برای خالی کردنِ پایش و انداختنش روی زمین... باتجربه‌تر از این حرف‌هاست و یک کمربندآبی پُرانگیزه زورِ درو کردنِ او را ندارد... پسر مدام پای تکیه‌گاه را می‌زند و کم‌کم سرش می‌آید پایین و کیوکوشین‌کای سی و سه ساله یکهو می‌بیند صورتِ بی‌دفاع را... درنگ نمی‌کند، درجا پای راست را، پای موافق را می‌کشد بالا و وقتی عصب‌های پای راستش پوستِ صورتِ عرق‌کرده را حس می‌کند مطمئن می‌شود کار تمام است... ماواشی جودانِ جانانه‌اش می‌نشیند روی گونه‌ی چپ پسرِ کمربندآبی... یک جوشِ نسبتاً درشت که سر باز کرده زیرِ فشار ضربه‌ی پا خودش را خالی می‌کند... چرکِ سفیدِ جامدی که رگه‌هایی از خون درش است پخش می‌شود توی هوا... کسی چیزی نمی‌بیند... تکه‌ی چرکْ کوچک است و احتمالاً نتیجه‌ی شکلات‌هایی است که پسرکِ کمربند آبی مدام می‌لنباند...
سفارش:1
باقی مانده:2

منشور شعر حکمت

9,000 تومان

در بخشی از کتاب منشور شعر حکمت می‌خوانیم

شعر حکمت یک پروسه است، غیرممکن است شاعری پیش از رسیدن به درک رَمزیتِ درونی این راز، به شعر حکمت برسد. شعر حکمت ارمغانی عظیم برای همه است، درحالی‌که خود مولودِ توافق با تنهایی است. رسیدن به این عطیه‌ی ابدی... چه می‌خواهد؟! هیچ! تنها مراقبت از ارتباطِ عمیقِ خویش با روحِ هستی، وگرنه ضمیر ناخودآگاه تو را از دعوت به شهود شعله‌ور محروم می‌کند، و بسا همه‌ی عمر! تنها تمرکز بر لذتِ کشف... موجب یکی‌ شدن و یگانه ‌شدنِ آن تثلیت عهدشده ‌شود، یعنی شعر به‌علاوه‌ی شاعر، به‌علاوه‌ی مخاطب. مزمورِ موحد و وحدتِ حضور همین است. شعر پارسی سرشار از پیشنهادات خارق‌العاده است. «کاشفانِ فروتنِ شوکران» باید بیایند و خبر باران بیاورند. جامعه و ملتی که کاشفانِ خود را دیر کشف کند، محکوم است به حداقل‌ها قناعت کند. خام‌زایی‌های سردستی و شِبه‌فلسفی که خود سرریزِ خودشیفتگی عوامانه است، عنصر و اتفاقِ فریب‌کار و کاهل و خوش‌ظاهری است (در وهله‌ی نخست دیدن و شنیدن) اما با مرور چندباره‌ی آن متوجه می‌شویم هیچ ربطی به «شعر حکمت» نداشته است. مراقب این معناهای موذی باشید، خلطِ مبحث نشود. مواجهه‌ی عوامانه با شعر حکمت، عین انحراف است. فلسفه ایجاد سؤال می‌کند، اما حکمت همان ظرفیتِ پاسخ است. کار فلسفه نشان‌ دادنِ ظرفیت‌های موجود است، اما دستاورد حکمت ظرفیت‌سازی است.

درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی

187,000 تومان
فلسفه در تاریخ و فرهنگ اسلامی بسی ریشه دار و ستبر است، ولی در نظر به آثاری که تاکنون برای شناساندن سیر تاریخی این سنت غنی، نگاشته شده، نشان می دهد که هنوز راه درازی در پیش است. برخی از این آثار تحت تأتیر یک سونگریها و نگرشهای خاص مستشرقان تدوین یافته اند؛ برخی چیزی بیش از تاریخ فلاسفه نیستند؛ بعضی گزارش محض و فاقد جنبه تحلیلی و انتقادی اند؛ و برخی نیز بسیار مجمل و موجزند. آگاهی عمیق از سنت فلسفی در جهان اسلام بدون در دست داشتن اثری که سیر تاریخی این سنت را به گونه ای تحلیلی و جامع ارائه کرده باشد، بسیار مشکل می نماید. در این کتاب تصویری اجمالی، گویا، فراگیر، تحلیلی ـ انتقادی و به دور از تعصب و یک سونگری از سیر فلسفه اسلامی عرضه شده است. همچنین فیلسوفان برجسته، تحولات و مکاتب مهم فلسفی و نیز علوم مرتبط با فلسفه، یعنی منطق، کلام و عرفان، کانون توجه قرار گرفته اند.  
سفارش:0
باقی مانده:2

معناي زندگي ام

28,000 تومان

در بخشی از کتاب معنای زندگی‌ام می‌خوانیم:

با آغاز سال 1945، حدود هفده سال می‌شد که در مشاغل دیپلماتیک بودم، اما قصد ندارم دوباره تمامی مراحل این شغل را، که در کل به نظرم بی‌ارزش می‌آید، ریز‌به‌ریز برای‌تان ترسیم کنم. من کارم را در سِمت منشی دوم در سفارت بلغارستان آغاز کردم، سپس در پاریس دستیار مدیر بخش اروپا برای رسیدگی به مسائل اروپای شرقی شدم و بعد منشی اول و مشاور در سفارت سویس و همچنین سخن‌گوی هیئت نمایندگان سازمان ملل؛ پس از اقامتی کوتاه در لندن، کنسول فرانسه در لس‌آنجلس شدم و این تنها سِمت کنسولی‌ای بود که به دست آوردم. از میان خاطراتی که جسته‌گریخته تعریف کردم، می‌خواهم چند اتفاق کوچکی را شرح دهم که بسیار جالب، غیرمعمول و منحصربه‌فردند. نخستین تجربه‌ی دیپلماسی‌ام در بلغارستان بود که نظام سیاسی‌اش هم کمونیستی و هم سلطنت مطلقه بود. نظام سلطنتی و شورای نیابت سلطنت همچنان حکم‌فرما بود، اما قدرت در دست حزب کمونیست بود که دیمیتروف افسانه‌ای ریاست آن را بر عهده داشت، کسی که در جریان دعوای حقوقی آتش‌سوزی ساختمان رایشس‌تاگ جسارت زیادی از خود نشان داد و در میان نخستین متهمان بود. گذار کشوری از ساختار شبه‌ دموکراتیک سلطنتی به سوی نظام دیکتاتوری خودکامه از نوع استالینی آن بسیار غم‌انگیز و تأثیرگذار بود، زیرا در میانه‌ی حکومت استالین بود. یکی از دوستانم را در این دوره از دست دادم که می‌خواهم یادی از او کنم. نامش پِتکوف بود که ریاست ائتلاف فرانسوی را بر عهده داشت و به اتهام دشمن مردم به دار آویخته شد، زیرا در آن دوره شیوه‌های استالینی کاربرد داشت و به دنبال آن یک کمونیست برجسته‌ی دیگر به نام کوزتوف نیز به سرنوشت او دچار و به دار آویخته شد.
سفارش:0
باقی مانده:1