سرزمین تاریک جلد 17، تاسک، ماموت نیرومند

12,000 تومان

مجموعه نبرد هيولاها، داستاني است پر ماجرا و فانتزي. جهاني بين واقعيت و خيال. ماجراهايي كه توسط اژدهاي آتش، مار دريايي، غول كوهستان،مرد اسبي ، هيولاي برفي و پرنده‌ي آتشين به وجود مي‌آيد. اين هيولاها كه با طلسم شيطاني جادوگري وحشي مسلح شده‌اند، سرزميني را كه روزگاري از آن مراقبت مي‌كردند، نابود مي‌كنند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
سرزمین تاریک جلد 17، تاسک
نویسنده
آدام بلید
مترجم
محمد قصاع
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 104
نوع جلد شومیز ـ ته چسب
قطع رقعی کوتاه
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
رمان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9789645369840

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 19 × 14 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سرزمین تاریک جلد 17، تاسک، ماموت نیرومند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

وینی پو جلد 3، بازگشت به جنگل صد جریب

32,000 تومان
قاصدک‌ها تو راه‌اند! رفتن خبر بیارن! توی جنگل صد جریب و میان شُرشُر نهرها به‌جای باد این بار شایعه‌ای لابه‌لای درختان می‌پیچد و دهان به دهان کلاغ‌های خبرچین می‌چرخد. کریستوفر به جنگل برگشته؟ دست خالی یا با یک دوست تازه؟

آموزش سواد مالی به کودکان (08) – چطوری پول اسکیت را جور کنم؟

30,000 تومان
«چطوری پول اسکیت را جور کنم؟» یکی از کتاب‌های مجموعه‌ی «آموزش سواد مالی» برای کودکان است که در قالب داستان، دانش، مهارت و استانداردهای رفتارهای مالی را آموزش می‌دهد. این کتاب، داستان پسری است که اسکیت‌اش کهنه شده و شکسته و یک اسکیت جدید لازم دارد اما برای اسکیت پول کافی ندارد پس باید کار کند. او در کارهای خانه کمک می‌کند، شربت می‌فروشد و هربار شیشه‌ی سکه‌هایش را به بابایش نشان می‌دهد که ببیند پولش کافی است یا نه. یک روز بابا او را به بانک می‌برد و به جای شیشه‌ی سکه‌ها یک حساب بانکی برای پول‌هایش باز می‌کند. حالا پسر یک دفترچه دارد که توی آن میزان پس‌اندازش را نوشته. پسر باز هم کار می‌کند و بالاخره پول کافی برای خرید اسکیت را جمع می‌کند. روزی که به فروشگاه می‌روند او آن‌قدر پول دارد که به جای اسکیت، یک ربات دایناسور می‌خرد! این کتاب به کودکان اهمیت پس‌انداز و کار کردن را نشان می‌دهد. اگر اسباب‌بازی یا وسیله‌ای را دوست دارند خودشان می‌توانند با پس‌انداز و صبر آن را به دست آوردند.

قیچی،مقوا،چسب،بلدی بسازی؟، حیوانات(برای کودکان)

60,000 تومان
کتاب بلدی بسازی شامل الگو برای ساخت کاردستی های سه بعدی مختلف (اسباب بازی های قشنگ، خودروها، حیوانات، بالگرد و …) برای کودکان و نوجوانان است. کتاب بلدی بسازی لذت چیدن، کنار هم قرار دادن و چسباندن را برای شما عزیزان فراهم می‌کند. شما می‌توانید با این فرآیند صاحب یک کاردستی سه بعدی جذاب شوید. این مجموعه مزایایی بسیاری برای کودکان دارد که در ادامه به آن اشاره شده است.
  • تقویت مهارت دست ورزی
  • بهبود کار با قیچی و مقوا و چسب
  • ساخت کاردستی سه بعدی و جذاب
  • تاثیر مثبت بر ارتباط بینایی، حافظه و حرکت
  • چالش ذهنی تشخیص درست

نيچه (فيلسوفان بزرگ)

58,000 تومان

کتاب نيچه (فيلسوفان بزرگ): اثر رانلد هیمن پایه ی کتاب کوچک اما بسیار گیرا و فکرانگیز خود را نه بر یک نیچه بلکه بر نیچه های متعدد و مجموعه ی ناپایدار صدا ها و آواهای متناقص نهاده است. همین صداهای رنگ رنگ سبب شده بود که هم روزگاران نیچه زبان طعن بدو دراز کنند و تفکر او را پراکنده، بی انسجام و متناقض ارزیابی کنند، اما دست کم نمی توان از این واقعیت سخن به میان نیاورد که بیش تر آن دستگاه ها و نظام های منسجم و یکپارچه ی فلسفی استوار بر یقین و ایقان در نخستین برخوردها با سده ی نو، در گردش سده ی کهنه یه سده ی بیستم، با بی آبرویی از پا درآمدند و شاید در تاریخ های فلسفه سخنی از آن ها به میان آید اما گفتارهای پراکنده، بی انسجام و آشفته ی نیچه مدرن تر از همه ی مدرن ها ماندگار، تاثیرگذار و بحث انگیز شدند.

دنیای داداشی (جلد 6) – گردش داداشی

10,000 تومان
"دنياي داداشي‌" مجموعه شش جلدی است که "داداشي" شخصيت اصلي و راوي ماجراهاي اين كتاب‌هاست. موضوع هر كتاب ساده و مرتبط با زندگي روزمره، و زبان آن نيز شعر كودكانه است. نمونه‌اي از شعر و زبان داداشي: مامان‌جونم كجايي؟ بيدار شدم من از خواب خرگوش من، صبح‌به‌خير سلام بكن به آفتاب

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان
کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و...