سرعت نور

9,000 تومان

این رمان در قالب ١١ فصل به هم پیوسته ماجرای پسری به نام «جف» را بیان می‌کند که با وجود پدری که پول را بیشتر از خانواده دوست دارد، برادری که در زندان است، خواهری که رازی در سینه دارد و مادری که ناسازگاری می‌کند، خودش را غرق دنیای امن ریاضیات کرده است. همراه با طوفان ولینگتون، موجود عجیب و غریبی به زندگی جف وارد می‌شود و آن موجود عجیب، پیرزنی است که همه چیزهای بدیهی را به بازی می‌گیرد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

سرعت نور

نویسنده
جوی کاولی
مترجم
آنیتا یارمحمدی
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٢٠٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 176 گرم
شابک 9786003910126
توضیحات تکمیلی
وزن 0.176 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سرعت نور”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

درآمدی بر جامعه‌ شناسی سیاسی

80,000 تومان
درآمدی بر جامعه‌ شناسی سیاسی نویسنده دکتر احمد نقیب زاده مترجم ———— نوبت چاپ 16 تعداد صفحات 264 نوع جلد

قرون وسطای اولیه

140,000 تومان
«مجموعه‌ تاریخ‌ جهان‌» می‌کوشد چشم‌اندازی‌ گسترده‌ و ژرف‌ از سیر تاریخ‌ عرضه‌ کند. این‌ مجموعه‌ با ارائه‌ زمینه‌های‌ فرهنگیِ رخدادهای‌ تاریخی‌، خواننده‌ را مجذوب‌ خود می‌سازد. «مجموعه‌ تاریخ‌ جهان‌» اندیشه‌های‌ سیاسی‌، فرهنگی‌ و فلسفی‌ تأثیرگذار را در گذر مشعل‌ تمدن‌ از بین‌النهرین‌ و مصر باستان‌ به‌ یونان‌، روم‌، اروپای‌ قرون‌ وسطی‌ و دیگر تمدن‌های‌ جهانی‌ تا روزگار ما پی‌ می‌گیرد. این‌ مجموعه‌ نه‌ تنها برای‌ آشناییِ خوانندگان‌ با مبانی‌ تاریخ‌ تدوین‌ شده‌ است‌، بلکه‌ همچنین‌ در پی‌ آگاه‌ ساختن‌ آن‌ها از این‌ واقعیت‌ است‌ که‌ زندگیشان‌ بخشی‌ از سرگذشت‌ کلی‌ انسان‌هاست‌. هر جلد از این‌ مجموعه‌ برداشتی‌ جامع‌ و روشن‌ از یک‌ دوره‌ مهم‌ تاریخی‌ را به‌ خواننده‌ ارائه‌ می‌کند

جمجمه حقیقت

6,500 تومان
فروشگاه جادویی ، اوج تخیل نویسنده این کتاب از دوران کودکی‌اش است . دنیای این فروشگاه به طرز عجیبی در تخیلاتش رشد می‌کند و او سعی دارد عناصر دنباله‌داری وارد کتاب‌هایش کند . بیشتر مطالب کتاب‌ها بر اساس زندگی واقعی نوشته شده است . ماجرا از آنجا شروع می‌شود که راسل از فروشگاه جادویی آقای الایوز عجیب و غریب ، یک حلقه هیولا می‌خرد . راسل فکر می‌کند که حلقه از آن انگشترهای قلابی است . اما وقتی طبق دستور حلقه را در انگشتش می‌کند ، ورد را می‌خواند و نگین روی آن را یکبار می‌چرخاند ، یک دفعه دو تا شاخ از کله‌اش بیرون می‌زند و صورتش مو درمی‌آورد و ناگهان به یک هیولا تبدیل می‌شود . ماجراهای جلد دوم فروشگاه جادویی از آن‌جا شروع می‌شود که قلدرهای مدرسه دنبال جریمی می‌کنند ، او هنگام فرار به طور اتفاقی به فروشگاه جادویی آقای الایوز برمی‌خورد و از فروشگاه تخم بسیار بزرگ و عجیبی می‌خرد . در کتاب « وزغ جنیفر » بچه‌ها می‌فهمند که چگونه جنیفر این وزغ گنده و عجیب و غریب را خریده است و در نهایت در « جمجمه حقیقت » بچه‌ها با چارلی که دروغگوترین پسر مدرسه است آشنا می‌شوند . بچه‌ها به چارلی اعتماد ندارند و . . . کتاب « ماجراهای فروشگاه جادویی » در ٤ جلد وارد بازار کتاب شده است .

