

سرو سفید یا حافظ ناصر
54,000 تومان
معرفی کتاب سرو سفید یا حافظ ناصر اثر ناصر قلمکاری
طبق روایات غیرموثق کاتبان در بعدازظهر روزی معمولی، صوفیان خشک اندیش و قداره بندان و چند مامور حکومتی به خانهی حافظ شیراز یورش می آورند تا او را برای کیفر گناهش با خود ببرند. نوشته اند حافظ با اهل خانهاش تنها بوده و هیچ روی قصد فرار نداشته.
در روایت ها آمده خواجهی شیراز قصد سفر بغداد داشته و در خانه یاری یا همسری یا سروی روان داشته که باعث آرامش و راحتی خیالش بوده. اما کاتبان ننوشته اند چه روی می دهد که پس از این واقعه سرو یا همان بت لشر شکن از زندگی شاعر می رود و می شود یار سفر کرده. چه می شود که تهمت تکفیر باطل می شودو حافظ به سرنوشت سهروردی گرتار نمی آید؟
سرو سفید قصهی این عشق زیر سایهی وحشت و ماجرای دیوانی را روایت میکند که به آب شسته میشود اما عمری جاودانه می یابد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
سرو سفید یا حافظ ناصر
نویسنده |
ناصر قلمکاری
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 164 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1400 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
داستان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220108221
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
اپوش
جنگولکبازیهای جناب تام 5/ جناب تام دوست پیدا میکند
برشی از متن کتاب
جناب تام ترجیح میداد بعد از ظهرها توی تختش دراز بکشد... تا یک نفر، که او را خیلی دوست داشت، برایش شام درست کند. می دانست اگر بعضی وقت ها بی ادبی کند، هیچ کس تنبیهش نمی کند و این را هم می دانست که همیشه یک نفر هست که بریز و بپاش هایش را جمع کند. آنجلا ثراگمودتون دوست داشت خانه اش تمیز و مرتب باشد. به همین خاطر وقتی به اتاق جناب تام می رفت، معمولاً از چیزی که می دید... وحشت زده میشد! اگر یک نفر کمی در کارهای خانه به آنجلا کمک میکرد، زندگی برای او آسان تر می شد. ولی بیشتر وقت ها موقع کمک کردن که می شد، دستیار کوچولوی آنجلا غیبش می زد. البته آنجلا دیگر به این چیزها عادت کرده بود. میدانست وقتی کارها تقریبا تمام شود، سر و کله جناب تام دوباره پیدا می شود... آن هم جایی که اصلاً فکرش را نمی کند. آنجلا سعی کرده بود در تربیت جناب تام سختگیر باشد، ولی خیلی زود فهمیده بود اصلا دلش نمی آید به جناب تام سخت بگیرد. خیلی وقت پیش، جناب تام نه اسمی داشت و نه خانه ای و نه تخت خواب گرم و نرمی که شب های سرد زمستان در آن بخوابد. تابستان از گرما می پخت و زمستان از سرما می لرزید پاییز نفس تنگی می گرفت و بهار عطسه و خس خس می کرد. جناب تام هیچ کس را نداشت که مراقبش باشد. از دراز کشیدن های قبل از شام خبری نبود، اصلا بیشتر وقت ها از شام هم خبری نبود! شاید بعضی وقت ها یک لقمه غذا پیدا میشد، ولی هیچ وقت سیرش نمیکرد. چیزی که جناب تام خیلی دلش می خواست یک آغوش گرم و مهربان بود. تام همهی تلاشش را می کرد تا خودش را خوشحال نشان دهد، اما انگار فایدهای نداشت...کارآگاه سیتو و دستیارش چینمیادو 7/ سال نوی چینی
معرفی کتاب کارآگاه سیتو و دستیارش چین می ادو 7 اثر آنتونیو ایتوربه
درباره نویسنده کتاب
