سعادت زناشويي

150,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:2

معرفی کتاب سعادت زناشویی اثر لئو تولستوی

سعادت زناشویی رمانی با عنوانی طعنه آمیز از لئو تولستوی نویسنده ی بزرگ روس است. سعادت زناشویی داستان دختر جوان هفده ساله ای است که با مردی بسیار مسن ازدواج می کند.
ماشا و سونیا دو خواهر هستند که مادر خود را از دست داده اند بنابراین یکی از دوستان پدرانشان به نام سرگی برای سامان دهی به اوضاع این دو خواهر به خانه ی آنها می آید. ماشا و سرگی با آنکه تفاوت سنی بسیار زیادی دارند به هم علاقه مند می شوند و با هم ازدواج می کنند.
در ابتدا همه چیز بین آنها خوب است و زندگی زناشویی آنها سرشار از عشق و علاقه است اما دختر جوان -ماشا – وقتی پی می برد که درک ساده و بی تکلفش از ازدواج به اندازه کافی او را برای پیچیدگی های زندگی جدیدش آماده نکرده است مضطرب می شود و در بیهودگی های تظاهرآمیز جامعه ی سن پترزبورگ به تدریج غرق می شود.
سعادت زناشویی پرتره روانشناختی کاملا واقع گرایانه ای است از تحول عاطفی یک زن جوان. داستان آن از زبان ماشا روایت می شود. سعادت زناشویی یک داستان نسبتا کوتاه است که مانند دیگر آثار تولستوی سرشار از توصیفاتی دقیق و پر از جزئیات است. این کتاب در سال 1859 منتشر شد.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

سعادت زناشويي

نویسنده
لیو تالستوی
مترجم
سروش حبیبی
نوبت چاپ 11
تعداد صفحات 135
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643623593
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سعادت زناشويي”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فرار هاي عاشقانه

250,000 تومان

در بخشی از کتاب فرارهای عاشقانه می‌خوانیم

وقتی دبیرستانش تمام شد و منتظر بود تا دیپلم بگیرد به شهر بزرگی در همسایگی‌شان سفر کرد. یک ساعت و نیم با قطار در راه بود. در سال‌های گذشته هم می‌توانست به این شهر سفر کند؛ برای کنسرت، تئاتر یا دیدن نمایشگاه، اما هرگز این کار را نکرده بود. بچه که بود یک‌بار با پدر و مادرش رفته بودند به آن شهر و آن‌ها کلیسا، شهرداری، دادگستری و پارک بزرگ وسط شهر را نشانش داده بودند. بعد از عوض کردن خانه دیگر مسافرت نرفتند؛ نه با او، نه بی‌او. خودش هم هیچ‌وقت به این فکر نیفتاده بود که تنها سفر کند، و وقتی به این فکر افتاد که پول نداشت. پدر کارش را به دلیل مصرف الکل از دست داده بود و پسر هم مجبور شد در کنار تحصیل در دبیرستان این‌جا و آن‌جا کار کند و پولش را به پدر و مادرش بدهد. حالا که دبیرستانش تمام شده بود و می‌خواست شهرشان را ترک کند، خودش را برای ترک پدر و مادر هم آماده می‌کرد؛ می‌خواست آن‌ها را به حال خودشان بگذارد. می‌خواست وقتی کار می‌کند و پولی به دست می‌آورد آن را برای خودش خرج کند. به شهر که رفت، اتفاقی، به موزه‌ی هنرهای مدرن برخورد. ساختمان موزه توجهش را عمیقاً جلب کرد. واردش شد. ساختمان موزه معجون غریبی بود از مُدرنیسم و سردی و بی‌روحی خانه‌های غارمانندی که کارهای چرندی روی درها و پنجره‌هایش آویزان بود. تابلوهای موزه مربوط بود به دوره‌های امپرسیونیسم تا فوویسم. همه را با دقت فراوان و علاقه‌ی کم تماشا کرد و رسید به تابلویی از رنه دالمان. تابلو در ساحل نام داشت و موضوعش صخره، ساحل شنی و دریا. روی صخره دخترکی روی دست‌هایش ایستاده بود و پاهایش در هوا بود. دخترک برهنه و زیبا بود و یک پای چوبی داشت. نه این‌که پایش چوبی باشد، نه.
سفارش:0
باقی مانده:1

