سریرا، سیلویا و دیگران

3,800 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
زنی در کوهستانی زندگی می‌کرد. او نمی‌خوابید و راه می‌رفت، او با دست‌هایش جوی آبی نزدیک نهری می‌کند تا به درخت آب برساند.
دست‌هایش مثل بیل شده بود و ناخن‌هایش شبیه خنجر ؛ به بچه‌یوزپلنگانی که مادرشان شکار شده بودند شیر می‌داد.
وقتی پای کوه، در رودخانه شنا می‌کرد، بچه یوزپلنگ‌ها دورش حلقه می‌زدند. سلطان جنگل عاشق او شد و او را در غارش زندانی کرد. آن زن کودکانی با سر انسان و دل شیر به دنیا آورد. آن‌ها وقتی بزرگ شدند تکه‌های مادرشان را به نیش کشیدند.
نویسنده در این کتاب در داستان‌هایی تنهایی زن امروز ایرانی را در شهرهایی که آداب و رسوم و اخلاق آدم‌هایش نشانی از یک غم دارد، با عنوان‌هایی چون این داستان سریرا نیست، آن مرد تبر دارد،
امیرعلی، نازک آرای تن ساق گلی، سیلویا، سیلویا، زن میرزاکوچک‌خان، وقت شک و… به نگارش درآمده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

سریرا، سیلویا و دیگران

نویسنده
سپینود ناجیان
مترجم
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 96
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1396
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——
وزن 120 گرم
شابک
9789643623593
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.120 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سریرا، سیلویا و دیگران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جاودانگان

72,000 تومان

معرفی کتاب جاودانگان

کتاب جاودانگان، داستان گوتیک و ترسناک رضا جولایی، در مورد بازرسی است که برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبه‌ی دورافتاده، به آنجا فرستاده می‌شود. مرد که در بدو ورود، این روستا را متروک و یخ‌زده می‌یابد، از روی ناچاری به قصر اشراف‌زاده‌ای پناه می‌برد و مجبور می‌شود مدتی در آنجا بماند. اما در این قصر مرموز چنان اتفافات عجیب و غیرعادی‌ای رخ می‌دهد که بازرس به تردید و وحشت می‌افتد.

درباره‌ی کتاب جاودانگان

ماجرای کتاب جاودانگان، نوشته‌ی رضا جولایی، از این قرار است که مأمور عدلیه‌ای برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبه‌ی بسیار دور، راهی آنجا می‌شود. اهالی از اشراف‌زاده‌ی روستایشان شکایت کرده‌اند و از دولت خواسته‌اند به داد آن‌ها برسد. بازرس قبلی هرگز بازنگشته و هیچ خبری هم از او نیست. این مرد برای بررسی اوضاع و همین‌طور یافتن نشان همکارش به روستا می‌رود. او به‌محض آن‌که از کالسکه پیاده می‌شود، می‌فهمد که هیچ جنبنده‌ای در این قصبه نیست. هوا به‌شدت سرد و برفی است. مرد مستأصل به در چندین خانه می‌کوبد ولی هیچ‌کس در را به روی او نمی‌گشاید. بازرس متعجب می‌شود که اگر کسی در آنجا ساکن نیست پس چه کسی شکایت کرده است. در همین اثنا، مردی مرموز خود را به بازرس می‌رساند و به او می‌گوید که می‌تواند شب را در قصر اشراف‌زاده‌ی روستا سر کند. این شاهزاده و خانواده‌ی او افرادی نجیب هستند و قصرشان هم گرم است و از او پذیرایی خواهند کرد. بازرسی از روی ناچاری با این مرد مرموز همراه می‌شود و به قصر می‌رود؛ جایی در دامنه‌ی کوه، سرتاسر پوشیده از برف و یخ. شاهزاده به گرمی از او استقبال و پذیرایی می‌کند، ولی بازرس کم‌کم می‌فهمد که به‌ جایی عادی وارد نشده. آدم‌های آنجا شبیه اشباح هستند، مثل او غذا نمی‌خورند و در اتاق‌هایشان گرگ نگه می‌دارند. بازرس دچار واهمه می‌شود، اما راه برگشتی ندارد. طوفان و بوران مسیر روستا را بسته و او لاجرم باید مدتی در این قصر بماند...

عصب کشي

29,000 تومان

بخشی از کتاب عصب‌کشی

جمشید بلند شد رفت تلفنو جواب داد و برگشت اتاق. تا اومد اتاق روشو کرد طرف اصغر و گفت «پاشو که بلیتت برده، اونم چه بردنی!» محسن گفت «چی شده؟» جمشید گفت «فکر می‌کنی کی بود؟» محسن گفت «چه می‌دونم.» جمشید گفت «سرکار خانوم مهشید عباسی.» محسن گفت «این دیگه کیه؟» کار خدا رو می‌بینی؟ دختره عاشق اصغر شده بود! اصلا باورت می‌شه؟ ولی خب، آدمیزاده دیگه. طفلک این مهشیده از اون دخترهای ساده و عاطفیِ دوآتیشه بود، ولی خب از پسرها وحشت داشت. این‌قدر بابا ننه‌ش که هر دوشون مهندس بودن،‌ درِ گوشش از پسرها بد گفته بودن که دختره پاک جماعتِ مذکرو از زندگیش گذاشته بود کنار.‌ فقط هم حرف‌های بابا ننه‌ش نبود ها؛ یه عادتی که باباش داشت این بود که هر روز روزنامه می‌خرید می‌آورد خونه و می‌ذاشت مهشیدم بخونه. این بدبخت هم همه‌ش می‌رفت سراغ صفحهٔ حوادث. صفحهٔ حوادث روزنامه‌ها هم که دیدی، پُره از تجاوز و قتل دخترها به دست مردها و خیانت پسرها به دخترها و این‌طور چیزها. مهشید هم اینا رو می‌خوند و تنش می‌لرزید و از هر چی پسر بود فرار می‌کرد. خوشگل هم بود ها! اصلا یه چیزی بود که نگو! ولی هیچ پسری نمی‌تونست به‌ش نزدیک شه.‌ اولا طوری خودشو درست می‌کرد و لباس می‌پوشید که خیلی به چشم نیاد، بعدش هم تا یه پسر به‌ش نزدیک می‌شد، انگار گرگ دیده باشه، همچی فرار می‌کرد که دستِ پسره که سهله، نگاهش هم به‌ش نمی‌رسید. این‌قدر بدبین بود که حتا پسرعمه، پسرخاله، پسردایی و پسرعمو هم نمی‌تونستن باهاش حرف بزنن.

