

سفرنامهی حاجی مهندس: سفرنامهی فرش
35,000 تومان
این کتاب سفرنامهای متعارف نیست. در آن از سنتهای بافندگی در ایران، بخش مهمی از هنرهای ایران، رسمها، آداب و رسوم و گاه ریشهی تاریخی برخی از پدیدهها و حوادث سخن رفته است.
همچنین از اتفاقاتی که در حین گردآوری اطلاعات اساسی در مورد فرش ایران برای نویسنده رخ داده یا به گوشش خورده از بار فرهنگی یا تاریخی خالی نیست.
در این سفرنامه نویسنده به برخی از هنرهای کاربردی، ابزارها و فنون و گاه ریشهی تاریخی آنها یا نسبت آنها با شهرها و مناطق کشور پرداخته است.
در انبار موجود نمی باشد
سفرنامهی حاجی مهندس: سفرنامهی فرش
نویسنده |
علی حصوری
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 419 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1396 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
زندگی نامه و خاطرات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 400 گرم |
شابک |
9786002296733
|
وزن | 0.400 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تاریخ فلسفهی راتلج (جلد هفتم): سدهی نوزدهم
معرفی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم
کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم به ویراستاری سی. ال. تن، میکوشد به چند جنبش و مکتب فکری تأثیرگذار قرن نوزدهم بپردازد و ایدههای محوری آنان را توضیح دهد. این کتاب که بخشی از مجموعهی دهجلدی راتلج محسوب میشود، مکاتبی همچون فایدهباوری، پوزیتیویسم و پراگماتیسم را معرفی و آرای فیلسوفهای مهم آن دوره، ازجمله نیچه، کنت و جان استورات میل را تشریح میکند.دربارهی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم
در قرن هجدهم، فیلسوفی در بریتانیا ظهور کرد که تقریباً ایدهی متفاوتتری نسبت به همعصرانش داشت. جرمی بنتام برخلاف سنت روشنگری یا جریان غالب ایدهآلیسم از نوعی نگرش فایدهباور صحبت میکرد. او این موضوع را مطرح کرد که فرد باید همیشه کاری را انجام دهد که بیشترین سود و مطلوبیت برای همگان را به دنبال دارد. در این نگرش نتیجهگرا، درستی یا نادرستی با پیامد کارها سنجیده میشود؛ اگر برای ما لذت و سود و خوشبختی و خوشحالی و خیر و مزیت داشت، آن کار درست است، حتی اگر ذاتاً شرارتبار باشد. در قرن نوزدهم، دیگر فیلسوف انگلیسی، جان استوارت میل ایدههای بنتام را پی گرفت و تا حدودی آن را شرح و بسط داد. برای مثال بین لذتهای متعالی و پست تفاوت قائل شد و موضوع انتخاب آزاد را پیش کشید. فلسفهی فایدهباوری، در همان زمان با انتقاد ایدهآلیستها مواجه شد. بااینوجود در برههای تأثیر زیادی بر سیاست عمومی و مفهوم دموکراسی داشت، اگرچه تنها جنبش مهم این سده نبود، بلکه دو جریان مهم دیگر هم شکل گرفته بودند: پوزیتیویسم فرانسوی و پراگماتیسم آمریکایی. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم (Routledge History of Philosophy Volume VII: The Nineteenth Century)، با تمرکز بر روی قرن نوزدهم، میکوشد تحولات فلسفی این دورهی تاریخی را مرور و چند نمونه از اتفاقات تأثیرگذار آن را تشریح کند. جلد ششم مجموعهی راتلج، به جنبش اصلی این قرن، یعنی ایدهآلیسم آلمانی پرداخته بود. جلد پیش رو در ادامهی کتاب پیشین، تلاش میکند فلسفههای حاشیهایتر، اما جریانساز سدهی نوزدهم را معرفی نماید. مکاتبی که برخی از آنها همچنان محل بحث و نظر هستند. از ویژگیهای مهم قرن نوزدهم، پیشرفت علوم و ریاضیات و تخصصیتر شدن آنها بود. در همین قرن بود که برخی از رشتهها مثل جامعهشناسی یا روانشناسی شکل گرفتند که بر فلسفه هم تأثیر داشتند. آگوست کنت، بنیانگذار رشتهی جامعهشناسی، کسی بود که ایدهی فلسفی مهم و جدلی پوزیتیویسم را مطرح کرد. کنت با گذر از مرحلهی الهیات و فلسفه، اعتقاد داشت عصر جدید متکی بر روشهای علمی تجربی است و تأکید داشت هر چیزی که نتوان در موردش تحقیق و اثباتش کرد، اعتباری نخواهد داشت. او با رد کردن متافیزیک و شهود، در برابر ایدهآلیسم ایستاد. اتفاق بزرگ این قرن اما نظریهی تکامل داروین و زیستشناسی او بود که علم را کاملاً تکان داد. پراگماتیسم آمریکایی از دل همین نظریه سربرآورد. این پدیده که اساساً واکنشی به عقلگرایی سنتی بود، بر تجربه و تحقیق اصرار داشت و تأکید میکرد که برای سنجش یک موضوع، بهجای ارائهی نظریه و استدلال بیفایده، باید نتیجهی عملی و فایدهی آن را بررسی کرد. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم، در ادامهی بحثهایش موضوع این جنبشهای علمی را هم پیش میکشد و هرکدام را بهتفصیل بررسی مینماید. همچنین به چهرههایی مثل نیچه، دیلتای و برادلی میپردازد و ایدههای آنان را توضیح میدهد. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد هفتم: سدهی نوزدهم را سی. ال. تن (C. L. Ten) ویراستاری کرده و نشر چشمه با ترجمهی حسن مرتضوی منتشر ساخته است.کارآگاه سیتو و دستیارش چینمیادو 6/ معما در جام جهانی فوتبال
دستگاه گوارش
معرفی کتاب دستگاه گوارش
کتاب دستگاه گوارش رمانی کوتاه به قلم آیین نوروزی است که ماجرای عجیب سفر پدر و پسری به آلمان را بازگو میکند. آنها به قصد جراحی پیوند عضو پدر به این سفر رفتهاند.درباره کتاب دستگاه گوارش:
پسری به همراه پدرش مشغول رانندگی در اتوبان است که پیش چشمانشان تصادفی بسیار هولناک و بزرگ اتفاق میافتد. این اتفاق به شدت بر روحیه آنها تاثیر میگذارد، آن هم درست هنگامی که قرار است پدر را برای یک عمل پیوند خاص بر روی بخشی از لوله گوارشش به آلمان ببرند. آیین نوروزی که پیشتر به خاطر انتشار مجموعهای از داستانهای کوتاهش توانسته بود جوایز معتبری را کسب کند، این بار در کتاب دستگاه گوارش دست به انتخاب موضوعی بدیع برای رمان کوتاهش زده است. عملی به نام پیوند مدفوع که قرار است بر روی رودهی کوچک در کشور آلمان انجام شود و پسری که پس از تجربه یک تصادف وحشتناک قرار است پدرش را برای این عمل به آلمان ببرد؛ اما به شدت تحت تاثیر فضای تصادف است و دچار سردرگمی میشود و دید تازهای نسبت به جهان پیرامونش پیدا میکند. نویسنده این کتاب با بیانی روان و آمیخته با طنز پیچیدگیهای روان آدمی را توصیف میکند و به نوعی تنهایی را ستایش میکند، او در نهایت انسانها را به ماندن در جهانی که تحت سلطه ذهنشان است تشویق میکند.کتاب دستگاه گوارش مناسب چه کسانی است؟
مطالعه این کتاب به کسانی که به رمانهای کوتاه ایرانی با درونمایههای اجتماعی و طنز علاقه دارند، پیشنهاد میشود.با آیین نوروزی بیشتر آشنا شویم:
او در سال 1369 متولد شد. آیین نوروزی در رشتهی زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده است و در حال حاضر دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد پژوهش هنر در دانشگاه هنر است. نوروزی در نوجوانی به نویسندگی علاقمند شد و در همان دوران چند ماهی در کلاسهای نویسندگی شرکت کرد. همچنین دورهای شش ماهه را در کارگاه داستاننویسی آقای کوروش اسدی سپری کرد. او در حوزه داستان کوتاه جوایز معتبری را در سالهای اخیر کسب کرده است.در بخشی از کتاب دستگاه گوارش میخوانیم:
من در همهچیز به نظام سلسلهمراتبی معتقدم، البته نه مدلِ هندیها که میگویند اگر با یکی از طبقهای دیگر بریزی روی هم باید کشته بشوی و از این چیزها. بهنظر من جایگاهِ نود درصد آدمها در تمام عمر ثابت میماند و آنهایی هم که پیشرفت میکنند، آنقدرها از این قضیه خیر نمیبرند. یکبار نشسته بودم توی پارک و به رفتار زن و مردی که روی نیمکت روبهرو بودند، نگاه میکردم. مرد حدوداً سیساله بود و صورت آفتابسوختهای داشت و وسط سرش کچل شده بود. یک تیشرت آدیداس مشکی پوشیده بود که از شدت قلابی بودن، آدم را غمگین میکرد و یک شلوار کتان سفید. تقریباً مطمئنم از بین تمام آدمهای توی پارک، هیچکس حاضر نبود نگاهش را بیشتر از دو ثانیه روی این آدم نگه دارد. مسئله اصلاً منحصر به بدسلیقگی یا کچلی نبود. اگر لباسهای دیوید بکام و آن یارو را هم باهم عوض میکردند، باز بکام بود که آدمحسابی بهنظر میرسید و این یکی، فقط اُمل تازهبهدورانرسیدهای بود که دست روزگار چندتا لباس خوب نصیبش کرده بود. بدبختی و میانمایگی آنقدر به خورد قیافهی بعضیها میرود که با هزار جور گریم هم از دور قابلتشخیص است.قصه گو