افق

43,000 تومان
در ديفن‌باكستراسه جلو مي‌رفت. رگبار شروع شد، رگباري تابستاني كه با راه رفتن او و پناه گرفتنش زير درخت‌ها، كم و كمتر مي‌شد. مدت‌ها فكر كرده بود مارگارت مرده است. دليلي وجود ندارد، نه، دليلي وجود ندارد. حتا در سال تولد هر دو ما، وقتي اين شهر از بالا شبيه تل آوار بود، ياس‌ها ته باغ‌ها و بين ويرانه‌ها گل مي‌دادند.   ـ از متن کتاب
سفارش:0
باقی مانده:1

فرا داستان

27,000 تومان

معرفی کتاب فرا داستان اثر پاتریشیا وو

فرا داستان متکی بر برداشتی از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ است، این که محال است جهانی عینی یا ابژکتیو را توصیف و تبیین کرد، چرا که مشاهده گر همواره امر مورد مشاهده را تغییر می دهد. با این همه، علایق و دل مشغولی های فراداستان از این هم پیچیده تر است. فراداستان نشانگر عدم قطعیت این رابطه است. اگر چه همواره امر مورد مشاهده را تغییر می دهد. با این همه، علایق و دلمشغولی های "فرا داستان" اصطلاحی جدید است، رویه ی ان به قدمت خود رمان است (البته اگر از آن قدیمی تر نباشد). فرا داستان گرایش یا عملکرد ذاتی تمامی رمان ها است. این فرم داستانی صرفا به دلیل شکوفایی کنونی آن ارزش مطالعه را ندارد؛ بلکه در عین حال، بصیرت هایی را هم در مورد ماهیت باز نماینده ی داستان و تاریخ ادبی رمان را به مثابه ی یک زانر پیش می نهد. مطالعه فردا داستان به معنای مطالعه همان چیزی است که به رمان هویت خاصش را می بخشد. «فراداستان» با بررسی داستان نویسی در آمریکا و بریتانیا آغاز می شود و عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیچیده آن زمان را بررسی می کند؛ عواملی که بر نقد داستان ها اثرگذار بوده اند. پاتریشیا وو، فراداستان را نوشتاری داستانی می داند که به شکلی خودآگاهانه و نظام مند، به وضعیت خود به مثابه یک شی ء مصنوع توجه می کند تا پرسش هایی راجع به ارتباط بین داستان و واقعیت مطرح کند.
وی معتقد است که نوشتار فراداستانی معاصر، هم یک پاسخ و هم تلاشی ا ست برای رسیدن به دید کامل تری که طبق آن «واقعیت » و «تاریخ » اموری موقتی هستند. فراداستان چیست و چرا آن قدر از آن بد می گویند؟، خودآگاهی ادبی: مراحل تکوینی، تکامل ادبی: جایگاه نقیضه پردازی، آیا رمان نویسها دروغگویند؟، امر داستانی و زمینه: از ایفای نقش تا بازی های زبانی عنوان بخش های مختلف کتاب هستند.

اتاق افسران

125,000 تومان
جنگ پدیده‌ی غریبی است که نتیجه‌ای جز ویران‌گری، قتل انسان و نابودی زیرساخت‌های‌ کشورهایی که گرفتارش هستند، ندارد. اما موضوعی که معمولا پس از پایان جنگ و کشتار به فراموشی سپرده می‌شود، افسردگی، در خودفرورفتگی، اضطراب و ناامیدی است که گریبان مردان و زنانی را که برای حفظ کشورشان پا در میان نبرد گذاشته‌‌اند، می‌گیرد. آن‌ها راوی زنده و بیدار درگیری‌ها و مبارزات مرگ‌باری هستند که روح آزرده و جسم مجروح‌شان تاب یادآوری‌شان را ندارد. اتاق افسران، روایتی است ژرف و تکان‌دهنده‌ از افرادی که پس از پشت سر گذاشتن تجربه‌ی جنگ، توان زندگی کردن را از دست داده‌اند. تنهایی و یاس ویران و زمین‌گیرشان کرده، در اوج استیصال آرزوی مرگ می‌کنند. مارگ دوگن، نویسنده‌ی شناخته شده و شصت‌و‌دو ساله‌ی فرانسوی، در این کتاب تلاش کرده از طریق دیدگاه مجروحی جنگی قصه را به پیش ببرد. چهره‌ی شخصیت‌ها آسیب دیده و در یکی از اتاق‌های بیمارستان بستری و درمان می‌شوند. راوی داستان، بعد از گذراندن شبی عاشقانه با دختری کلمانس نام، در راه وظیفه یا هدف، راهی جبهه شده، به شدت آسیب دیده و در مرکزی درمانی مداوا می‌شود: «پس از سرکشی آخرین پرستار شب، چراغ‌ها یکی‌یکی خاموش می‌شوند. غذایی را که خورده‌ام بالا می‌آورم، چون معده‌ام از تنها کار کردن، بدون پشتیبانی دندان‌هایم خسته شده. هیچ بهبودی در وضع رو به نابودی‌ام حس نمی‌کنم. منتظرم نوزادی از آغوش پر محبت مادر و پدرش کنده شود تا جراح‌ها بتوانند فک بالااش را به من پیوند بزنند.» نویسنده، عمق فاجعه را چنان واقعی و ملموس به تصویر می‌کشد که پشت آدمی می‌لرزد. ما آدم‌ها چه موقع می‌خواهیم از این جنایت دست‌جمعی دست برداریم؟
سفارش:1
باقی مانده:1