دختر خاندان گات 2/ دختر خاندان گات و جشن بدتر از مرگ

160,000 تومان
ایدا همراه پدرش لُرد گات، یک عالمه خدمتکار و حداقل شش‌هفت تا شبح در عمارت غم‌کده‌ی مخوف زندگی می‌کند. این‌بار همه در تدارک جشن ماه بَدر و مسابقه‌ی بزرگ شیرینی‌پزی غم‌کده‌ی مخوف‌اند.

آشپزهای مشهور برای شرکت در این رویداد بزرگ دارند به عمارت می‌آیند و ملترورسِ شکاربان، مثل همیشه، سرگرمِ کارهای مشکوک خودش است.

توی این همه برو بیا ندیمه‌ی مردم‌گریز ایدا، مریلبون، هم رازی غافلگیرکننده دارد. از قرار معلوم، همه تولد ایدا را هم فراموش کرده‌اند!

سفارش:0
باقی مانده:1

در آمدی بر تاریخ پژوهی

21,500 تومان
اثر پیش‌روی با نام «درآمدی بر تاریخ‌پژوهی» حاصل کار مشترک گروه تاریخ مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت» و معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق (ع) است که برای استفاده دانشگاهیان و پژوهشگران تاریخ و سایر علاقه‌مندان تدوین شده است.

فهرست:

مقدمه مترجم مقدمه نویسنده فصل اول: وحدت تاریخ فصل دوم: کنش در تاریخ فصل سوم: نگرش به تاریخ فصل چهارم: گفتار در تاریخ فصل پنجم: معرفت در تاریخ فصل ششم: تاریخ و آثار باقیه فصل هفتم: رویداد در تاریخ فصل هشتم: توالی در تاریخ فصل نهم: نظریه در تاریخ فصل دهم: فراتر از تاریخ: متافیزیک، مارکس، اسطوره و معنا واژه‌نامه (فارسی به انگلیسی) واژه‌نامه (انگلیسی به فارسی) کتابنامه فهرست راهنمای نام اشخاص

وبلاگ خون‌آشام 2/ باران جیغ بر جاده

190,000 تومان

قسمتی از کتاب وبلاگ خون آشام 2

کت و شلوار راه راهی گفت: “تنم می لرزه وقتی آدم ها می گن داشته ن درباره ی من حرف می زده ن.” کمی عذاب وجدان گرفتم. آمد جلوی پیشخان ایستاد. انگار خیلی هم ناراحت نشده بود. باز همان کت و شلوار راه راهش تنش بود. گفت: “خب، بگین ببینم چه بلایی قراره سرم بیاد؟” خانم روزنامه فروش با صدای بلند خندید: “وای گیلز! از دست تو!” چشم هایش برق می زد. معلوم بود حسابی این آقای گیلز را قبول دارد. گفت: “نگران نباش بابا! چیزی نیست. کسی کاری با تو نداره. این آقا پسر داره واسه پروژه مدرسه ش تحقیق می کنه. زندگی من رو شخم زد از بس سوال پیچم کرد.” بعد با غرور تمام گفت: “تو که رسیدی داشت درباره ی مشتری ها و تازه واردها ازم می پرسید.” گیلز سر تا پای من را نگاه کرد و گفت: “فکر می کنم ما دیروز یک گپ مختصری با هم زدیم؟ زیر بارون. درست نمی گم؟ من نه تنها از مشتری های تازه بلکه از مشتری های خیلی راضی هم هستم. این خانم فوق العاده ن. حتی لطف کرده ن مجله ای رو که می خواستم برام سفارش داده ن. ” خانم روزنامه فروش گفت: “آهان. خوب شد یادم انداختی!این امروز صبح رسیده.” و مجله ای رو برداشت و گرفت طرف گیلز. گیلز بدجوری توی نخ من بود. گفتم: “می تونم دو تا سوال ازتون بپرسم؟ اگه اشکال نداره.” سعی می کردم به چشم هایش نگاه نکنم. زل زده بودم به دفترچه ام.

برنامه ریزی ناحیه ای

5,500 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته جغرافیا در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی درس «برنامه‌ریزی ناحیه‌ای» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.
فهرست:
مقدمه فصل اول: کلیات فصل دوم: مفاهیم بنیادی در برنامه‌ریزی ناحیه‌ای فصل سوم: اصول و روشهای برنامه‌ریزی ناحیه‌ای فصل چهارم: برنامه‌ریزی ناحیه‌ای در ایران منابع و مآخذچاپ ششم با اضافات و اصلاحات