در بخشی از کتاب قصهگو میخوانیم
غالباً در فرصت بین دو کلاس، عادت داشتیم باهم به سالن بیلیاردی که زیر پلهها قرار داشت، برویم. بعد باهم در خیابان قدم میزدیم و من حس میکردم که برای او زندگی میان این مردم موهن و نفرتانگیز، چهقدر مصیبتبار است. مردم رویشان را برمیگرداندند یا سرِ راهش سبز میشدند تا خوب نگاهش کنند. خیرهخیره، زل میزدند به او و به خودشان زحمت نمیدادند که نفرت یا تحقیری را که توی نگاهشان موج میزد، پنهان کنند. این مسئله زیاد اتفاق میافتاد. بزرگترها و بهخصوص بچهها، به او اشارههای توهینآمیز میکردند. بهنظر نمیرسید که برای او خیلی اهمیت داشته باشد و بیشتر اوقات به حرکات زشت آنها با شوخی پاسخ میداد. آن روز هم، حادثهی سالن بیلیارد، خیلی باعث تحریک او نشد، اما روی من خیلی تأثیر گذاشت، چون طبیعت من فاصلهی زیادی از طبیعت یک فرشتهی واقعی دارد. یک مست، آرنج خود را روی پیشخان گذاشته بود. لحظهای که چشمش به ما افتاد، تلوتلوخوران جلو آمد و روبهروی شائول ایستاد، دستها را به کمر زد و داد زد: «حرامزاده، عجب هیولای غریبی! از کدام باغ وحش فرار کردهای؟» شائول جواب داد: «کدام را پیشنهاد میکنی رفیق؟ دوروبر اینجا یکی بیشتر نیست، که آن هم البته در همین بارانکو است. اگر جرئت کنی و بپری جلو، آن وقت قفس مرا پیدا میکنی، هنوز درش باز است.» شائول خودش را کنار کشید تا او بتواند عبور کند. اما مرد مست دستش را دراز و با انگشتانش اشارهای کرد. همان واکنشی که معمولاً بچهها وقت فحش دادن از خودشان نشان میدهند.جنگولکبازیهای جناب تام 4/ جناب تام یاد میگیرد بچهی خوبی باشد
بخشی از کتاب جنگولک بازیهای جناب تام 4
یک روز که جناب تام رفت تا نامه ها را از صندوق پست در بیاورد، پاکت نامه پر زرق و برقی دید. روی آن اسم آنجلا ثراگمورتون نوشته شده بود. آنجلا که خانه را از بالا تا پایین حسابی تمیز کرده و برق انداخته بود؛ داشت روی مبل خستگی در می کرد ولی این نامه مهمی بود و باید زود جواب اش را میداد، دعوت نامه ملکه برای مهمانی عصرانه قصر! به آنجلا اجازه داده بودند یک همراه با خود ببرد. آنجلا که می دانست ملکه به ادب و نزاکت خیلی اهمیت می دهد، به خاطر همین زود از جایش بلند شد و نامه تشکری برای او نوشت. آنجلا تمام تلاشش را کرده بود تا جناب تام را درست بار بیاورد. جناب تام بیش تر وقت ها با ذوق و شوق توی کارهای خانه کمک می کرد. گاهی هم دو تا کار را همزمان انجام میداد. ولی حالا که قرار بود به ملاقات ملکه بروند، لازم بود جناب تام چیزهای بیش تری درباره رفتار درست و آداب معاشرت یاد بگیرد. آنجلا دوستش را برای عصرانه دعوت کرد به جناب تام گفت: فکر کن او ملکه است و چیزهایی را که یادت داده ام تمرین کن. جناب تام یاد گرفته بود که یک لبخند زیبا همیشه به کار می آید. تام دوست داشت دیگران را خوشحال کند و دلش می خواست بچه خوبی باشد، به خاطر همین وقتی مهمان آنجلا کمی ناخوش شد جنابتان مهربان چشم از او بر نمی داشت. قبل از روز مهمانی آنجلا چیزهایی درباره آداب غذا خوردن به تام یاد داد: وقتی بهت کیک تعارف می کنند بر می داری و میگویی متشکرم، حواست هم باشد خورده هایش را روی زمین نریزی. هنوز خیلی چیزها بود که جناب تام باید یاد میگرفت. ولی تا همین جا هم از پیشرفت خودش خیلی راضی بود. آنجلا هم فکر می کرد او به تمرین بیشتری نیاز دارد. آنجلا حسابی ناامید و کلافه شده بود. دیگر وقت نداشتند و جناب تام هم از چیزی که بود بهتر نمیشد. آنجلا و جناب تام چمدان هایشان را بستند و راه افتادند. آنجلا خیلی هیجان زده بود ... جناب تام هم همین طور.فروشیها 4/ یک عدد بهترین دوست بهفروش میرسد
معرفی کتاب یک عدد بهترین دوست به فروش می رسد اثر کاره سانتوس
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.