گود

32,000 تومان

در بخشی از کتاب گود می‌خوانیم

خلیل هر روز هفت صبح دوتا جعبه انار می‌ذاشت دم خونه‌ی سوری‌خانم و فخری کارش رو شروع می‌کرد. وقت‌هایی که انار می‌رسید، شیش ‌و نیم صبح اون‌جا بود. تابستون و بهار که انار نبود دیرتر می‌اومد. جعبه‌ها رو باید خودش تا طبقه‌ی سوم و اتاق بغل خرپشته می‌کشید روی پاش و بالا می‌برد. اون هم طوری که نه دخترها بیدار بشن و نه سوری داد بزنه «فخری نزنی به درودیوار.» جعبه رو می‌نداخت روی زانوی پای راستش و پله‌پله تا بالا می‌رفت. دور آخر پله‌ها که می‌رسید هن‌هن‌کنان چهارتا لیچار بار همایون شوهرش می‌کرد. خلیل یه‌بار می‌خواست کمک کنه جعبه‌ها رو تا اتاق فخری ببره، اما سوری که خلیل رو توی حیاط خونه‌ش دید، چنان قشقرقی به پا کرد که صداش تا خود بازارچه رفت و همه توی بازار به خلیل طعنه می‌زدن که رفته بودی «خونه‌ی سوری‌خانم». تا یکی دو هفته حالش خراب بود اما قول داده و طی کرده بود صبح‌به‌صبح دوتا جعبه انار ببره دم اون خونه، و می‌برد. فخری وقت‌هایی که خیلی خسته می‌شد، دهنش رو فرمی شبیه خندیدن بازوبسته می‌کرد و آب دهنش ولو می‌شد روی لباسش که با پشت آستین پیرهنِ همیشه‌سُرمه‌ایش پاک می‌کرد. «باس قرص کمر بندازم، دیگه جون واستادن ندارم. کی دست داره اون رو تو هاون بکوبه؟» کار صبحش توی پاییز و زمستون تکه‌تکه کردن انارها بود. اوایل سوری گیر داده بود که «باس انارا رو دون کنی.» فخری که هیچ‌وقت نفهمید کار سوری با انارها چیه. گفت «اینا رو تیکه‌تیکه کنم بعد له کنم، همون نمی‌شه؟» «آره. اما باس صاف بشه.»

درسهای کاندینسکی در باهاوس

4,500 تومان
کتاب درسهای کاندینسکی در باهاوس، شیوه آموزش هنر و نگره های گوناگون آن را به صورت بحث و گفتگو میان استاد و دانشجو به مدرسان و مربیان هنر می آموزد و در نتیجه اندیشه هنرجو را وسعت بخشیده و او را به پژوهشی هوشمندانه وا می دارد. واسیلی کاندینسکی به عنوان بنیانگذار و پدر هنر تجریدی (آبستره) در اروپا شناخته شده است. نوشتارهای او که موجز و به سیاق «تورات» و کتابهای دینی نوشته شده اند در زمره بهترین نوشتارهای کمک درسی و آموزشی مدرسان هنر در دو سده گذشته به شمار می روند کاندینسکی در این دانش و آموزش جدید، اساس کار را بر تجزیه طبیعت به سه عنصر اصلی هنر: نقطه، خط، گستره قرار می دهد و می کوشد که همه پدیده ها را در ارتباط با این سه عنصر آغازین و ساده هنرهای تجسمی بررسی کند و به آمیختاری از هنرهای مختلف دست یابد. او معتقد به وحدت هنرهاست و به دنبال کشف زبانی که بتواند وحدت هنرها را تضمین کند، در این راه تازه و نو گام بر می دارد و بنیان فهم و درک همگان را از هنر دگرگون می سازد.