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتابهای کودک، نوجوان و جوان و بازیهای فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائهی نسل جدیدی از بازیهای فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بینالمللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازیهای فکری، از سال 1394 برنامهریزی آن برای انتشار کتابهای مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نخستین کتابهای هوپا به بازار عرضه شد. در این مدت، ما با افتخار، شاهد گسترش بسیار سریع و روزافزون مخاطبان خود بودهایم و امروز میتوانیم بر پایهی اعتماد آنها که بیتردید بزرگترین سرمایهی هوپا است، خود را اتفاقی نو در نشر کودک و نوجوان ایران بنامیم.شاهنامهی فردوسی کتاب سوم: از پادشاهی نوذر تا پایان هفتخوان رستم
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 3: از پادشاهی نوذر تا پایان هفت خوان رستم میخوانیم
وقتى خورشید از قله کوه سر زد و جهان را با فر و شکوهش روشن کرد، رستم از خواب برخاست و بهسوی رخش رفت. گرز جدّش را بر روى زین گذاشت و با آرزوهاى محال بهراه افتاد. کلاهخودى شاهانه بر سر و ببر بیان عرقآلوده دربر داشت. بهسوی ارژنگ روى کرد و چون به اردوگاه آن جنگجو رسید، نعرهاى در میان سپاهیانش زد که گویى دریا و کوه از هم دریده شدهاند. وقتى در میان سپاهیان غوغا برپا شد، ارژنگ از خیمهاش بیرون آمد. وقتى رستم او را دید، بىدرنگ همچون آذرگشسب بهسویش تاخت. با دلاورى سر و گوش و یال او را گرفت و مانند شیر سر از پیکرش کند. از جاى کندهشدن سرش، خون جارى شد. رستم سر ارژنگ را در میان سپاهیانش انداخت. وقتى دیوهاى دیگر یال و کوپال او را دیدند، از ترس چنگ پهلوان دلشان لرزید. مرز و بوم خود را فراموش کردند و پدر و پسر راه گریز در پیش گرفتند. رستم شمشیر بر کشید و تمام دیوها را کُشت. وقتى خورشید غروب کرد، بهسرعت خود را به کوه اسپروز رساند و بند از اولاد برگرفت و از او راه شهرى را که کاووس در آن بود پرسید و وقتى راه را از او شنید، بهسرعت راهى شد و راهنمایش نیز دواندوان بهدنبالش رفت. وقتى رستم وارد شهر شد، رخش مانند رعد غرّشى کرد و چون کاووس صداى او را شنید ابتدا و انتهاى آن را فهمید و به ایرانیان گفت: «روزگار بد ما بهسر رسیده است. صداى غرّش رخش را شنیدم و از شنیدن آن، روح و دلم شاد شد. او در زمان کیقباد بههنگام نبرد با تورانیان نیز چنین غرّشى کرده بود.»فهرست مطالب کتاب
نوذر طهماسب گرشاسب کیقباد کیکاووس هفتخوان رستمحضور آبی مینا
معرفی کتاب حضور آبی مینا اثر ناهید طباطبایی
حقوق ارتباط جمعی
فهرست:
پیشگفتار بخش اول: بنیادهای نظری حقوق ارتباط جمعی گفتار اول: آزادی بیان گفتار دوم: آزادی اطلاعات گفتار سوم: استقلال رسانههای همگانی گفتار چهارم: تکثرگرایی رسانهای گفتار پنجم: شیوههای تنظیم فعالیتهای رسانهای: خودنظامدهی رسانهای بخش دوم: قواعد تأسیس رسانههای همگانی و فعالیت در آنها گفتار اول: قواعد تأسیس رسانههای همگانی گفتار دوم: قواعد فعالیت در رسانههای همگانی بخش سوم: حدود فعالیتهای رسانهای گفتار اول: انواع محدودیتها و قواعد حاکم بر مشروعیت آنها گفتار دوم: حمایت از امنیت ملی گفتار سوم: حمایت از حریم خصوصی گفتار چهارم: عدم نقض مالکیتهای فکری گفتار پنجم: عدم ارتکاب هتک حرمت گفتار ششم: عدم اخلال در رسیدگیهای قضایی گفتار هفتم: عدم انجام تبلیغات گمراهکننده بخش چهارم: مسئولیتهای ناشی از انتشارهای مجرمانه و زیانبار در رسانههای همگانی گفتار اول: انواع مسئولیتها و شرایط تحقق آنها گفتار دوم: نحوه رسیدگی به دعاوی علیه رسانههای همگانی یا روزنامهنگاران گفتار سوم: آثار مسئولیت منابع و مآخذمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.