کتاب گذشته حیاتی

175,000 تومان
معرفی کتاب گذشته حیاتی معماری همچون حوزه‌ای دارای همگرایی با توسعه در یک‌سو و میراث در سوی دیگر، می‌تواند حوزه‌ای منتخب باشد برای مطالعهٔ تأثیرات توسعه‌ای بر سنّت و میراث و عکس‌العمل‌هایی هویّتی که این تأثیرات ایجاد می‌کنند. آشکار است که طرح‌های مدرن‌ساز توسعه، محرّک‌هایی اساسی هستند برای تحوّلات تاریخی در تمامی جهان، و ایران سدهٔ اخیر نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌است. همزمان تردیدی هم نیست که توسعه باعث تضعیف سنّت‌ها و تغییر چشم‌اندازهای تاریخی می‌شود و بنابراین، واکنش‌‌هایی را نیز در تمامی حوزه‌های اجتماعی و سیاسی برمی‌انگیزد. مدّعای کتاب حاضر آن است که رابطهٔ میان اصالت و هویّت و میراث در یک سو و توسعه در سوی دیگر، به بهترین نحوی به‌واسطهٔ طراحی معماری به موضوع تجربهٔ روزانه و جسمانی، ملموس‌ و نزدیک‌ تبدیل شده و از این رو قابل درک، تحلیل و بررسی است. با تکیه بر چنین مدّعایی، کتاب حاضر با جزئی‌نگری، به مطالعهٔ طرح‌های معماری و گفتمان‌های ناظر بر ساخت بناها و شهرک‌سازی‌ها در دو دههٔ ۱۳۵۰ و ۱۳۷۰ می‌پردازد. یعنی از زمانی که تبعات توسعه، معماران ایرانی را به لزوم توجه به این امر فراخواند تا زمانی که بار دیگر جامعهٔ معماری کشور مشارکت فعّالی را در طرح‌های توسعه‌ای در کشور عهده‌دار گشت.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

توسعه و خوشبختی در میان ایرانیان (چرا احساس می‌کنیم نسل سوخته‌ایم؟)

88,000 تومان

معرفی کتاب توسعه و خوشبختی در میان ایرانیان (چرا احساس می‌کنیم نسل سوخته‌ایم؟)

بر اساس مطالعات فراوان و در پی توصیه‌ی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۱، امروزه به میزان «احساس خوشبختی» در کشورها به‌عنوان یکی از شاخص‌های توسعه اهمیت ویژه داده می‌شود. این کتاب برای بررسی این مسئله نوشته شده است که چرا ایرانیان از سال ۱۳۵۳ تاکنون وضع مطلوبی در میزان «احساس خوشبختی» ندارند. به گمان نویسنده، اگر مفهوم خوشبختی و آرمان‌شهر و رابطه‌ی آرمان و واقعیت، مورد تدقیق قرار گیرد و در یک مطالعه‌ی تاریخی‌ـ‌فرهنگی، تلقی ایرانیان از آن مفاهیم بررسی شود و آفات مهم جامعه‌ی کنونی شامل عوام‌گرایی، بحران فرهنگی و محدودیت بیان و نقش این آفات در میزان «احساس خوشبختی» تحلیل شود، نور آگاهی بر وضعیت پرابهام و بغرنج کنونی و نابسامانی‌های موجود پرتو می‌افکند و زوایای پنهان و مورد غفلت آشکار می‌گردد. توسعه و خوشبختی در میان ایرانیان (چرا احساس می‌کنیم نسل سوخته‌ایم؟) - انتشارات نی